اما موضوعی که به نظر می رسد نباید از کنار آن به راحتی گذشت، جنگ روانی است که از طرف رسانه های وابسته به امریکا در روزهای گذشته به راه افتاده است و به نظر می رسد هدف آن القای دشمنی واقعی امریکا با گروه سلفی داعش و کمک امریکا به عراق برای نابودی این گروه باشد. در همین راستا رسانه ها القای همکاری امریکا با ایران جهت نابودی داعش را در دستور کار خبری خود قرار داده اند. به طوری که طرح موضوع احتمال مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در موضوع عراق از سوی یک مقام آمریکایی، موضوعی است که مورد توجه مطبوعات جهانی قرار گرفته است.
به نوشته
«رویترز»، یک مقام آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، گفته دولت آمریکا در
حال بررسی گزینه گفتوگوی مستقیم با ایران درباره عراق است. به گفته وی،
این گفتوگوهای احتمالی، بر موضوع یافتن راههایی برای عقب راندن گروههای
ترویست تکفیری در عراق متمرکز خواهد بود.
از
سوی دیگر، یکی از سناتورهای آمریکایی نیز از ضرورت کمک گرفتن از ایران
برای حل بحران عراق سخن گفته و افزوده است : ایالات متحده برای جلوگیری از
سقوط دولت عراق به همکاری ایران نیاز دارد و باید بدین منظور وارد گفت و گو
با ایران شود. وی اظهار داشته: «ما احتمالاً برای حفظ بغداد به کمک آن ها
نیاز خواهیم داشت». گراهام گفته، شاید این موضوع چندان برای آمریکاییها
جالب نباشد، اما اجتناب ناپذیر است.
اما آیا واقعا داعش خطری برای آمریکاست وامریکا از حمله داعش به مردم وکشورعراق بی اطلاع بوده و مخالف آن است و از سقوط دولت شیعی مالکی نگران است؟یا این عملیات یک سناریوی طراحی شده از سوی سرویس های اطلاعاتی امریکا ومتحدان منطقه ای آن همانند عربستان ،ترکیه و قطر است تا بتواند از دولت مالکی انتقام گرفته و ایران را تهدید کند و موازنه قدرت را در منطقه به نفع عربستان مایل سازد؟
با نگاهی
جامع به تحولات استراتژیک منطقه ای و با به دلایل ذیل به نظر می رسد این
سناریوی خطر ناکی است که امریکا برای کشورهای منطقه از جمله عراق ،ایران
،سوریه ،اردن و حتی مصر،طراحی کرده که مرحله به مرحله به دنبال عملیاتی شدن
آن است .
۱٫
امریکا با لشکر کشی به عراق وبا صرف هزینه های فراوان مالی ،نظامی و
سیاسی ضمن سرنگونی حکومت صدام و با نابود یکی از دشمنان سرسخت ایران عملا
این کشور را به یکی از متحدان ایران تبدیل نموده است و چنین وضعیتی برای
امریکا و متحدان محلی آن سنگین و غیر قابل تحمل است.لذا برای جبران آن
خواهان ایجاد حکومتی می باشد که منافع امریکا و متحدان منطقه ای همانند
عربستان را تامین نماید ولذا ایجاد یک حکومت مرکزی طرفدار غرب و عربستان
در عراق اولویت اول است و در صورت دست نیافتن به این هدف، تجزیه و تقسیم
عراق به حکومتهای کوچک از جمله کردستان در شمال، کشوری کوچک برای سنی
نشینان و بخش شعیه نشین ها در مناطق جنوب شرقی عراق از اولویت های جدی
امریکاست. به طوری که در چند روز گذشته بعضی رسانههای امریکایی از طرح
تجزیه عراق سخن گفته و آن را بهترین راه برای پایان دادن به بحران این کشور
عنوان کردند. نشریه nation با یادآوری اظهارات جو بایدن معاون
رئیسجمهور امریکا که در سال ۲۰۰۷ ایراد کرده بود، مینویسد: «بحران فعلی
نشان میدهد، پیشنهاد بایدن بهترین گزینه برای عراق است.» بایدن در این
سخنرانی مدعی شده بود تنها راه حل پایدار برای ایجاد امنیت تقسیم عراق به
سه منطقه کرد، سنی و شیعه است.
۲٫
هم اینک عراق مجهز به یک ارتش دویست هزار نفری است که این دویست هزار
نفر به جزء سایر نیروهای نظامی وامنیتی است که ظاهرا دولت عراق از آن بهره
می برد؛ حال سوال اساسی و شک برانگیز این است چطور چنین ارتشی که اصولاً
غیر از سیستم های اطلاعاتی و امنیتی، دارای بخش اطلاعات می باشد، از
تحرکات گروهک کوچک وچند هزار نفری داعش و وابستگان رژیم بعث بی اطلاع بوده و
مغلوب این چند هزار نفر شوند ؟ برای یافتن پاسخ باید سری به پیمان امنیتی
عراق و امریکا زد .بر اساس این توافق نامه امنیتی، سازماندهی ارتش توسط
نیروهای اشغالگر آمریکا است. سازمان ارتش عراق که توسط آمریکا طراحی شده
است، به گونه ای است که مغز این سازمان به عنوان اتاق جنگ و سازوکار
اطلاعاتی آن مستقل نباشد و همواره مستشاران نظامی و امنیتی که طبق
توافقنامه امنیتی در عراق باقی مانده اند عهده دار بخش نرم افزاری این ارتش
باشند که حمله داعش به عنوان دست پرورده غرب به شهرهای عراق، در غفلت
فرماندهی ارتش، دلیل این عدم استقلال اطلاعاتی ارتش است. همچنین بر اساس
توافق « امنیتی » آمریکا با عراق که دولت عراق آنرا امضا کرده است همواره
آمریکا علاوه بر چندین هزار نیروی اطلاعاتی و امنیتی مستقر در عراق این حق
را برای خود محفوظ نگه داشته است که در مواقع ناامنی عراق _ حتی نا امنی
ساختگی _ حضور نظامی آشکار در این کشور داشته باشد ، که همین نیز منجر به
نفوذ نیروهای زبده آمریکایی در عراق و شکل دهی ارتش سری داعش توسط آنان شده
که علاوه بر اهرم فشار بر دولت عراق، به پشتیبان براندازان اسد نیز تبدیل
شدند و همیشه فرصت دخالت نظامی بیگانگان را به این کشور ایجاد می کنند لذا
قطعا امریکا از این حمله مطلع بوده ودر راستای منافع خود مانع هوشیاری و
اقدامات پیشگیرانه ارتش عراق شده است.
۳٫
دلیل دیگر اینکه ثابت می کند امریکا پشت این ماجراست، اعتراف یکی از
فرمانده هان سابق بعثی است. این فرمانده بعثی که در فعالیتهای تروریستی
در روزهای اخیر در عراق نقش داشته اما به دست ارتش عراق اسیر شده است ،
اعتراف کرده که جریان داعش، صرفا نمای بیرونی گروههای تروریستی در عراق و
سرپوشی برای جریانات اصلی است که در اختیار فرماندهان لشگرهای سابق گارد
صدام حسین هستند. وی افزود: افرادی که به داعش موسوم هستند، هماکنون نقش
پیشمرگها را برای فرماندهان این لشکرها بازی میکنند. این فرمانده بعثی
همچنین درباره اینکه این گروه با آمریکا چه تعاملی خواهند داشت، گفته است:
ما از طریق عربستان سعودی با آمریکا به توافق رسیدهایم که پس از اینکه
عراق در اختیار یاران صدام قرار گرفت، هیچ تروریست تکفیری در عراق نماند
تا آمریکاییها هم نگرانی از بابت داعش نداشته باشند.
۴٫
واقعیت این است که امریکا ،عربستان ،قطر و … در جبهه سوریه شکست
خورده اند و به راحتی قادر به سرنگونی اسد و محور مقاومت نخواهند شد و فضای
عراق برای جبران شکستهای متحدان منطقه ای امریکا مناسب است و عربستان با
استفاده ازنفوذ خود در مناطق سنی نشین و مرز خاکی با عراق مسولیت پشتیبانی و
سازماندهی عناصر داعشی و بعثی را برعهده گرفته است به طوری که منابع آگاه
از انتقال هزار کامیون حامل اسلحه و مهمات از مرزهای مشترک عربستان و عراق
به خاک عراق تنها در پنج روز خبر میدهند؛ افزون بر این، اطلاعات منابع
آگاه از سرازیر شدن منابع مالی سعودی برای خرید فرماندهان نظامی عراق در
روزهای اخیر حکایت دارد.
به
هر حال به نظر می رسد نقشه ای که امریکا و متحدان منطقه ای آن برای ملت
عراق طراحی کرده اند نقشه ای بسیار خطرناک و پیچیده ای است که در وهله اول
هوشیاری گروه ها و احزاب شیعه و سنی عراق نقش کلیدی را در خنثی سازی آن
ایفا خواهد نمود.