به گزارش پایگاه 598 به نقل از مجله الکترونیکی اخوت، از مهمترین نکاتی که رهبر معظم انقلاب در
سالگرد حضرت امام(ره) بر آن تاکید کردند این بود که : «امروز یک عدهاى در
بخشهاى مختلف دنیاى اسلام به نام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه
ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند،
کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند.
دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک
میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى
انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛
دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و
اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها
آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفتهایم این
گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با
نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریب
خورده میدانیم..»
علیرغم این تصریحات و این حقایق واضح
بینالمللی، با کمال تاسف شاهدیم که بخشی از روحانیون، بدلیل زیست در فضای
سکولار خویش، مهمترین دشمن را همین تکفیریهایی میدانند که با شیعه دشمنی
میکنند. همین مشکل را قبل از انقلاب، ما با انجمن حجتیهایهایی داشتیم که
انرژی بدنه مذهبی کشور را بهجای درگیری با شاه به سوی درگیری با بهائیت
کشانده بودند. ظاهر استدلالشان هم موجه بود: بهائیت دارد بهعنوان یک فرقه
انحرافی در میان شیعه فعالیت میکند و این یک خطر برای آینده شیعه است.
اما از این سو انقلابیون میگفتند که خب
چرا یک بار نمیپرسید چه کسی دارد به این جریان ضریب میدهد و منابع مالی
گسترده را در اختیار آنها میگذارد؟ آیا شک دارید که انگلیسیها و شاه در
حال انجام این پروژه مشترک هستند؟! جواب البته سکوتی ذلتبار بود! از همین
روی بود که میدیدیم آنها با رژیم ایجاد کننده بهائیت همکاری میکردند ولی
با بهائیت درگیر بودند! و میخواستند با مناظرات اعتقادی و گفتوگوهای
کلامی جلوی رشد آن را بگیرند! حال آنکه مساله چیز دیگری بود.
امروز نیز دقیقا همان نگرش، دشمن اصلی
را وهابیت و تکفیریها پنداشته و اتفاقا در جذب بدنه مذهبی نیز موفق عمل
کرده است! داستان همان داستان است و جهل همان جهل و سکوت همان سکوت!
حال آنکه میدانیم، میتوان انرژی اصلی
جامعه را به سوی شناختن و شناساندن ریشههای شکلگیری این جریانات و تقویت
آنها برد و غربیهایی را که این گونه جهان اسلام را به جان هم انداختهاند
افشا ساخت و علیه آن مفسدان، حملاتی را طراحی کرد. اینکه ما با هم درگیر
شویم و یادمان برود که چه کسی آمد و این دعوا را شروع کرد و حالا در کناری
ایستاده و خنده کنان به ما مینگرد، دقیقا خواست انگلیس و آمریکاست.
یک بررسی ساده تاریخی نشان میدهد که با
اینکه وهابیت در زمان عثمانی شکل گرفت ولی حکام آن وقت پس از تعرضاتشان
به مسلمانان، آنها را سرکوب کرده و سرانشان را اعدام کردند و پس از
فروپاشی قدرتهای اسلامی بود که انگلیسیها وهابیت را به سعودی آورده و این
شجره خبیثه را شکل دادند.
آیا زمان آن نرسیده است که به آنچه نیاز
اسلام و حقیقت دین است نزدیک شویم و از خواستههای دلمان فاصله بگیریم؟
«ألم یأن للذین ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله»