اظهارات سربسته رئیسجمهور درباره فراموش کردن خیانت بزرگ فتنهگران، در تعارض با منطق قرآن است.
دکتر روحانی در کنفرانس خبری گفت: این قدر گذشتهها را مدام به یاد نیاوریم، برخی سرشان را به پشت گرفته و راه میروند، اینگونه راه بروی به زمین خواهی خورد، به جلو و آینده بنگر، ما نیز میترسیم این افراد که همواره به پشت نگاه میکنند به زمین بخورند؛ حالا یک وقتی یک کاری صورت گرفت از آن بگذریم. هی میخواهیم مسئله را کش داده و یادش کنیم.
وی افزود: در این کشور هر کس هر جرمی مرتکب شده، قوه قضائیه وی را دستگیر و با آن برخورد میکند و اگر نگرفت یعنی پاک است پس رها کنید، اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه میرود یعنی جرمی مرتکب نشده و نباید صبح تا شب آنها و افراد دیگر را متهم کنیم.
این اظهارات در حالی است که آقای روحانی هم در فتنه سال 78 و هم در فتنه 10 سال بعد، از عوامل آشوب به عنوان عوامل مزدور و حقیر بیگانه یاد کرده است. به این معنا احتمالا منظور آقای روحانی این است که کسانی چون خاتمی که با وجود ارتکاب اعمال مجرمانه علیه امنیت ملی تحت تعقیب و برخورد قضایی قرار نگرفتهاند، احضار شده و مورد مجازات قرار گیرند.
در عین حال منطق فراموش کردن خیانتها و جنایتهای گذشته خلاف حکمت و خلاف منطق قرآنی است. اگر قرآن و اهل بیت علیهمالسلام دعوت به عبرتگیری میکنند، معطوف به گذشته و از باب دو بار گزیده نشدن از یک سوراخ است. از سوی دیگر قرآن کریم مدام از سران کفر و عناد با سرزنش و ملامت و نفرین یاد میکند؛ از فرعون و نمرود و جالوت گرفته تا سران کفر در مکه نظیر ابوجهل که قرآنکریم اعلام میکند «تبّت یدا ابی لهب و تبّ... بریده باد دستان ابولهب» . طبق منطق قرآن کریم، «الفتنهًْ اکبر من القتل» و «الفتنهًْ اشدّ من القتل» چگونه میتوان به بهانه نگاه به پیش رو، مرتکبان چنین خیانت بزرگی را از یاد بُرد یا نسبت به آنان مسامحه کرد؟!
در همین حال وبسایت جهاننیوز درباره سخنان رئیسجمهور نوشت: اشاره فعالان سیاسی به فتنه بزرگ 88 و یادآوری رویدادهای تلخ آن سال برای افراطیون اصلاحطلب ناراحتکننده است. آنان دوست ندارند که شورش علیه رای مردم و قانون اساسی در خاطرهها زنده شود زیرا شعار و ادعاهای کنونیشان در دفاع از قانون و رای مردم را بیاعتبار میکند. «صلوات فرستادن بر گذشته» بدون بستن پرونده فتنه بزرگ، اخیرا در سیاست برخی دولتمردان و حتی شخص رئیسجمهور- از سوی نزدیکان حاشیهدار وی- هم گنجانده شده است. از دید افراطیون شاید او بهترین و بانفوذترین شخص برای پیگیری سیاست بازگشت دست کم برخی متهمان فتنه 88 است که هنوز به اشتباه خود و نادرستی تهمت تقلب اذعان نکردهاند.
جهاننیوز نوشت: هوشیاری و تیزبینی رئیسجمهور و توجه به سناریوهای فتنهگران ضروری به نظر میرسد و انتظار میرود که وی در پازل طراحی شده تندروها نیفتد و اعتبار و رای اعتماد ملت به خود را فدای برخی متهمان فتنه نکند.
رهبر انقلاب اسلامی در مرداد ماه 92 در دیدار دانشجویان درباره اتهام تقلب در سال 1388 فرمودند: «در انتخابات سال 88، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سوال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهایی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به خرج دادند. در قضایای سال 88، این مساله اصلی است؛ این را چرا فراموش میکنید؟»
در واقع خاتمی و دوستانش میدانند که تنها مسیر برگشت «عذرخواهی رسمی» از اشتباهات سال 88 و جبران آنهاست؛ گرچه با این کار نمیتوان لطمه بزرگ به کشور را ترمیم کرد اما دست کم راه بر عاملان فتنههای آینده دشوار خواهد شد که به آشوب کشیدن مملکت و شورش علیه رأی مردم در نظر ملت و مسئولان گناه کمی نیست که پس از ارتکاب آن باز هم بتوان به راحتی به صحنه سیاسی برگشت.
اما چرا عذرخواهی و اذعان به دروغ بزرگ تقلب از سوی امثال خاتمی سخت است؟ بیشک یکی از دلایل آن فشارهای طیف افراطی و تندروی اصلاحطلبان است که وجود و ماهیت خود را در متهم بودن نظام میدانند و اذعان علنی سران اصلاحطلب به دروغ بودن تقلب را به معنای از دست رفتن اندک حامیان و اعتبار خود تلقی میکنند. علاوه بر این چون آنان مسبب خسارتهای سال 88 بودند، قاعدتا پس از عذرخواهی باید در مقام جبران برآیند.