کد خبر: ۲۲۸۹۶۲
زمان انتشار: ۱۲:۲۳     ۲۰ خرداد ۱۳۹۳
آیا حکم قصاص و قاعده عفو در تعارض است؟!/
برای نمونه در کشور آمریکا که حکمی مشابه حکم قصاص وجود ندارد نه تنها آمار قتل کاهش پیدا نکرده است بلکه به گزارش روزنامه «وال استریت ژورنال»، آمار و ارقام وحشت آوری توسط دولت آمریکا منتشر شده که این آمار شامل افراد به قتل رسیده در ایالت «فلوریدا» نمی شود!
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهنگ نیوز، یکی از احکام اسلام که در دهه های اخیر در معرض هجمه ها و سوالات فراوانی قرار گرفته است، احکام مربوط به «قصاص» است که در برهه ای از تاریخ معاصر، این حکم اسلامی را «غیر انسانی» خوانده اند.
 
در سال های اخیر نیز جنبش های مدنی شروع به کار کرده اند که با ترویج مبانی اخلاقی اسلام و در راس آنها «عفو» و «بخشش» در پی تشویق خانواده های مقتول در جهت عفو قاتل می باشند که البته بسیاری از این فعالان قابل مقایسه با جریان های سیاسی چون نهضت آزادی نیستند که با احکام اسلام عناد داشته باشند بلکه صرفا از روی حس انسان دوستی دست به این کار می زنند. اخیرا جشنی با نام جشن ملی بخشش برگزار گردید که همین هدف را دنبال می کند.
 
اما مروجین  این تفکر(ترویج عفو و ترک قصاص) نکاتی را در رابطه با اهمیت و ضرورت اجرای حکم قصاص(به خصوص وجه کارکردی) نادیده می انگارند.
در تبیین موضوع باید اذعان داشت که ابتدا به ساکن، یقینا عفو و بخشش نسبت به حقوق ضایع شده خویشتن یکی از عالی ترین مقامات و فضیلت های انسانی به شمار می آید که در اخلاق اسلامی بسیار بدان اشاره رفته است. 
 
در فرازی از نامه امام علی(علیه السلام) به مالك اشتر در زمینه عفو یادآوری می‌شود: 
«مهربانی، خوش‌رفتاری و نیكوئی با رغبت را در دل خود جای بده، و مبادا نسبت به ایشان همچون جانور درنده‌ای باشی و خورد نشان را غنیمت بدانی كه آنان دو گروه‌اند؛ یا با تو برادر دینی‌اند و یا آنكه در آفرینش مانند تو هستند، گاهی لغزش از آنان پیشی می‌گیرد و بدكاری به آنان روی می‌آورد و عمداً یا سهواً گناهی از آنان صادر می‌شود. پس تو با بخشش و گذشت خود آنان را عفو كن همانطور كه دوست می‌داری خداوند با بخشش و گذشتن تو را مورد عفو قرار دهد.»
 
این قبیل روایات به حد تواتر در سایر روایات آمده است و اخلاق اسلامی تلاش دارد که تا حد ممکن افراد جامعه را از بعد اخلاقی و عاطفی به یکدیگر پیوند بزند و بدین ترتیب از به وجود آمدن بسیاری از ناهنجاری ها و اضطراب های اجتماعی ممانعت به عمل آید.
 
اما این همه  توصیه در شرایطی مطرح می شود که انسان ها از یک سو در حال تعدی به حقوق یکدیگر نباشند و از سوی دیگر عده ای در پی به خطر انداختن امنیت سایرین در جهت حفظ منافع خود و یا انتقام جویی از دیگران باشند.
 
اما در هنگامه خارج شدن اوضاع از روال طبیعی خود و به وجود آمدن ناهنجاری ها، همه قوانین و از جمله احکام مدنی اسلام در پی آن هستند که زمینه به وجود آمدن مجدد ناهنجاری ها را با ایجاد سخت ترین مکانیزم ها از بین ببرند.
 
جالب اینجاست که حکم قصاص از ابتدای تشریع آن، از سوی اسلام جهت جلوگیری از انتقام جویی ها بوده است و در کتاب تفسیر نمونه، نویسنده در ذیل آیه 179 بقره که فلسفه قصاص را بیان می نماید، می نویسد: 
 
«عادت عرب جاهلى بر این بود که اگر کسى از قبیله آنها کشته مى‏شد تصمیم مى ‏گرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طایفه قاتل را نابود کنند آیه فوق نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد». این وضع به شکلی فزاینده ای موجب درگیری های کینه ورزانه و طولانی می شد.
 
اسلام حتی دامنه منفعت جویی جامعه را از این فراتر می بیند و امام سجاد علیه السلام چگونگی نقش قصاص در زندگی را، چنین بیان می کند: 
«این بدان جهت است که هر کس قصد کشتن فردی را نماید ولی بداند که مورد قصاص واقع می شود از این جنایت صرف نظر می کند و همین مساله، موجب بقای زندگی فردی می گردد که قصد کشتنش را داشت و نیز موجب زنده ماندن خود فردی می گردد که قصد کشتن دیگری را داشت و همچنین سبب حیات جمعی مردم خواهد شد که به این حکم آشنا شده و از آن آگاه گردیده اند .»
 
نکته دیگری که از دید بسیاری نادیده گرفته می شود از این قرار است که احکام اسلام بیشترین میزان کرامت را برای انسان ها در نظر گرفته است و برای اجرای قصاص نیز شرایط بسیار سختی را قائل شده که از جمله آن عبارتند از:
 
تساوى در موقعیت اجتماعى، تساوى در جنسیّت، تساوى در دین، انتفاى رابطه پدر و فرزندى، بلوغ قاتل، عاقل بودن قاتل، مست نبودن قاتل، عدم فقدان اراده در اثر خواب، بى‏هوشى و نابینایى، مهدورالدّم نبودن مقتول.
 
اما سوالی که در دید بسیاری بی پاسخ می ماند از این قرار است که در مرحله انتخاب میان بخشش یا قصاص باید کدام یک را برگزید؟
علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال در تفسیر شریف المیزان می فرمایند:
«در پاسخ مى‏ گوئیم بله و لکن هر رأفت و رحمتى پسندیده و صلاح نیست و هر ترحمى فضیلت شمرده نمى‏شود، چون بکار بردن رأفت و رحمت، در مورد جانى قسى القلب، (که کشتن مردم برایش چون آب خوردن است)، و نیز ترحم بر نافرمانبر متخلف و قانون‏شکن که بر جان و مال و عرض مردم تجاوز می کند، ستمکارى بر افراد صالح است و اگر بخواهیم بطور مطلق و بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطى، رحمت را بکار ببندیم، اختلال نظام لازم مى‏آید و انسانیت در پرتگاه هلاکت قرار گرفته، فضائل انسانى تباه مى‏شود».
 
آیا حذف قصاص موجب کاهش جرائمی نظیر قتل می شود؟
زمانی بعد کارکردی احکام قصاص بیشتر قابل درک است که به نتایج و عواقب حذف این حکم در سایر کشورها توجه شود.
 
 
برای نمونه در کشور آمریکا که حکمی مشابه حکم قصاص وجود ندارد نه تنها آمار قتل کاهش پیدا نکرده است بلکه به گزارش روزنامه «وال استریت ژورنال»، آمار و ارقام جدیدی که توسط دولت آمریکا منتشر شده است، نشان می دهد که تنها در دهه نخست قرن 21 از سال های 2000 تا 2010 دست کم 169 هزار نفر در ایالت های مختلف آمریکا کشته شده اند.جالب اینکه این آمار شامل تعداد افراد به قتل رسیده در ایالت «فلوریدا» نمی شود. 
 
علاوه بر این به گزارش پایگاه خبری سازمان ملل، دفتر امور جرم و مواد مخدر در سازمان ملل (UNODC) در گزارشی جدید اعلام کرد که بیش از 437 هزار نفر در سال 2012 در دنیا در نتیجه جرائم منجر به قتل کشته شده‌اند که بیشترین میزان آن ابتدا در آمریکا، سپس در آفریقا و کمترین میزان نیز در اروپا و آسیا و اقیانوسیه بوده است.
همچنین روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده است که ، آمار قتل در شیکاگو در سال 2012 تا 38 درصد افزایش یافته است.
 
همه این موارد این سخن رئیس پیشین شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران را تایید می کند که:
«من با توجه به تجربه فعالیت بیش از 30 ساله خود در دستگاه قضائی عنوان می‌کنم که قصاص و اعدام قطعاً یکی از عوامل مؤثر در پیشگیری از جرم و جنایت است به شرط آن‌که از ابتدا تا انتهای آن بر مدار عدالت انجام شود چراکه در غیر این صورت آثار کامل آن را مشاهده نخواهیم کرد.»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها