کلاهی به شکل هرم
مجذوب حرف هایش شده ام انگار طلسمم کرده اند، با این که برای تهیه گزارش آمده ام ، آن چنان ماهرانه و با هیجان از سود و درآمد سرشار این شرکت صحبت می کند و برای جلب اعتماد شماره تلفن هایی از وزارت صنعت، معدن و تجارت، و یکی از سایت های مرجع در اختیارم قرار می دهد و مدام تاکید می کند: تحقیق کنید و مطمئن شوید که این شرکت هرمی نیست ...
مردم چه می گویند؟
ولی آن سوی سکه هم مردمی هستند که با باور این حرف ها، ضررهای مادی ، روحی و روانی فراوانی متحمل شده اند، آن ها می پرسند «چرا این شرکت های هرمی را رسوا نمی کنید؟ چرا کسی مانع از فعالیت این شرکت های هرمی نمی شود؟». «پسرم جذب یک شرکت هرمی شده است ...» این صحبت های شهروندی است که با ما تماس گرفته است.
شهروند دیگری نیز تماس می گیرد و می گوید: شرکت... مدعی فروش محصولات یک شرکت معتبر غیر دولتی است و هر فردی که عضو و فروشنده این شرکت شود، باید 3 نفر دیگر را معرفی کند، فرزندم در این شرکت عضو شده و هرچه پس انداز داشته، به حساب نماینده شرکت در مشهد واریز کرده است. به هر میزان که او خرید انجام دهد، بخشی به افراد بالاسری در ساختار هرمی واریز می شود...شهروند دیگری نیز می گوید: همسرم در شرکتی هرمی مشغول به کار شده است و هر چه پس انداز داشته ایم را در این شرکت به باد داده است. این شهروند که تحقیقاتی کلی درباره فعالیت این شرکت انجام داده است، محل برگزاری جلسه های اعضای شرکت برای آموزش و"پرزنت"کردن را در یک زیر زمین در حوالی بولوار... و پارک... اعلام می کند.
ورود خبرنگار به هرم!
در پی تماس شهروندان با روزنامه و گلایه آن ها ازجذب افراد در شرکت های هرمی، درصدد برآمدم تا برای تهیه گزارش، به عنوان متقاضی وارد شرکت های هرمی شوم؛ از طریق یک واسطه به یکی از فعالان شرکت هرمی معرفی می شوم ، او ساعت و مکان قرار ملاقات را پیامک می کند و علاوه بر مکان و زمان قرار ملاقات می نویسد: «فرصت بزرگی نصیب شما شده است، تجارتی بزرگ بدون سرمایه گذاری می توانید انجام دهید. البته باید تلاش کنید تا درآمدی بی نظیر داشته باشید، فرصت را از دست ندهید دیگر مشخص نیست دوره آموزشی این شرکت وجذب افراد چه زمانی باشد...»در فاصله زمانی برگزاری دوره آموزشی که برای جذب افراد است، چند بار فرد رابط تماس می گیرد، پیامک می دهد و ارتباطی دوستانه! برقرار می کند...عصر روزی که اعلام کرده بود، به آدرس اعلام شده می روم، این جا بولوار... است تعدادی دختر و پسر ایستاده اند و سرگرم گفت و گو هستند، از صحبت های آن ها متوجه می شوم این جا همان شرکت... است ، چند دقیقه بعد جوانی که تلفنی با او قرار گذاشته بودم از راه می رسد؛ به نظر می رسد او با بقیه افراد حاضر آشنایی دارد و با اسم کوچک صدایشان می زند!
یک نفراز ساختمانی که ما کنارش ایستاده ایم، خارج می شود و افراد را دعوت می کند که برای شرکت درکلاس آموزشی وارد ساختمان شوند. وارد ساختمان شده و به طبقه زیرزمین راهنمایی می شویم. البته این زیرزمین در گذشته آزمایشگاه بوده و اکنون به مکانی برای برگزاری جلسه توجیهی و آموزشی این شرکت هرمی تبدیل شده است. کلاس چند دقیقه ای با تاخیر آغاز می شود ، فرصتی پیدا می کنم کمی درباره این مکان جست وجو کنم، در انتهای سالن اتاقی قرار دارد که ذهنم را به خود مشغول می کند چون جلوی درورودی فردی ایستاده وبه اعضای قدیمی شرکت، اجازه ورود می دهد و به نظر این اتاق مکانی خلوت است که تازه واردها اجازه ورود به آن پیدا نمی کنند...
کلاس "آموزشی"!
صندلی ها مانند کلاس های درس چیده شده و میزی هم مثل میز معلم در جلو قرار داده شده است، به دنبال سرنخ یا نشانه ای از فعالیت این شرکت می گردم ، روی دیوارها پوستر های تبلیغاتی همان شرکت معروف تولیدی نصب شده است، تابلوی روی میز نظرم را به خود جلب می کند «مجوز فعالیت بازاریابی شبکه ای» بالای این مجوز نام وزارت صنعت، معدن و تجارت و مرکزاصناف و بازرگانان ایران ودبیرخانه هیئت عالی نظارت به چشم می خورد.
از" نت ورک" تا "هرم"
دقایقی بعد البته با تاخیر، جلسه آموزشی با عنوان «آشنایی با تجارت نت ورک مارکتینگ» آغاز می شود و جوانی که حدود 30 سال دارد، خود را نماینده کمپانی ....، بزرگ ترین هلدینگ خصوصی کشور که از سال 1362 فعالیت های اقتصادی را شروع کرده است، معرفی می کند.این تبلیغاتچی حرفه ای وقتی هرمی را پای تخته رسم می کند، از حاضران سوال می کند: این تصویر چه چیزی را به یاد شما می آورد؟ یکی از حاضران بلافاصله عنوان می کند: شرکت های هرمی و گلدکوئیست ها!
تفاوت این هرم با گلدکوئیست
این جوان برای این که فعالیت شرکت هرمی اش را توجیه کند با خونسردی می گوید: درست است، آنچه می بینید ساختاری هرمی است اما این هرم با هرم شرکت "گلدکوئیست" تفاوت دارد؛ چون در شرکت های هرمی کالایی رد و بدل نمی شود و قیمت سکه هایی که به افراد فروخته می شود، یک دهم سکه طلا ارزش دارد.تقریبا بعد از پایان صحبت های او قانع و مشتاق جذب در این شرکت می شوم؛ فکر می کنم این شرکت قانونی است و بر اثر سوءتفاهم برخی افراد با روزنامه تماس گرفته بودند؛ این یک تجارت پرسود است و...
اپیزود اول
بیش از 15 سال از زمانی که دانش آموز دبیرستان بودم گذشته ولی به خوبی یکی از هم کلاسی هایم را به خاطر داشتم. وقتی داخل تاکسی او را دیدم که از محل کارش بازمی گشت، شماره تلفن او را گرفتم. او هم شماره تلفنم را گرفت. قرار شد به یاد روزهایی که در دبیرستان با یکدیگر بودیم هراز چندی با یکدیگر ملاقات کنیم چند روز بعد همین دوستم تماس گرفت و درخواست کرد که او را ببینم، گفت برایش مشکلی پیش آمده است که باید با من درمیان بگذارد شاید بتوانم به او کمک کنم. سر قرار می روم، بی مقدمه می پرسد می خواهی یک شبه پولدار شوی؟ جا می خورم! قرار بود مشکلش را مطرح کند، موضوع چیست؟ او توضیح می دهد: اگر می خواهی پولدار شوی بهترین راه این است که در شرکت ... سرمایه گذاری کنی. بچه های شرکت از دوستانم هستند و می توانم تو را معرفی کنم تا سود خوبی ببری، من خودم هم در این شرکت سرمایه گذاری کرده ام، حرف های او را کامل شنیدم او که تصور می کند صید خوبی به دام انداخته است مرا به "شرکت" می برد، از این جا به بعد "پرزنت" جوانی حدوداً 25 ساله آغاز می شود.او از شبکه اینترنت، شبکه های خرید و فروش کالا تا روش های تجارت و بازاریابی مارکتینگ صحبت می کند. حتی وقتی عنوان می کنم که آیا به لحاظ شرعی مشکلی ندارد؟ به سایتی مراجعه می کند که فردی معتبر مارکتینگ و تجارت الکترونیک را تایید کرده است.چندی بعد به طور اتفاقی دوستم را می بینم و به او می گویم که "شرکت" هرمی است و کلاهبردار. البته او هم به این نتیجه رسیده است اما بعد از این که حدود 6-5 میلیون تومان از پس انداز ، طلاهای همسرش وحتی وسایل منزلش را فروخته و برای پولدار شدن خیالی برباد داده است و حالا برای بازگشت بخشی از پولش باید 2 نفر را گول بزند...
اپیزود دوم
سال هاست بازار شرکت های هرمی داغ است وهر چند فراز و نشیب هایی داشته ولی بیشتر در میان مردم معروف به گلدکوئیست بودند. این ماجرا یک نمونه از کلاه های گشادی بود که بر سر مردم گذاشته می شد.از طریق یکی از دوستانم به یک شرکت هرمی دیگر معرفی می شوم. او یکی از دوستان هم دانشگاهی ام است که تماس می گیردو دعوتم می کند تا به دفترمهندسی شرکت یکی از دوستانش بروم ، هر چه از او سوال کردم تا اطلاعات بیشتری به دست بیاورم، فایده ای نداشت. او اطلاعاتی کلی درباره هدف از این ملاقات را مطرح و البته عنوان می کند «مطمئن باش درآمد خوبی نصیبت می شود.»عصر بود که در محل قرارمان چهارراه دانشجو دوستم را ملاقات می کنم، اوبه همراه یکی از دوستانش که بعدها فهمیدم یکی از همکاران وی در شرکت هرمی است با خودرویی مدل بالا و گران قیمت به سراغم می آید او از درآمد بالا و تغییر در مسیر زندگی و ... صحبت می کند.روز بعد به خانه ای دیگر درنزدیکی همان چهار راه رفتیم که گویا پاتوق اصلی فعالان شرکت های هرمی است که از شهرستان به مشهد آمده بودند. آنها چند ماه است در خانه ای با حداقل امکانات زندگی می کنند. آن ها به امید پولدار شدن یک شبه تمام دارایی خود را از دست داده بودند. برخی از آنها هم وام گرفته بودند، قرض کرده بودند تا پولدار شوند اما دریغ و افسوس که ... عصر همان روز هم به خانه ای دیگر در نزدیکی چهارراه ... رفتم که این منزل هم ماهیت متفاوت داشت چون به نظر برای افراد با ذائقه متفاوت بود. افراد صمیمیت بیش از حد با یکدیگر داشتند و... در این جا زیاد نتوانستیم بمانیم ولی هر چه بود آسیب های زیادی از جنس اخلاقی و اجتماعی داشت.
در حال بررسی است
به این فکر می کنم که آیا دستگاه های انتظامی بر این گونه رفتار ها که منجر به برخی جرایم و آسیب ها می شود نظارتی دارند؟ به سراغ رئیس پلیس فضای تبادل اطلاعات استان(فتا) می روم، سرهنگ "سید محسن عرفانی" می گوید: برخی از این شرکت ها مجوز فعالیت از وزارت صنعت، معدن و تجارت دارند اما به دلیل این که شیوه کار آن ها مانند شرکت های هرمی است وبرخی تبعات را به دنبال دارد، فعالیت این شرکت ها در حال بررسی است و به زودی جلسه ای با مسئولان سازمان صنعت، معدن وتجارت نیز برای این موضوع برگزارخواهد شد.وی می افزاید: تاکنون چندین پرونده در رابطه با فعالیت این شرکت ها تشکیل شده است و به دادسرا ارجاع شده اند اما مجوز فعالیت ارائه کرده اند.عرفانی تاکید کرد: اگر این شرکت ها شاکی خصوصی داشته باشند، قابل پیگیری است؛ شهروندانی که با همکاری با این شرکت ها دچار آسیب و لطمه ای شده اند می توانند به دادسرای شهید قدوسی مراجعه و شکایت تنظیم کنند تا پیگیری های لازم انجام شود.
توپ در زمین صنعت ، معدن و تجارت
نیروی انتظامی توپ را به زمین صنعت، معدن و تجارت می اندازد و بایددید آیا این سازمان بر عملکرد این شرکت ها نظارتی دارد و آیا شیوه و عملکرد هرمی این شرکت ها مورد تایید این سازمان است؟ به سراغ سازمان صنعت، معدن وتجارت استان می رویم.
پس از این که «تقوایی» مدیر روابط عمومی سازمان توضیحاتی درباره فعالیت این شرکت ها ارائه می کند، تصریح می کند: آن چه عنوان کرده مصاحبه نبوده است بلکه توضیحاتی برای خبرنگار بوده است. او می گوید: هماهنگی های لازم برای پاسخگویی مدیران سازمان را انجام می دهد. او دقایقی بعد با ما تماس می گیرد و اعلام می کند "علیرضا سالاری" رئیس اداره امور اصناف سازمان صنعت، معدن و تجارت استان پاسخگوی سوالات شما درباره فعالیت این شرکت ها خواهد بود. وقتی با «علیرضا سالاری» رئیس اداره امور اصناف سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تماس می گیریم او هم می گوید: بازاریابی شبکه ای سایتی دارد که تمام اطلاعات مربوط به قوانین، مقررات، اجرا و نظارت بر شبکه های بازاریابی در این سایت درج شده است. وی می افزاید: چندی قبل با روزنامه خراسان (92.11.16) مصاحبه ای انجام داده ام که در روزنامه درج شده است.«سالاری» سوالات خراسان درباره مشکلات پیش آمده برای شهروندان و این که آیا در ساختار سازمان صنعت، معدن و تجارت استان مکانیزمی برای نظارت بر فعالیت این شبکه ها در استان تعریف شده است ؟ را این گونه پاسخ می دهدکه«به سایت مراجعه کنید!»