کد خبر: ۲۲۶۹۹۷
زمان انتشار: ۰۸:۳۵     ۱۱ خرداد ۱۳۹۳
بابك حميديان در بايكوت سينمايي قرار گرفته است. اين برداشتي است كه مي‌توان از مصاحبه اين بازيگر در مورد وضعيت كاري‌اش در سينما داشت. باز هم يك بازيگر به خاطر ايفاي نقشي ارزشمند از سوي كساني كه هيچ‌گاه نامشان مشخص نمي‌شود از كار‌هاي سينمايي كنار گذاشته مي‌شود تا به اصطلاح مجازات شود!
به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان، بابك حميديان در بايكوت سينمايي قرار گرفته است. اين برداشتي است كه مي‌توان از مصاحبه اين بازيگر در مورد وضعيت كاري‌اش در سينما داشت. باز هم يك بازيگر به خاطر ايفاي نقشي ارزشمند از سوي كساني كه هيچ‌گاه نامشان مشخص نمي‌شود از كار‌هاي سينمايي كنار گذاشته مي‌شود تا به اصطلاح مجازات شود!

   به جرم بازي در «چ»
بابك حميديان بازيگر پركار جشنواره سي و دوم فيلم فجر كه با پنج فيلم در اين جشنواره حضور داشت، توانست به خاطر بازي در نقش سنگين و حساس شهيد اصغر وصالي سيمرغ بهترين بازيگر نقش مكمل مرد را به دست آورد. سيمرغ مهمترين جايزه سينماي ايران است و اعطاي آن به يك سينماگر نشانه آن است كه وي در سطح اول سينما حضور دارد و اعتباري براي كار‌هاي بعدي بازيگر به شمار خواهد رفت. اما در مورد بابك حميديان انگار اين اعتبار دستخوش نگاه‌هاي غرض‌ورزانه‌اي شده است كه نمي‌خواهند اين بازيگر جوان دوباره در سطح اول سينماي ايران حضور داشته باشد. بابك حميديان خود درباره اتفاقاتي كه برايش رخ داده است، مي‌گويد: رضا كاهاني به خاطر اينكه مرا براي بازيگري درفيلمش انتخاب كرده، مورد انتقاد و سرزنش قرارگرفت، زيرا من در فيلم «چ» بازي كرده‌ام.

   مافياي غيبت كنندگان
حميديان كه با باشگاه خبرنگاران «جوان» گفت و گويي داشته، مي‌گويد: من يك سفر داشتم كه قبل از آن با بهمن فرمان‌آرا براي ايفاي نقش در فيلمش توافق كرده‌ بوديم، وقتي از سفر بازگشتم، به علت اينكه دستيار وي با من مشكل دارد، نظر وي را عوض كرد و فرمان‌آرا منصرف شد. مشكل سينماي ما «دهن‌بيني» عوامل فيلمساز ما است. وي مي‌افزايد: قبل از بررسي مشكلات در سينما از لحاظ تكنولوژي و انساني همانند حضور كارگردان، فيلمنامه‌نويس و عوامل توليد خوب و تحليل وضعيت مديريتي سينما بايد به ضعف و مشكل بزرگ سينما، رابطه و مشكلات آدم‌هاي سينما با هم بپردازيم.
اين بازيگر مي‌گويد: نمونه بارز اين حرف، اين است كه كاهاني را به خاطر انتخاب من در اثرش سرزنش كردند. من از طرف روشنفكران سينما كه دلايل بسيار ابلهانه و احمقانه‌اي دارند، مورد تهاجم قرار گرفته‌ام.
حميديان مي‌افزايد: از نظر من مشكل اصلي و واقعي هر بازيگري مي‌تواند اين باشد كه در موردش نقد، تعريف، تمجيد، بدگويي، ناحق و نادرست وجود داشته باشد و اين قضيه تيشه به ريشه سينما مي‌زند.
حميديان مي‌گويد: بحران سينماي ايران، «حرف بردن»، «حرف شنيدن» و «دهن بيني» فيلمسازان و عوامل توليد است و اين غيبت و بدگويي و پشت سر افراد حرف زدن عادت ديرينه‌ ماست. بنده به صراحت مي‌گويم كه از طرف جماعت روشنفكر هدف نقد قرار گرفته‌ام. در حال حاضر كارگردان‌هاي عزيز كشورمان، همه بازيگران را عميقاً مي‌شناسند اما متأسفانه 95 درصد تصميم‌گيري بر عهده هيئت و دستياران كارگردان‌ها است و اين موضوع با قدرت، تصميم و نظر كارگردان را تغيير مي‌دهد.
وي خاطرنشان مي‌كند: البته مي‌دانم كه به خاطر اين حرف‌ها بايد منتظر تماس و ارتباط عده‌اي با خودم باشم اما من اين موضوع را پس از اين در هر كجا كه با من صحبت شود، عنوان مي‌كنم تا بدانند فلان دستيار به دليل مشكل با من مانع از حضورم در فلان فيلم مي‌شود، اينها انتقادهاي احمقانه جماعت روشنفكر عليه من است.

   حميديان اولين قرباني نيست
قبل از اين هم شاهد بايكوت بازيگران توسط همين گروه به ظاهر روشنفكر بوده‌ايم. وقتي فيلمي ساخته مي‌شود كه وراي مقاصد اقتصادي، هدفي ارزشمند را دنبال مي‌كند به سرعت با هجمه مواجه مي‌شود. جماعتي هستند كه نمي‌توانند موفقيت‌هاي اين گونه فيلم‌ها را تحمل كنند، به خاطر همين در جشن‌هايشان به اين فيلم‌ها جايزه نمي‌دهند حتي در ليست بهترين فيلم‌ها رتبه‌هاي آخر را براي آنها در نظر مي‌گيرند كه مثلاً به اصطلاح خود تحقيرشان كنند. بازيگران اين فيلم‌ها هم تا مدت‌ها از سوي فيلمساز‌ها دعوت به همكاري نمي‌شوند يا اگر هم دعوتي صورت بگيرد مانند مواردي كه حميديان ذكر كرد، آنقدر تلاش مي‌كنند كه حضور بازيگر را در فيلم منتفي كنند. اين جماعت تماميت‌خواه‌تر از آن هستند كه كسي را كه بخواهد خارج از دايره تفكرات و انتظارات آنها عمل كند، تحمل كنند.

به ياد بياوريم فيلمي مانند قلاده‌هاي طلا كه ابتدا قرار بود مريلا زارعي در آن بازي كند اما آنقدر به وي فشار آوردند تا از كار كنار كشيد و بازيگراني كه باقي ماندند هم تا مدت‌ها طعم تهمت و بي‌احترامي را از همين گروه خاص مي‌چشيدند. البته توجيه‌هايي درباره اين رفتار‌ها هم وجود داشت از جمله اينكه چون اين بازيگر‌ها در فيلمي سياسي بازي كرده‌اند بايد تنبيه شوند اما بابك حميديان چرا بايد بايكوت شود؟ چون در نقش يك سردار شهيد بازي كرده است؟ چون ايفاي نقش يك قهرمان ملي را برعهده داشته است؟ به خاطر اينكه شهيد اصغر وصالي يكي از گمنام‌ترين شهداي جنگ تحميلي با ايفاي نقش بابك حميديان گويا دوباره زنده شده است؟ حميديان كه در جشنواره فجر علاوه بر «چ» در فيلم «قصه‌ها» هم نقش داشت، آن فيلم كه مورد تأييد اين گروه است، پس چرا به خاطر آن فيلم هم كه شده، براي حميديان فرجه‌اي قائل نشده‌‌اند؟! متأسفانه دگم بودن و تماميت‌خواه بودن عده‌اي كه حميديان از آنها با عنوان جماعت روشنفكر سينما ياد مي‌كند، تا آن حد عميق است كه از شعار زنده باد مخالف من به آرمان مرگ بر هر كس كه با من نيست، رسيده‌اند.

جالب اينجا است كه در اوضاع اسفناك سينماي ايران، اين گروه كه شايد از نظر تعداد اندك نيز باشند، داراي قدرت تأثيرگذاري شده‌اند و همان طور كه بازيگر فيلم«چ» اشاره مي‌كند، با نفوذي كه اين روشنفكر‌ها دارند و دهن‌بيني كه در سينماي ما ريشه دوانده، مي‌توانند مانع از فعاليت كساني شوند كه مخالف اميال و خواسته‌هاي آنها رفتار كرده‌اند.
نكند آنها منتظرند تا مثلاً حميديان هم مانند بازيگران فيلم پايان‌نامه از حضور درفيلم «چ» ابراز ندامت و پشيماني كند تا دوباره در سينمايي كه با پول دولت جمهوري اسلامي ايران سرپا است بتواند ادامه فعاليت بدهد! آيا سينماي ايران تا اين حد ضعيف شده است كه گروه‌هاي شبه مافيايي اينقدر آزادانه فضاي آن را مسموم كنند؟!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها