به گزارش پایگاه 598 به نقل از کیهان، ماجرا به اعتراض مردم و علمای مشهد- و به تعبیر برخی و از جمله
بیانیهنویسان «عدهای بیکار و متوهم» - به سفر استاد دانشگاه و نویسنده
آمریکایی به نام «جیمز کلی کلارک» باز میگردد. کلارک محقق ارشد موسسه
مذاهب کلارک کافمن در دانشگاه گرند رپیرز آمریکاست. او از مجریان پروژه
«دین جهانی» است.
پروژهای که درصدد انحراف ادیان آسمانی و به ویژه
اسلام از ماهیت اصلی خود و تبدیل به دینی تازه یا همان «اسلام آمریکایی»
است که امام راحل بارها درباره خطر آن هشدار داده بودند. بر اساس این
پروژه - که کلارک یکی از تلاشگران اصلی تحقق آن است- دین هیچ نقشی در
حاکمیت ندارد و احکام اجتماعی مانند قصاص، ارث و... باید از متون دینی حذف
شوند!
کلارک دراینباره تلاش کرده و از جمله درباره ارتداد از
جامعه دیندار میخواهد که منکران خدا را به رسمیت شمرده و محترم بدارند!
وی به همین دلیل و به استناد یک گزارش حقوق بشری، ایران را ناقض حقوقبشر و
حقوق اولیه انسانها معرفی میکند! او از مدافعین جدی همجنسبازی است و
دراینباره رساله و گفتارهای متعددی هم دارد و بارها به قوانین کشورهای
اسلامی که این عمل شنیع را ممنوع میدانند حمله کرده است.
او در
مقالهای تحت عنوان «ازدواج همجنسبازان، عیسی چه میکرد» خطاب به مسیحیان
آمریکا مینویسد: «مسیحیان نباید عقاید خود را درباره ازدواج همجنسبازان
به دیگران تحمیل کنند! بلکه باید از همجنسگرایان حمایت هم بکنند چرا که اگر
مسیح امروز در میان ما بود چنین میکرد!»
کلارک برای بقای رژیم
اسرائیل سعی بلیغی برای آشتی! میان مسلمانان و صهیونیستها بعمل آورده و در
کتاب فرزندان ابراهیم، آزادی و تساهل در عصر منازعات مذهبی تلاشهایش را
تئوریزه میکند. از دید او نیم قرن کشتار مسلمین توسط رژیم اسرائيل،
اختلافی مذهبی است و با آشتی و تساهل حل میشود!
او که در آستانه
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در مقاله خود با عنوان «مهمترین موضوع سیاسی
امروز» سعی کرد نظر مردم و کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا را به مسائل مهم
جلب کند، امنیت اسرائیل را در زمره این مسائل دانست و نوشت: «اگر حقوق
برابر به عربها داده شود، چگونه اسرائیل میتواند دولتی یهودی باقی بماند؟
اگر سرزمینهای اشغالی حائلی میان اسرائیلیها و عربهای مسلح و بیشمار ]
!![ نداشته باشد، چگونه اسرائیل کوچولو نسبت به امنیت خود امید داشته
باشد؟»
او البته سه سال قبل هم مهمان کنفرانس «مواجهه با فردا» به
میزبانی شیمون پرز در سرزمینهای اشغالی بوده و به گفته خودش افرادی مثل
تونی بلر، نتانیاهو، ناتان شارانسکی (رئیس آژانس یهود) و... از مدعوین و
عوامل اصلی آن بودهاند.
این فرد با چنین هویت و پیشینهای - که
بیشتر به یک مامور تمامعیار در حوزه اندیشه و فلسفه ادیان شباهت دارد-
برای «بررسی و تبیین اندیشههای شهید مطهری» به ایران دعوت شده است!!
بانیان این همایش بنیاد علمی فرهنگی استاد شهید مطهری با همکاری مجمع عالی
حکمت اسلامی و دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی هستند! و جای تاسف است که نام
برخی چهرههای موجه و نامدار در بین مسئولان این مجموعه دیده میشود.
این شخص پس از «تبیین اندیشههای شهید مطهری»! راهی مشهد میشود تا لابد در آنجا هم به تبیین سیره علمی و عملی امام رضا(ع) بپردازد!
امری
که با هوشیاری مردم و علمای مشهد - که هوشمندانهتر از قم عمل کردند-
ناکام ماند و به لغو برنامه وی منتهی شد. پس از لغو این برنامه، جهاد
دانشگاهی مشهد - که متولی برنامههای مشهد جناب فیلسوف حامی همجنسبازان
است- مبادرت به انتشار فحشنامهای تمامعیار علیه آنان که غیرت و دغدغه
دینی دارند نمود و بیمحابا آنان را افراطی، جاهل، خبیث و... خواند!
تاسفبار
آنکه این بیانیه از سوی یک تشکل دانشگاهی که باید در قید و بند اندیشه و
استدلال باشد صادر شد و تازه طی آن مخالفان بیسواد و نادان معرفی شدهاند.
اکنون باید از دعوتکنندگان قم و جهاد مشهد که بیانیه سرشار از نزاکت و
ادب صادر کرده پرسید؛ اگر وی را با شناخت کامل دعوت کردهاید، چرا از بیان
عملکرد وی آشفته میشوید و فحشنامه صادر میکنید؟!
کدام نکته غامض
و گفته نشده در اندیشه شهید مطهری است که توسط کلارک حامی رژیم صهیونیستی و
مدافع همجنسبازان کشف و حل شد!؟ و اگر اهل اندیشه نیستید، چرا به آنان که
از شما بیشتر میدانند میتازید و توهین میکنید!؟ باید دانست آمریکا
سالهاست سعی در اجرای پروژه «اسلام رحمانی» و نفی احکام اجتماعی و جهادی
اسلام با بهرهگیری از عناصر ضعیفالنفس و بیسواد در سطح جهان دارد و رفت و
آمد گاه و بیگاه عناصری چون کلارک با وساطت و دعوت برخی از همین گروه و
پنهان داشتن هویت و ماهیت فکری و فردی مدعوین از بزرگان حوزه و دانشگاه و
اهل اندیشه صورت میپذیرد تا همهچیز همانگونه که در بیانیه جهاد دانشگاهی
مشهد هم گفته شده به نام بزرگان و در اصل به کام عوامل مستقیم و غیرمستقیم
پروژه «اسلام رحمانی» تمام شود. هوشیاری بزرگان اندیشه در حوزه و دانشگاه
حداقل انتظار و عامل خنثی شدن این روند شوم و بدفرجام است.