به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران در حالی نشست های خود با اعضا و
نمایندگان گروه ۱+۵ را آن هم در سطوح گوناگون دنبال می کنند که یکی از
کابوس های پس ذهن غرب، تکرار رخدادهای تابستان سال ۱۳۸۴ در صورت به نتیجه
نرسیدن گفت و گوها درباره گام نهایی سند ژنو است.
آخر تیرماه سوت
پایان گام نخست سند ژنو موسوم به «برنامه اقدام مشترک» زده میشود؛ توافقی
که سوم آذرماه ۱۳۹۲ بین جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ (شامل انگلیس،
فرانسه، آمریکا، روسیه و چین به همراه آلمان) امضا شد.
بر اساس متن
سند، تمدید این دوره ۶ ماهه برای یک دوره دیگر پیش بینی شده است تا طی آن،
درباره گام نهایی و تدوین راه حل جامع رایزنیهای لازم صورت گیرد.
با
این همه، دوازدهم خردادماه تارنمای «المانیتور» به نقل از یک مقام آگاه
آمریکایی از احتمال تمدید دوره تا پاییز خبر داد؛ امری که خارج از متن سند
است و قاعدتا به توافق همه طرفها نیاز دارد.
به
نظر میرسد آمریکا نمی خواهد فعلا گفتوگوها به بنبست برسد؛ به ویژه در
آستانه تغییر احتمالی چهره کنگره پس از برگزاری انتخابات سیزدهم آبان ماه
مجالس سنا و نمایندگان و روزهایی که در وین ۴ پس از مدتها نشستن تهران پای
میز مذاکره و امتیاز دادن ها و کوتاه آمدن ها برای نشان دادن «حسن نیت» و
«نمایاندن چهره واقعی غرب»، روشن شد هیچ گروه و اندیشهای نمیتواند منافع
ملی و مصالح نظام را بر گام های محتاطانه ترجیح دهد.
به هر
روی، نشست «محمدجواد ظریف» و «کاترین اشتون» مذاکره کنندگان ارشد جمهوری
اسلامی ایران و گروه ۱+۵ در استانبول ترکیه، نشست های سیاسی و فنی در حاشیه
جلسه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و مذاکرات دوجانبه با
نمایندگان آمریکا و روسیه در سوییس و ایتالیا شکل گرفت تا شرایط و نظرات
برای رسیدن به توافق جامع، بررسی و راه، هموار شود.
با این همه
بیاییم ۹ سال به عقب برگردیم... تابستان سال ۱۳۸۴. فک پلمپ تاسیسات یو. سی.
اف اصفهان آن هم پس از دو سال وعدههای سر خرمن غرب و ناتوانی آن در ارایه
یک طرح نهایی که باید شامل غنی سازی اورانیوم در ایران میشد.
مرداد ۱۳۸۴ و فقط چند ساعت مانده به اینکه «محمد خاتمی» دولت را به «محمود احمدی نژاد» تحویل دهد، دستور رسید فک پلمپ آغاز شود.
آن
زمان هم مانند الان که سند ژنو روی میز است، دوره پس از توافقنامه پاریس
بود؛ توافقنامهای که بدون تایید مجلس شورای اسلامی در آبان ماه ۱۳۸۳ میان
تهران و تروییکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) به امضا رسید و آنگونه
که «حسن روحانی» دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و رییس جمهوری کنونی، پس از
نشست با نمایندگان سه کشور اروپایی در سعدآباد روبروی دوربین ها و میکروفن
ها گفت، «ایران تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم را پذیرفت».
همه
اینها در شرایطی بود که از پاییز ۱۳۸۲ و فقط حدود یک ماه پس از آنکه نخستین
قطعنامه شورای حکام علیه ایران به تصویب رسید و روحانی به عنوان مسئول
ارشد پرونده هستهای برگزیده شد، توافق تهران شکل گرفته و ایران اجرای
داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته بود.
در
آن زمان هم خاتمی به عنوان رییس جمهوری وقت، مشابه سخنانی را که روحانی سوم
آذرماه به دنبال امضای سند ژنو گفت، بر زبان راند و پس از توافق پاریس
اظهار کرد «آنچه در جریان این توافقنامه پیش آمد اعتراف رسمی و صریح
کشورهای اروپایی به این بود که ما صاحب این حق (هستهای) هستیم و حق داریم
آن را اعمال کنیم. نگفتهاند شما فقط حق دارید که داشته باشید؛ گفتهاند حق
اعمال این حق را دارید. من فکر میکنم این پیروزی بزرگی است».
این
در حالی بود که اجرای این توافق ها و پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و حتی
ارایه یک سند ۱۰۳۳ صفحه ای درباره جزییات همه فعالیت های هستهای کشور جلو
تصویب قطعنامههای پیاپی شورای حکام و زیادهخواهیهای بعدی را نگرفت.
اینگونه بود که رهبر معظم انقلاب وارد میدان شدند.
ایشان سیزدهم دی
ماه ۱۳۸۶ در جمع دانشجویان دانشگاه های یزد چنین فرمودند: من هم در آن زمان
گفتم در جلسه مسئولین که پخش شد «اگر بخواهند روند مطالبه پی در پی را
ادامه دهند بنده خود وارد میدان می شوم». همین کار را هم کردم. بنده گفتم
روند عقب نشینی باید متوقف شود و تبدیل به روند پیشروی شود؛ و اولین قدمش
هم باید در همان دولتی برداشته شود که عقب نشینی در آن صورت گرفته است.
پس
از حدود ۹ سال از آغاز پلمپ تاسیسات هستهای ایران باز هم در سال ۱۳۹۲
تصاویر پلمپ در نطنز و فردو و تعطیل شدن غنی سازی تا سطح ۲۰ درصد را دیدیم.
با اینکه اجرای پروتکل الحاقی متوقف شده است اما بازرسان آژانس دسترسی
هایی فراتر از پادمان های مورد توافق به تاسیسات دارند و اطلاعات طراحی و
جزییات تاسیسات هسته ای کشور تقدیم این نهاد شده؛ جایی که بارها از خلال
گزارش ها و حتی دبیرخانه آن، اطلاعات محرمانه و حتی نام دانشمندان شهید
ایرانی در اختیار سرویسهای جاسوسی قرار گرفته است.
با این همه
تهران بر اساس اصول اخلاق سیاسی اسلامی که از خلال رهنمودهای رهبر معظم
انقلاب نمایان است، خود را پایبند به تعهدات و ادامه مذاکرات بر اساس
چارچوب های مورد توافق می داند و عهدشکنی نمی کند.
تلاش
های هیات ایرانی در برقراری تماس ها و برگزاری نشست ها هم به همین امر بر
می گردد. با این همه چنانچه غرب بی توجه به شکست سیاست های نخ نما و پوسیده
خود در پیشبرد همزمان دو راهبرد «چماق و هویج» یا «نیش و نوش» باز هم به
زیاده خواهیها و بی احترامی ها به اراده ملت ایران در پیگیری حقوق بین
المللی خود ادامه دهد دور نیست زمانی که دوباره فک پلمپی تازه را از
تاسیسات هسته ای ببینیم.
اینجاست که چرخ روزگار می چرخد و
آنچه نزد افکار عمومی می ماند فقط چهره روسیاه غرب خواهد بود که بار دیگر
فرصت خود را از دست داده و از آزمون دیگری در پیشگاه ملت ایران و همه
آزادگان جهان سرشکسته بیرون می آید.