به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، بعضی از فیلمها حتی اگر در جشنواره
فیلم فجر رونمایی شوند، واضح است که برای مخاطب ایران و حتی جشنوارههای
ایران ساخته نشدهاند. واضح است که قبله و مقصدشان سفارتخانههای غربیست
و احتمالا بودجهشان نیز از همانجا. بهمن ماه سال گذشته و در اولین
جشنوارهی فجر دولت یازدهم هم فیلمی به نمایش درآمد که که حتی بسیاری از
شبهروشنفکران غربزده نیز اعتقاد داشتند برای جشنوارههای غربی ساخته شده
است و به دلیل داستان و فضای کثیفش قابلیت نمایش در ایران را ندارد.
فیلمی با موضوع «تجاوز به کودکان استثنائی» با چاشنی «زنان مردپوش» و
«گروههای موسیقی زیرزمینی» که داستانش در شهر مذهبی یزد هم میگذرد!
اما در روزهای گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اعطای مجوز پخش در شبکه نمایش
خانگی به همین فیلم. «شیفتگی» ساختهی علی زمانی عصمتی، روایتگر داستان
تجاوز به یک دختر نوجوان استثنائی و حاملگی اوست. فیلمی که شخصیت اصلیش
«حاجیشاه» یک زن مرد پوش است که در بسیاری از زمان فیلم بیحجاب است و
مدیران جشنواره نیز برای امکان نمایشش مجبور شده بودند برایش بصورت
کامپیوتری کلاه بگذارند! و جالب آنکه در بسیاری از لحظات فیلم -که ظاهرا
حکم به سانسورشان داده شده بود- برای دهنکجی سازندگان فیلم به مدیران،
صفحه تاریک میشد و دیالوگها شنیده، تا همه بدانند که چه صحنههایی از
فیلم باید سانسور میشده و حالا در کمال تعجب مدیران سازمانی سینمایی دولت
یازدهم حکم به پخش گستردهی چنین فیلمی در بین خانوادههای ایرانی
دادهاند.
توجه به کارنامه سازندهی «شیفتگی» هم
اما شاید فضای این فیلم را کمی روشنتر کند. علی زمانی عصمتی قبل از ساخت
«شیفتگی» هم با ساخت فیلم زیرزمینی «اوریون» نشان داده بود دارد دستوپا
میزند تا غربیها کشفش کنند. «اوریون» که زمان ساختش به عنوان یک فیلم
زیرزمینی ساخته شده در کشور مورد استقبال جشنوارههای غربی هم قرار گرفت،
داستان «از دست دادن بکارت یک دختر در یک جامعه بسته و سنتی» را روایت
میکرد: «دختر دانشجویی به نام الهام در ارتباط با جوانی به نام امیر،
باکرگی خود را از دست میدهد و برای حل این مشکل به روشهای غیرقانونی
متوسل میشود. او دیگر باعث سرافکندگی و مایه شرم خانواده است و لکه ننگی
که باید هرچه زودتر از بین برود و خانوادهی سنتی او قصد کشتن او را
دارند.» و جالب آنکه آن فیلم هم مانند «شیفتگی» در شهر مذهبی یزد ساخته شده
بود.
نمایی از فیلم «اوریون»
«اوریون» چند سال قبل بصورت اختصاصی از
شبکه بیبیسی پخش شد و جالب آنکه منتقد این شیکه نیز اعتراف کرد که:
«اوریون از نظر سینمایی فیلم چشمگیری نیست و تنها علت پذیرش آن در جشنواره
فیلم لندن، میتواند موضوع جنجالی آن باشد. به ویژه اینکه فیلمهای دیگری
که از نظر سینمایی بهتر و قوی تری بودند امسال به این جشنواره ارسال شدند
اما مورد توجه هیئت انتخاب آن قرار نگرفتند.»
با این اوصاف اما تصور فضای فیلم اخیر
زمانیعصمتی که مجوز پخش در سوپرمارکتهای سراسر کشور را گرفته است چندان
سخت نیست. اما سوال اصلی این است که مدیران سینمایی دولت یازدهم با چه
ذهنیتی به فیلمهایی که حتی به آنها مجوز اکران محدود در سینماها را
نمیدهد، فرصت پخش بسیار گستردهتر بین خانوادههای ایرانی را اعطا
میکند.
با یک حساب سرانگشتی و با یک نگاه گذرا
به میزان فروش فیلم های سینمایی در سالهای اخیر متوجه این موضوع خواهیم
شد که حداکثر مخاطب یک فیلم-با فروش نسبتا بالا- در اکران کمتر از 200-300
هزار نفر است، اما در مقابل در شبکه نمایش خانگی گاه فیلمها در تیراژ یک
میلیون نسخه هم پخش میشوند که با در نظر گرفتن میانگین 4-5 نفر در
خانوادهها که با خرید یک سی دی فیلم را تماشا می کنند - و حتی بدون در نظر
گرفتن دست به دست شدن فیلم ها بین آشنایان- چند میلیون نفر مخاطب یک فیلم
در شبکه نمایش خانگی خواهند بود.
در این همین زمینه اما در هفتههای
گذشته نیز خبرهایی دربارهی اعطای مجوز پخش در شبکهی نمایش خانگی برای
فیلم «مهمونی کامی» منتشر شده بود که پس از واکنش رسانهها تکذیب شد و حالا
باید دید که آیا مدیران فرهنگی دولت اجازهی توزیع فیلمی با موضوع «تجاوز
به نوجوانان استثنائی» را که در کارنامهی سازندهی آن ساخت فیلمهای
زیرزمینی هم به چشم میخورد را خواهند داد؟
اعطای مجوز پخش در شبکه نمایش خانگی به
فیلمی با مشخصات «شیفتگی» در سالی که مزین به نام فرهنگ است طبعا
نشانهایست از یک روند خطرناک در مدیریت سینمایی دولت یازدهم که در آینده
اعتراضات بسیاری را متوجه مسئولان فرهنگی دولت خواهد کرد.