به گزارش
پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، در اولين سالگرد رأي آوردن حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري، به نظر
ميرسد تعيين نقش تجديدنظرطلبان در اين پيروزي تبديل به جدلي جدي ميان
تئوري پردازان تجديدنظرطلب از يك سو و اطرافيان دولت از سويي ديگر شده است.
گرچه سخنان سعيد حجاريان در مصاحبه با ويژهنامه اعتماد سرآغاز جدلهاي
اين هفته ميان تجديدنظرطلبان و حاميان دولت شد، اما اين چالش از قبل ميان
اين دو گروه وجود داشت و بعدتر هم ادامه خواهد يافت. قبلتر حرفهايي مشابه
از رضا خاتمي و عبدالواحد موسوي لاري نيز منتشر شده بود. ظاهراً به رغم
برخي خصوصيات اصلاحطلبانه روحاني، وي در چارچوب دموكراسيخواهي غربي
تجديدنظرطلبان نميگنجد تا آنجا كه كاسه صبر كساني مثل حجاريان، زيباكلام و
محمدرضا خاتمي لبريز شده و پشت به پشت هم در سخناني به تخريب پايگاه
اجتماعي آراي روحاني ميپردازند.
بعد از سخنان حجاريان،
روز گذشته نيز نوبت به صادق زيباكلام رسيد تا صريح و شفاف اعلام كند كه
روحاني بدون حمايت اصلاحطلبان چيزي حدود يكي دو ميليون رأي بيشتر نداشت!
او حتي سخنان اطرافيان رئيسجمهور در اين زمينه را گزافه گويي خواند! با
اين همه به رغم مشي رئيس دولت در نشان دادن واكنشهاي تند به منتقدين، عجيب
به نظر ميرسد كه وي در اين زمينه همچنان سكوت كرده و درباره خاستگاه اصلي
رأي خود و نقش اصلاحطلبان در آن سخني به زبان نياورده است.
آرزوي شغل آبرومندانه براي حجاريان!باختهاي
پي در پي اصلاحطلبان در انتخاباتهاي متوالي باعث شد كه آنان در حسرت
پيروزي بمانند و همين حسرت باعث شد تا در انتخابات سال گذشته، آنان با
قرباني كردن كانديداي خود در پاي حسن روحاني، خود را به روحاني نزديك كرده و
با رأي آوردن وي، جشن گرفته و خود را پيروز انتخابات قلمداد كنند. حالا و
در يك سالگي اين انتخابات، آنان پا را از گرفتن ژست پيروزي فراتر گذاشته و
رياست جمهوري روحاني را مديون اصلاحطلبان ميدانند. سعيد حجاريان در
ويژهنامه اعتماد با بيان اينكه اصلاحطلبان حامي و ستون فقرات برنامههاي
روحاني هستند، ميگويد: «اگر اصلاحطلبان بشكنند روحاني هم شكسته است،
چراكه وي با حمايت هاشمي و خاتمي و همچنين كنارهگيري عارف و بسيج
اصلاحطلبان رأي آورد. پس در صورت عدم حضور اصلاحطلبان جريان راست، روحاني
را به ورطه شكست ميبرند.»
اين سخنان البته واكنش تند حجتالاسلام
سيد رضا اكرمي، رئيس شوراي فرهنگي نهاد رياست جمهوري را در پي داشت. او
حجاريان را بيكار خواند و آرزوي شغلي آبرومندانه براي وي كرد! اكرمي
ميگويد: «بالاخره بيكاري نعمتي است كه خدا نصيب آقاي حجاريان كرده و اينها
همه محصول بيكاري است. دعا كنيم تا خداوند براي همه بيكاران شغل
آبرومندانهاي را فراهم كند.» او همچنين اين مطلب را كه دولت روحاني ادامه
دهنده دوره سازندگي است، تكذيب كرد و گفت: «روحاني يك آدم مخصوص به خودش
است و از كسي الگوبرداري نميكند و خودش فهم و تجربه دارد.»
او قبلتر
هم در جريان ارائه سخنان تعجببرانگيز سعيد حجاريان درباره پيشنهاد تغيير
قانون اساسي و گنجاندن بحث انحلال مجلس توسط دولت در قانون گفته بود كه
حجاريان از سر بيكاري حرف ميزند و سخنان او به نفع دولت نيست. تا حدودي
قابل پيشبيني است كه با ادامه اين روند، جدلهاي تندتري نيز صورت پذيرد،
خصوصاً اينكه روز گذشته صادق زيبا كلام با شدت بيشتري آراي روحاني را از آن
اصلاحطلبان خواند!
بدون اصلاحطلبان، روحاني يكي دو ميليون رأي داشت!صادق
زيبا كلام، استاد دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران به خبرگزاري نسيم
ميگويد: «معتقدم رأي بدنه اجتماعي اصلاحطلبان بود كه باعث پيروزي روحاني
شد. اگر بدنه اجتماعي اصلاحطلبان به سمت آقاي روحاني نرفته بود آقاي
روحاني في نفسه يكي دو ميليون رأي بيشتر نداشت. وقتي شخصيتهاي ديگر
اصلاحطلب از مردم خواستند در انتخابات شركت كنند و به روحاني رأي دهند،
ايشان در انتخابات پيروز شد.»
زيباكلام به اطرافيان روحاني نيز به شدت
حمله ميكند و سخنان آنان را گزافهگويي ميخواند و حتي در ادامه از برخي
افراد مشخصاً نام ميبرد! او ميگويد: «با روحاني و نزديكانش در برخي
موضوعات مخالف هستم، به دليل اينكه اطرافيانش مدتي هست ميگويند ما مستقل
هستيم و براي خودمان هستيم و پيروزي ما مديون هيچ كس نيست، اينها گزافه
گويي است. كسي از آقاي نوبخت و اميري صالحي و بانك و نعمت زاده و فريدون
انتظار ندارد كه اين كار را بكنند يا آن كار را! ولي اينكه فكر ميكنند
آنها بودند كه باعث پيروزي روحاني شدند نشان ميدهد سخت در اشتباه هستند،
چراكه بدنه اجتماعي كه باعث اين پيروزي شد، اصلاحطلبان بودند.»
زيبا
كلام در ادامه كار را به انتخابات بعدي رياست جمهوري ميكشاند و انتخابات
96 را بدون حمايت اصلاحطلبان، كار دشواري براي روحاني عنوان ميكند: «مايل
هستم جمله حجاريان را اصلاح كنم و بگويم اگر حمايت بدنه اجتماعي
اصلاحطلبان از پشت روحاني برداشته شود كار برايش خيلي دشوار ميشود؛ به
عنوان مثال در انتخابات سال آينده مجلس كار براي دولت و نامزدهايي كه مورد
توجه دولت هستند، بسيار دشوار خواهد شد. قطعا در انتخابات سال 96 اگر بدنه
اصلاحات از روحاني حمايت نكند كار براي روحاني دشوار ميشود.»
صحبتهاي حجاريان و زيباكلام تخيلات است!اين
سخنان باز هم واكنش سيد رضا اكرمي را در پي داشت. او درباره اظهارات
زيباكلام كه گفته بود روحاني و اطرافيانش دچار توهم نشوند كه خودشان رأي
آوردهاند، گفت: «من به آقاي زيباكلام ميگويم خود شما دچار توهم نشويد،
چراكه بين حرفهاي گذشته و حال او تناقض وجود دارد. هيچ كس نميتواند ادعا
كند كه رأي روحاني مال آنهاست چون ما هيچ تشكلي نداريم كه بگويد رأي آوري
روحاني به خاطر حمايت تشكل ما بوده است. از اين رو همه اين صحبتها تخمين و
تخيلات است.»
اكرمي همچنين درباراه اظهارات حجاريان با بيان اينكه
برخي روحاني را مديون اصلاحطلبان ميدانند، تأكيد كرد: «اين طور نيست؛
آقاي حجاريان به ضرس قاطع بگويد چند درصد از اصلاحطلبان در سراسر كشور به
روحاني رأي دادند؟»
اعتدال گفتمان نيستپيش
از اين نيز محمدرضا خاتمي در مصاحبهاي گفته بود: «اعتدال اصلا نميتواند
يك گفتمان باشد. اعتدال يك روش يا حداكثر استراتژي، خطمشي و راه است. وقتي
برنامهاي را مينويسيم، بايد هدف، رسالت، استراتژي و خطمشي و
تاكتيكهايي كه كار را عملياتي ميكند داشته باشد. گفتمان بايد هدف را
تعيين كند كه به كجا ميخواهد برسد. ما گفتمان اصلاحات داريم، تقريبا روشن
است اهدافش چيست. ما گفتمان اصولگرايي داريم و تا حدودي مشخص است كه هدف و
رسالتش در جامعه ما چيست. از اين رو من اعتدال را به عنوان يك مشي قبول
دارم؛ يعني ميانهروي. البته به نظرم باز هم در اين مسير ابهام زيادي وجود
دارد. براي من سؤال است و از همان ابتدا هم اين سؤال را مطرح كردم. آيا
ميانه روي يعني يك خرده ظلم، يك خرده عدل، يك خرده آزادي، يك خرده سركوب،
يا خير؟ ما اصولي داريم كه براي رسيدن به آن اصولمان ظرفيتهاي ملي و
بينالمللي را در نظر ميگيريم و قدمهايمان را براساس آن ظرفيتها تنظيم
ميكنيم. گاهي اوقات اين اشتباه ميشود. يعني نه اين و نه آن ميشود. يك
چنين چيزي امكانپذير نيست. فكر ميكنم با توجه به تندرويهايي كه به خصوص
در طول چهار سال گذشته اتفاق افتاده بود، اعتدال تبديل به يك شعار قابل
توجه و جذاب شد، اما اگر ما فقط به اين جذابيت اكتفا كنيم و ابعاد و حدود
آن را روشن نكنيم، فكر ميكنم ممكن است براي خودمان هم دردسرساز باشد. ممكن
است بشود درباره اعتدال خيلي صحبت كرد و مقاله نوشت اما واقعاً احساس
ميكنم يك گفتمان نيست.»
روحاني دوست ندارد زير سايه هاشمي و خاتمي
تعريف شود. نوبخت نيز در برنامه اخير شناسنامه جلسات مشترك بين روحاني و
هاشمي را بسيار معدود توصيف كرده بود. با اين وجود، آيا او همچنان در برابر
مصادره رأيش توسط اصلاحطلبان سكوت خواهد كرد و چشم اميد به حمايت آنان در
انتخابات 96 خواهد دوخت؟