به گزارش پایگاه 598 به نقل از
روزنامه رای الیوم، با گذشت بیش از یک سال از کناره گیری حمد بن جاسم بن
جبر آل ثانی نخست وزیر و وزیر خارجه سابق قطر از تمام پست ها و مناصب خود
در دولت قطر، وی سکوت را شکسته و با مصاحبه ای که با شبکه بی بی سی آمریکا
انجام داد، بار دیگر نگاه ها را متوجه خود کرد به گونه ای که شکست این سکوت
و اظهاراتی که بر زبان آورد، به نوبه خود بسیار سوال برانگیز است.
در این میان این سوال مطرح است که چه دلایلی موجب شد حمد بن جاسم سکوت خود را بشکند؟
وی در این مصاحبه با دیپلماسی قابل ملاحظه ای از روند تغییر در قطر و
انتقال قدرت از حمد بن خلیفه آل ثانی امیر این کشور به فرزندش شیخ تمیم بن
حمد سخن گتفه و همچنین به زیاده خواهی های منطقه ای قطر و نقش آن در حمایت
از اخوان المسلمین در مصر اشاره کرد.
اینکه شیخ حمد بن جاسم سکوت خود را شکسته است به نوبه خود خبر مهمی به
شمار می آید که نمی توان آن را نادیده گرفت به ویژه اینکه این سکوت در
شرایطی شکسته شد که اختلاف بین کشورهای عربی خلیج فارس بالا گرفته است و سه
کشور عربستانT امارات عربی متحده و نیز بحرین در اقدامی بیسابقه، سفیران
خود را از دوحه فرا خواندند.
این درحالی است که شیخ حمد در 20 سال گذشته، مهره اصلی سیاستهای عربی
منطقه به شمار میآمد و در کنار امیر سابق در کودتای سفید علیه پدرش یعنی
شیخ خلیفه بن حمد و براندازی او دست داشت و علاوه بر این، در تغییرات قطر و
ساختن قطر جدید نقش مهمی ایفا کرد.
البته نباید از دست داشتن حمد بن جاسم در انقلابهای موسوم به بهار عربی
نیز غافل شد هر چند در این مصاحبه، به موضوع بهار عربی فقط اشارهای گذرا
شد.
این مصاحبه مطبوعاتی در واقع شامل اظهاراتی بود که آشکارا از دفاع حمد بن
جاسم از سیاست کنونی قطر و نیز تفسیر سیاستهای خارجی و داخلی آن حکایت
داشت و در جریان آن، روابط منطقهای قطر به ویژه با مصر، عربستان و نیز نقش
آن در لیبی به خوبی تشریح شد، بدون اینکه به مسائل قطر با ایران ترکیه
اشارهای شود.
هرچند حمد بن جاسم در صحبتهای خود
هیچ گونه انتقادی نکرده و از تصمیم برکناری خود نیز به هیچ وجه ابراز
نارضایتی نکرد، اما در عین حال از دوران جدید قطر نیز تعریف و تمجیدی بر
زبان نیاورد.
دو نکته مهم و قابل ملاحظه در این مصاحبه وجود دارد که هیچ ناظری نمیتواند آن را نادیده بگیرد، این دو نکته عبارتند از:
نخست: شیخ حمد بن جاسم تاکید کرد که
اسلامگرایان در عراق تا مغرب عربی نقش موثری دارند و قدرت سیاسی مهمی به
شمار میآیند که قطر نمیتواند آنان را نادیده بگیرد و اگر عربستان آشکارا
از عبدالفتاح سیسی حمایت میکند، قطر نیز حامی اخوانیها است و چه کسی این
حق را دارد که درست یا نادرست بودن این دو رویکرد را مشخص کند، عربستان یا
قطر؟
اما نکتهای که بسیار حائز اهمیت است، اینکه شیخ حمد پس از این پاسخ
دیپلماتیک، اعتراف کرد که وی شخصا تمایلی به اخوانیها ندارد و از آنان
حمایت نکرد و در واقع با این اظهارات خود را از سیاست رسمی دولت قطر متمایز
کرد.
دوم: وی ضمن درخواست تقویت روابط بین اعضای شواری همکاری خلیج فارس و
نزدیک شدن بیش از پیش آنان به یکدیگر به منظور تحقق وحدت اقتصادی و سیاسی،
اعتراف کرد که عربستان قدرت اصلی منطقه خلیج فارس به شمار میآید. این سخن
او نیز به نوبه خود در زمان کنونی معانی زیادی را در دل خود جا داده است.
حمد با آمادگی کامل در مصاحبه بی. بی. سی حاضر شد
به هر حال نخست وزیر سابق قطر، شخصیتی سیاستمدار است و جملات خود را با
طلا وزن میکند و معنی هر واژهای را که به زبان میآورد، میداند از همین
رو تردیدی نیست که خیلی خوب خود را آماده این مصاحبه کرده بود و در مورد
واژه واژه آن مدتها اندیشیده و تعداد زیادی معاون در این خصوص به او خط
مشی دادند، زیرا او به خوبی میداند که اظهاراتش مورد تحلیل دقیق مسئولان
شورای همکاری خلیج فارس قرار خواهد گرفت، از همین رو سوالی که اکنون بیش از
هر چیز دیگری مطرح است، اینکه حمد بن جاسم از این سخنان در نهایت به دنبال
چیست؟
حمد بن جاسم تشنه سیاست
تصور نمیشود مردی که ملیاردها دلار ثروت دارد ( در مورد ثروت او هنوز رقم
رسمی اعلام نشده است) آنطور که خود میگوید به تجارت و سرمایهگذاری اکتفا
خواهد کرد و مانند میلیونها عرب خلیج فارس به نشستن در آپارتمانهای شیک
در لندن، پاریس و نیویورک رضایت دهد و وقت خود را به گوش دادن به اخبار
اقتصادی و پیگیری روند صعود و نزول سهمهای جهانی بگذراند، بلکه وی تشنه
نقش سیاسی است به ویژه اینکه هنوز در آغاز دهه پنجم زندگی بوده و شبکه
گستردهای از روابط بینالمللی را در اختیار دارد.
بنابراین برای تحلیل اولیه این مصاحبه مطبوعاتی و زمان آن باید به این موارد توجه داشت:
- پیامهای متعدد اظهارات حمد بن جاسم در خصوص اعتراف آشکار اما نه چندان مفصل به اختلافات داخلی خاندان حاکم قطر
- اشاره وی به فقدان دموکراسی در کشورش
- تاکید بر لزوم وحدت شورای همکاری خلیج فارس
- عدم حمایت علنی از اخوانیها.
با توجه به این موارد میتوان دو احتمال بسیار قوی را در نظر گرفت:
احتمال اول: تمایل شدید حمد بن جاسم به اینکه خود را به خاندان حاکم و حفظ
انسجام آن علاقمند نشان داده و اینکه وی بر خلاف برخی شایعات از خاندان
حاکم جدا نیست و نخواهد بود به گونهای که وی یک کلمه در انتقاد از امیر
جدید شیخ تمیم بن حمد بر زبان نیاورد.
در این خصوص باید توجه داشت که حمد بن جاسم در نشست خاندان حاکم که به
اعلام کنارهگیری امیر به نفع فرزند خود یعنی تمیم اختصاص داشت، شرکت نکرد و
همچنین در صف بیعتکنندگان با او در دیوان پادشاهی دیده نشد و حتی هیچ
تصویری از او در روزنامهها و یا شبکههای تلویزیونی رسمی و غیر رسمی قطر
دیده نشد.
احتمال دوم: اظهارات حمد بن جاسم اینگونه بود که وی به دنبال نقش سیاسی
جدید در قطر یا در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس و یا اتحادیه عرب است به
عنوان مثال در نظر دارد دبیر کلی این اتحادیه را از آن خود کند و حتی برخی
از این نیز فراتر رفته و پیشبینی میکنند که جاسم به دنبال دبیر کلی
سازمان ملل است.
بنابراین میتوان این مصاحبه را در چارچوب تلاش برای رای اعتماد یا شرح یکی از پستهای بالا ارزیابی کرد.
به هر حال اکنون تشخیص اینکه کدام یک از دو احتمال بالا قویتر است، دشوار
به نظر میرسد از همین رو باید منتظر ماند و اوضاع قطر و همسایگان آن و
نیز تحولات آنان را زیر نظر گرفته و اظهارات و دیدارهای مطبوعاتی آینده حمد
بن جاسم و مواضع سیاسی او را نیز مورد ارزیابی قرار داد.
اما تردیدی نیست که این مصاحبه پس از سکوت بیش از یک ساله حمد بن جاسم بی
هدف و تصادفی نبوده بلکه چه با اظهارات و دیدگاههای وی موافق باشیم یا
مخالف، تردیدی نیست که وی زیاده خواهیهای سیاسی و شخصی فراوانی را در سر
میپروراند.