بولتن نیوز – محمد حسین آزادبخت: با نزدیک شدن به موعد انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و آغاز رایزنی های انتخاباتی و تلاش نخبگان سیاسی برای به کرسی نشاندن کاندیداهای مورد نظر خود برخی از چهره های مهم سیاسی این روزها فعالیت های گسترده ای را آغاز کرده اند که به یقین یکی از با نفوذ ترین آن ها اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است . گرچه دفتر هاشمی رفسنجانی تحرکات انتخاباتی وی را از اساس رد کرده است اما نوع برنامه ها و سخنرانی ها و فعالیت های هاشمی نشان دهنده موضوعی غیر از بیانیه دفتر وی است .
با نزدیک تر شدن به دوازدهم اسفندماه موعد نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری طیف های اصلاح طلب که به دلیل عملکرد بسیار بد سردمدارانشان در انتخابات سال 88 از کم ترین محبوبیت سیاسی برخوردار هستند مترصد کوچکترین فرصتی برای بازیابی خود هستند تا بلکه بتوانند تعدادی نماینده را روانه مجلس شورای اسلامی کنند . در این میان شاید هیچ کس به مانند هاشمی رفسنجانی که در انتخابات 88 حامی جدی کاندیدای مورد حمایت آنان بود نتواند به عنوان مراد آن ها وارد عمل شده و راهکارهای پیش رو را برای آن ها تنظیم کند .
در این میان اما پس از انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری که هاشمی مجبور شد صندلی ریاست خود را به آیت الله مهدوی کنی تحویل دهد و سیاست گوشه نشینی را در پیش بگیرد ، رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام به اندازه ای که این روزها و در آستانه انتخابات فعال شده است فعال نبود . دیدارها و سفرها و اظهار نظر ها و تحرکات شدید سایت رسمی هاشمی رفسنجانی این روزها به شدت بوی انتخاباتی گرفته است که حتی بیانیه دفتر وی نیز نمی تواند سرپوشی بر این موضوع بگذارد .
هاشمی رفسنجانی یکی از مردودین اصلی فتنه 88 است که به خوبی در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم از پشت نقاب خیرخواهی هایش بیرون آمد و شاید تنها به دلیل کینه ای که از سال 84 از شکست به دل گرفته بود همه ظرفیت های خود را بسیج کرد که کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان یعنی میر حسین موسوی رای آورده و یا بهتر بگویم هر کاری کرد تا احمدی نژاد رنگ پیروزی را به خود نبیند . هاشمی رفسنجانی که تا نزدیک ترین روزهای 22 خرداد هم سعی کرد خود را خیرخواه نظام و انقلاب نشان دهد و کینه تاریخی خود را بروز ندهد با نامه تاریخی اش به رهبر معظم انقلاب اسلامی که بدون سلام و والسلام و با لحن تندی خطاب به ایشان ارسال شده بود جرقه باروت جریان فتنه را زد و به برنامه ریزانی که مدت ها مترصد اثبات نوکری شان به غرب برای پیاده کردن موضوع انقلاب مخملی بودند چراغ سبز را نشان داد که اگر چه نمی تواند به طور آشکار همراه آنان باشد اما می تواند نقش یک پشتیبان را به خوبی ایفا کند .
مردودیت هاشمی در فتنه 88 اما به همین جا ختم نشد و سکوت تعجب برانگیز وی در طول روزهای اغتشاش در تهران و پیام های آشکار و پنهان این سکوت یکی از نکات تاریک کارنامه سیاسی وی در طول انقلاب اسلامی را رقم زد . البته دور و اطرافیان هاشمی نیز در این راه وی را تنها نگذاشتند و از همسر وی عفت مرعشی تا مهدی هاشمی و فائزه هاشمی هریک نقش محوری خود را در تنها نگذاشتن راه پدر ایفا کردند .
اما حالا و در حالی که دو سال از انتخابات 88 می گذرد و بار دیگر فضای غالب کشور به یک فضای سیاسی تبدیل شده است رنگ و بوی حضور هاشمی در عرصه سیاسی بیش از پیش می شود . هیچ تحلیلگر و فرد آشنا به سیاستی نمی تواند قبول کند که هاشمی رفسنجانی که در سال به سال انتخابات در همه عرصه های سیاسی حضور داشته و نشان داده از کوچکترین فرصتی برای کسب قدرت بی بهره نمی ماند در انتخابات 90 و در حالی که مجلس هشتم به پایان راه رسیده است و دولت و شوراهای اسلامی هم سال های پایانی عمر خود را تجربه می کنند این کاردار سیاسی عرصه را خالی کند و حداقل اگر تمایلی به حضور خود ندارد به مهره چینی های افراد مورد نظرش و ارائه راه کارهای خود برای انتخابات نپردازد .
در این میان اما در روزهای گذشته دفتر روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت خبر هرگونه تحرک انتخاباتی رئیس خود را از قبیل معرفی نماینده رابط با جریانها، معرفی لیست پیشنهادی انتخاباتی و یا محوریت یک جریان، جعل شعار "نجات ملّی" به گروهی خاص نسبت داده و از اساس آن را رد کرده است . اما هنوز جوهر پرینت این بیانیه خوش نشده است که خود هاشمی در دیداری غیر انتخاباتی هم به موضوع انتخابات اشاره می کند و تاکید می کند باید اعتماد عمومی مردم را به دست آورد و شرایط دلسوزان نظام را در عرصه انتخابات فراهم کرد تا مردم به انتخابات پا بگذارند . سخنان هاشمی که بالافاصله با ذوق زدگی رسانه هایی همچون روزنامه شرق ، فرهنگ آشتی، اعتماد و آرمان که مدت ها بود به دنبال شروط هاشمی می گشتند روبرو شد از اساس نشان دهنده اصرار هاشمی بر مواضع اشتباه خود و تکرار گذشته دارد .
در این میان چند نکته حائز اهمیت است که اولا نظام جمهوری اسلامی اعتمادی را از دست نداده است که بخواهد دوباره آن را به دست بیاورد چرا که این نظام مفتخر است در طول دوران کوتاه اما با برکت خود نزدیک به سال هایی که از عمرش گذشته است به مردمش فرصت انتخاب را در عرصه عمومی انتخابات داده است و در آخرین نمونه بارز آن با حضور حد اکثری و 85 درصدی چشم جهانیان را متحیر کرده است . حال چه شده است که آقای هاشمی اسم رمز تقلب و عملیات روانی غرب برای فریب عده ای عنصر داخلی و بی اعتماد کردن مردم به نظام را تحت عنوان اعتماد سازی تکرار می کند؟ سوال اساسی این است که این نظام کدام اعتمادی را سلب کرده است که حالا بخواهد برای بازگشتش تلاش کند .
ثانیا آقای هاشمی باید دیدگاه دقیق خود را از واژه دلسوزان انقلاب روشن کنند چرا که به نظر می رسد همه دلسوزان واقعی نظام به راحتی فرصت ارائه نظر و شرکت در انتخابات را دارند و حال که هنوز ماه ها با موعد انتخابات فاصله داریم به خوبی شور و نشاط و تحرک گروه ها و افراد و تشکل ها را برای برپایی انتخاباتی باشکوه مشاهده می کنیم . آیا دوستانی که در مجموعه جبهه متحد اصولگرایان و دیگر تشکل ها مشغول بستر سازی فضای پرشور انتخاباتی هستند جزو دلسوزان نظام محسوب نمی شوند و یا منظور آقای هاشمی عده ای قلیل است که با هیاهو و تشویش به دنبال به کرسی نشاندن واژه های موهومی چون صیانت از آرا، نظارت بین المللی و یا رفع نظارت شورای نگهبان هستند ؟
البته در این میان هرچند هاشمی رفسنجانی فعلا قصد دارد در حاشیه احتیاط در مسائل انتخابات وارد شود ولی فعلا سایت خود را به محلی برای عرضه تفکرات انتخاباتی خود تبدیل کرده است . سایت هاشمی اکنون وظیفه اصلی شروع آتش بیاری هاشمی در انتخابات را بر عهده گرفته است و در اولین اقدام ها با انتشار دوباره نامه بی ادبانه وی در سال 88 به رهبر معظم انقلاب به تاکید یکی بودن احمدی نژاد و جریان انحرافی پرداخته است . از سویی دیگر سایت وی با درج مطالبی با عنوان خیانت با رای مردم خیانت به نظام است و سخنرانی اخیر وی برای فرهم کردن شرایط دلسوزان نظام و اعتماد سازی عملا موضوع شبهه افکنی در سلامت انتخابات و صلاحیت دولت در برگزاری آن را کلید زده است . البته سایت رسمی وی به همین جا هم کوتاه نیامده است و بحث زیر سوال بردن نظارت شورای نگبان را هم با درج مطلبی به نقل از امام در خصوص نگرانی اعضای شورای تبلیغات اسلامی از انتصاب احمد جنتی به ریاست این شورا را آغاز کرده است .
هاشمی به خوبی می داند که دوران سیاسی وی به سر آمده و اگر در هر کشور دیگری غیر از ایران بود باید راه خانه نشینی و یا نهایتا کار اقتصادی را در پیش می گرفت اما وی هنوز عقیده دارد باید با دست و پا زدن در عرصه سیاسی بقا خودش را از دست ندهد و به خصوص در آستانه انتخابات اخیر خود را همچنان مقتدر نشان دهد . آیا او موفق می شود؟