به گزارش پایگاه 598 به نقل از
جام، مدتی پیش "مسیح علی نژاد" ضدانقلاب فراری که با بیشتر رسانه های بیگانه
همکاری دارد، با راه اندازی صفحه ای در فیسبوک، بانوان ایرانی را دعوت به
کشف حجاب نمود.
این اقدام که به صورت هماهنگ شده ای از سوی رسانه
های دولتی آمریکا، انگلستان، آلمان، ایتالیا و رژیم صهیونیستی حمایت می
شود، در حالی صورت گرفته که علی نژاد مدعی "خودجوش" بودن آن است!
وی
در یکی از مصاحبه های متعدد خود با رسانه های بیگانه، به شبکه انگلیسی "من
و تو" گفت که هیچ برنامه و طراحی قبلی پشت این حرکت نبوده است. علی نژاد
در مصاحبه یادشده با حالتی غیرعادی چند مرتبه تکرار کرد: «من برنامه ریزی
نکردم که این کار [دعوت به کشف حجاب زنان ایرانی] را انجام دهم.»
مسیح
علی نژاد در ادامه با اعتراف به اینکه رفتارهای او ریشه در عقده های
خانوادگی دارد، تصریح کرد: «من تا یک سال پیش به سختی توانستم کلاه را از
سرم بردارم. من از خانواده ای آمده ام که 30 سال جلوی پدرم روسری سر کردم.»
در
همین رابطه، سایت ضدانقلاب "ایران گلوبال" با انتشار مطلبی انتقادی تحت
عنوان "پشت پرده کمپین آزادی های یواشکی" از سازماندهی مشکوک این حرکت پرده
برداشته است.
در بخشی از مطلب انتقادی ایران گلوبال آمده است:
«کمپین
مذکور از ویژگی های خاصی برخوردار است که توجه ویژه ای میطلبد. از جمله
این ویژگیها، افزایش 100 هزار لایک در فیسبوک در کمتر از 4 روز که مجموع
این لایک ها 232 هزار لایک است. حال سؤال اینجاست: هزینه هر هزار لایک
منطقهای حدودا ً 80 دلار است که اگر انصاف به خرج دهیم و با دیگر کمپین
هایی که واقعا مردم از آن استقبال کردند مقایسه کنیم، دوسوم لایک ها
خریداری شده اند، که به گفته نزدیکان این صفحه، امری غیراخلاقی نیست و
نوعی تبلیغات است[!] (بماند که مردم ما اصولا در حرکت ها مواج هستند و با
استناد به حضور دیگران در جایی چشم بسته بر آن صحه میگذارند و در پی اصالت
و سلامت جریان نمیگردند) حال سؤال این است: بیش از 12 هزار دلار هزینه
خرید لایک برای این صفحه تا به امروز را چه کسی یا کسانی تأمین کردهاند؟»
ایران
گلوبال که معتقد است سرگرم شدن بر سر مسائل فرهنگی با این قبیل اقدامات،
اپوزیسیون را از هدف اصلی اش یعنی براندازی نظام منحرف می سازد، در ادامه
می نویسد: «بانیان این کمپین مقالاتی را به روزنامهها و نشریه هایی همچون
"لوموند" و "اشپیگل" و "میرور" و چند ده روزنامه و وب سایت معروف دیگر
سفارش دادهاند...
مقالاتی که در باب این کمپین کذایی نگاشته شدند،
صددرصد سفارشی و آنچنان که از متن آن ها برمیآید، همگی از ادیت مخصوصی
برخوردار هستند که در عالم روزنامهنگاری به آن "رپرتاژآگهی" میگویند؛ و
متعاقبا چون در قالب آگهی است هزینه گزافی باید پرداخت.
حال اگر به
احتساب این مقالات فقط در لوموند و اشپیگل و فیگارو بپردازیم، حداقل 15
هزار دلار دیگر برای ایشان آب خورده؛ اگر روزنامههایی از قبیل روزنامه
مکزیکی، برخی وب سایت های خبری، "صدای آمریکا" و تلویزیون "من و تو" را به
پای روابط بگذاریم و هزینه کمتری برای آن ها در نظر بگیریم، در کل این
کمپین برای خانم علی نژاد بین 27 تا 30 هزار دلار آب خورده است.»
منبع
یادشده در پایان با حمله به علی نژاد، نوشته است: «سؤال این است که کمپینی
که ادعای خودجوش بودن دارد، از کجا چنین هزینههای گزافی [بیش از 27 هزار
دلار] را تأمین میکند؟ و کدام افراد و نهادها هستند که چنین گسترده و
هماهنگ برای چنین کمپین خودجوش[!] در رسانههای بین المللی لابی
میکنند؟»
انتقادات
و البته حمایت ها از اقدام این به اصطلاح فعال مدنی، به همین ها ختم نمی
شود. در همین زمینه "داریوش سجادی" روزنامه نگار و فعال سیاسی ساکن امریکا
در یادداشتی در واکنش به کمپین علی نژاد نوشت: «نگاهی اجمالی به تصاویر
جمیع دخترکانی که به فراخوان علینژاد لبیک گفته اند موید اعتبار نسبت
مستقیم «بازی بیشتره» «میمون زشت تر» در ادبیات محاوره ای ایرانیان است!
ایشان
قربانیان نظام «باربی سالار» غربی شده اند که ناجوانمردانه کسر بزرگی از
زنان را بدلیل نابرخورداری از «استانداردهای تنانه مطمح نظر غربیان» بیرون
از دایره «زن بودن» قرار می دهند.
علی رغم این، قربانیانی از این دست
بجای آنکه اهتمام خود را صرف مبارزه با سیستمی کنند که با ترویج آن فرهنگ
ناصواب و منحط و مبتذل و شکل گرا و تنانه، زن را تنها در لاشه اش آن هم با
مختصات قابل احصاء برای تامین ضیافت چشم چرانی ایشان برسمیت شناخته است!
نابخردانه و در «پناه همان ابتذال» جهد را خود را صرف برون ریز بدن خود
بمنظور برسمیت شناخته شدن در آن ماراتن «زن گوشت بینی» می نمایند.
بقول شریعتی:
(بدبخت!) ـ اونا از تن تو هر چقدر هم که قوی بشه (ایضاً شکیل بشه) ترسی ندارن!
از «گاو» که گنده تر نمیشی! می دوشنت.
از «خر» که قوی تر نمیشی! بارت می کنن.
از «اسب» که دونده تر نمیشی! سوارت میشن.
(بدبخت) ـ اونا از فکر تو می ترسن!
کمی فکر کن ـ در زمینی بازی می کنید که سلاخش نام منجی بر خود گذارده!