گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، تفکرات فمنیستی، سیاست زدگی، اعتراض، لجبازی؛ کدام یک علت بدحجابی است؟
رویکردهای
کلی در جامعه ما همواره رنگ و رویی مذهبی داشته و با نگاهی به تاریخ
سرزمینمان در مییابیم هر جا که دین و عفت در معرض هجمه قرار گرفته است،
مردم ما تمام قد ایستادگی کردهاند.
یکی از بهترین نمودهای این
ایستادگی را در مقاومت زنان کشورمان در برابر ظلم و زور رضاخان برای اجبار
به کشف حجاب میتوان ملاحظه کرد. این روال در جامعه امروز هم مشاهده
میشود اما نمیتوان انکار کرد که بخشی از زنان و دختران کشورمان این
روزها دیگر چندان به مقوله عفاف و حجاب پایبند نیستند؛ پدیدهای که جا
دارد علل و عوامل آن را از وجوه مختلف ارزیابی کرد.
تعداد افرادی
که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب میکنند،
بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های فرهنگی غرب
در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست
چرا بدحجابی؟
به
راستی چرا برخی از زنان و دختران جامعه ما بدحجابی را برای خود
برگزیدهاند. گرم شدن هوا، بروز احساس خودنمایی، نقش شبکههای ماهوارهای
و اینترنت، واکنش به وضع سیاسی و به نوعی دهن کجی در برابر وضع موجود و یا
در نهایت تلاش مافیایی طراحان مد و لباس برای حفظ و ایجاد بازار مصرف،
کدام یک از این علل، چادر را از سر برخی زنان ایرانی برداشته و روسریشان
را عقب کشیده است؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر پدیدهای چند
علیتی است و یک سویه نگاه کردن به رخدادهای اجتماعی و به دنبال یک دلیل
واحد بودن، ما را از ارزیابی منطقی آن رخداد دور میکند.
تعداد
افرادی که با اهداف سیاسی اقدام به استفاده از پوشش و حجاب نامناسب
میکنند، بسیار اندک است اما در مقابل مسائل فرهنگی و تربیتی و هجمه های
فرهنگی غرب در قالب جنگ نرم، بازیگر اصلی صحنه بدحجابی در کشور ماست.
اما
در کل، پذیرش سبکهای جدید ارائه شده از سوی غرب و رسوخ تفکرات غربی در
بین برخی جوانان، محصول کم توجهی به مسائل تربیتی و اخلاقی در
خانوادههاست.
اولین تجربههای بدحجابی در مهدهای کودک
برای
نهادینه شدن ارزشها باید از دوران کودکی آغاز کرد و در احادیث ائمه
اطهار(ع) همواره از دل و جان کودکان به زمینی آماده کشت تعبیر شده است؛
زمینی که هر چه در آن بکاری همان را درو خواهی کرد و شاید بدحجابی امروز
جوانان و نوجوانان، حاصل غفلت از دوران کودکی آنهاست.
این در حالی
است که در جامعه امروز شاهد تولد روزانه مهد کودکهایی هستیم که نه فقط
کودکان از خانواده دور میشوند، بلکه در این مهدها اولین تجربه آرایش در
قالب نقاشی چهره کودک و تجربههایی همچون آموزش حرکات موزون را فرا میگیرند و
بالطبع این تجربهها در دوران نوجوانی و جوانی به شکل پوشش نامناسب و برخی
هنجارشکنیهای دیگر خود را نشان خواهد داد. آموزش مسائل تربیتی و نهادینه
کردن ارزشها از همان دوران کودکی حایز اهمیت است، زیرا اصلاح و تغییر
زاویه دید یک جوان به این راحتی امکان پذیر نیست.
مقوله بدحجابی به
طرز تفکر و باورها مربوط میشود و از آنجایی که فکر و اندیشه یک شبه ایجاد
نمیشود بنابراین نمیتوان یک باره آن را تحت کنترل در آورد. مسئلهای مثل
بدحجابی علل و عوامل مختلفی دارد که هر علتی دارای پیامی است و این
پیامها نیازمند تحلیل و تدبیری مناسب است
پیامهای بدحجابی
در
یک ارزیابی کلی در مییابیم که گروهی از بدحجابان عاملانه و عامدانه
بدحجابی میکنند و این بدحجابیها شبکهای و سازماندهی شده است، اما گروه
دیگر نه از روی عمد بلکه تنها به هدف جا نماندن از غافله مد بدحجاب
میشوند و از آنجایی که ریشه این رفتار یکسان متضاد است، طبعاً برخورد
متفاوتی را میطلبد.
اهرم قانون بعد از ارتقای شناخت و آگاهی افراد
اگر
با ارتقای شناخت و آگاهیهای افراد و اصلاح تفکراتشان مسئله حل نشد آنگاه
برای افرادی که از چراغ قرمزها عبور میکنند باید به برخورد امنیتی قضایی
و انتظامی متوسل شد.
همانگونه که طبق قانون مجازات اسلامی، زنی که
بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شود به حبس از ۱۰ روز تا ۲
ماه و یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی محکوم میشود.
مقوله
بدحجابی به طرز تفکر و باورها مربوط میشود و از آنجایی که فکر و اندیشه
یک شبه ایجاد نمیشود بنابراین نمیتوان یک باره آن را تحت کنترل در آورد.
مسئلهای مثل بدحجابی علل و عوامل مختلفی دارد که هر علتی دارای پیامی است
و این پیامها نیازمند تحلیل و تدبیری مناسب است.
بر مسئولان است
که این پیامهای بدحجابی را درست و صحیح گرفته و مورد بررسی و کنکاش قرار
داده و قبل از هر برخورد قهری، نسبت به رفتارشناسی بدحجابان اقدام کرده و
نسخهای مطابق با بیماری آنان تزویج کنند.
حجاب زن حق؛ تنها حق فردی و اجتماعی نیست ؛ حق الله است
زن
باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از
حق خودم صرفنظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم،
حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن،
حقی الهی است.
پاسخ به شبهه در کلام آیت الله جوادی آملی
آیت
الله جوادی آملی گفت: شبههای که در ذهنیت بعضی افراد در خصوص حجاب هست،
این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و
وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است، و بنابراین، حجاب نشانه ضعف و
محدودیت زن است.
راه حلّ این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم
این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست
تا بگوید من از حق خودم صرفنظر کردم، حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد
بگوید من راضیم، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت
بدهند، حجاب زن، حقی الهی است، لذا میبینید در جهان غرب و کشورهایی که به
قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد،
قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام میکنند،
اما در اسلام این
چنین نیست، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه ویژه برادر و
فرزندانش میباشد، همه اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود، چون
حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حقاللَّه مطرح است و خدای سبحان زن را با
سرمایه عاطفه آفرید که معلّم رقّت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعهای
این درس رقّت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند به
همان فسادی مبتلا میشوند که در غرب ظهور کرده است.
لذا کسی حق
ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم، از این که قرآن کریم میگوید
هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید،
معلوم میشود عصمت زن، حقاللَّه است و به هیچ کسی ارتباط ندارد.
قرآن
کریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید میفرماید: حجاب عبارت است از احترام
گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند
لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز میداند و علت
آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بیبهرهاند
اندیشهها را قرآن گونه نماییم !
فلسفه
حجاب در قرآن ؛ بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج
کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست منتها باید اندیشهها قرآنگونه باشد، یعنی
همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در
نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم.
عظمت زن در چیست؟
عظمت
زن در این است که: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال» نبینند مردان
نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند. قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن
میگوید میفرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای
زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر
مسلمان را، بدون قصد تباهی جایز میداند و علت آن این است که زنان غیر
مسلمان از این حرمت بیبهرهاند. حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز
باشد، ممکن است ـ معاذ الله ـ حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن
کریم وقتی مسأله لزوم حجاب را بازگو میکند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را
چنین بیان میفرماید: (ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین) یعنی برای این که
شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف
جامعه هستند و حرمت دارند.
* زهرا اجلال
منبع:تبیان