مجله اینترنتی دخت ایران نوشت: وای از زمانی که دخلوخرج خونه جور درنیاد! خانم خونه کلی نقشه کشیده اما همه نقشهها باد هوا می شه. مقصر کیست؟
1- جیب آقای خونه که پر پول نیست
2- نقشههای خانم خونه که تمامی نداره
3- جامعه که روز به روز متورم تر می شه
4- هر سه مورد صحیح است
در خصوص گزینه یک، با فرض این که آقای خونه تمام سعیاش را میکند تا خانوادهاش در رفاه باشند پس نتیجه میگیریم دخل یک مقدار مشخصی است باید برویم سراغ خرج!
گزینه سوم را هم که به مسئولین واگذار میکنیم.
و اما در خصوص گزینه دوم؛ به عنوان یک خانم خونه به خانمها حق می دهم که کلی نقشه بکشند، چون همیشه جوان هستند و آرزو بر آنها عیب نیست اما این حق را هم نمی دهم که بخواهند تمام نقشههایشان را عملی کنند که خوشبختانه خود خانمها این قضیه را مدیریت میکنند.
حالا که همه چیز به من برمیگردد، پس خانم خونه است و خلاقیتش در اجرای نقشهها!
اول: باید خواستهها را بر اساس اولویتشان طبقهبندی کنم.
خرید دکوری و عوض کردن چینیهای خونه که از مدل افتاده طبیعتا میرود آخر لیست. چون اجناس لوکسی که فقط در یک گوشه خانه برای زیبایی قرار میگیرند، نیاز اساسی من و خانهام نیستند و چینیهایم هم هنوز قابلاستفادهاند. خوردن یک غذای نو، خوشمزه و با تزیین خلاقانه در همین ظرفها خیلی بیشتر میچسبد تا همان غذاهای تکراری در ظرفهای جدید.
دوم: برای تهیه برخی از نیازهای ضروری، باید از برخی خرجهای خانه بزنم.
در این زمینه میتوانم روی کمک تکتک اعضای خانواده و نظرات شان هم حساب کنم. پس اینها را هم لیست میکنم: کم کردن هزینه مکالمات تلفنی چه ثابت و چه همراه، صرفهجویی بیشتر در مصرف انرژی برق و آب و گاز، گذراندن اوقات فراغت و تفریحات و سفر با هزینههای کمتر، مدیریت مصرف موادغذایی و خریدها.
سوم: باید کمی مهارتهایم را بالا ببرم.
برای این کار حتما نیاز به کلاس و آموزشهای آنچنانی ندارم. از برنامههای هنری و آموزشی تلویزیون، کلاسهایی که در سرای محلهها و خانههای فرهنگ برگزار میشود، کتابها و مجلات، سی دیهای آموزشی، اینترنت و یا حتی از دوستان و آشنایان کمک میگیرم در حد درست کردن ترشی و مربا، رنگ کردن مو و کمی خیاطی در حدی که دیگر برای تعمیر زیپ و کوتاهی شلوار و تنگ و گشادکردن لباسها به دیگری نیازی نداشته باشم. حتی میتوانم پیادهروی صبحگاهی دور میدان را جایگزین هزینه کلاس ایروبیک کنم. پختن یک کیک خانگی در جشن تولدها و یا یک غذای جدید در مناسبتها به جای رستوران رفتن؛ همه و همه کمک میکند تا بتوانم به لیست آرزوهایم یکییکی برسم، حتی خرید آن سرویس چینی!
کمی هنر نقاشی و سلیقه کمک میکند تا با کمترین هزینه، زیبایی بیافرینم
و البته دوخت و دوز و خیاطی، باعث میشود به راحتی از شلوار لی پاره و کهنه بچهها نگذرم
چهارم: تغییر دکور خانه و بازسازی اشیای قدیمی به جای خرید وسایل جدید.
گاهی با اضافه کردن یکی دو گلدان طبیعی به فضای خانه، تغییر جای اشیا، تغییر تابلوها و کارهای هنری و استفادههای خلاقانه از وسایل خانه، فضایی جدید ایجاد میکنم که خیلی وقتها دلچسب تر از زمانی است که کلی پول خرج خرید دکوریهای جدید یا عوض کردن مبلمان کردهام.
چطور است گاهی خودم آستینها را بالا بزنم و نقشی بر یکی از دیوارها به یادگار بگذارم
واقعا هر چه به خار آید روزی بکار آدمهای خلاق آید؛ از جمله در بطری و سی دیهای خراب
پنجم: به قول معروف «چندماه میخورم نان و تره تا بعدش بخورم نان و کره و شاید بره»!