به گزارش پایگاه 598 به نقل از جوان، سؤال اينجا است كه چرا هر وقت يك هنرمند بر خلاف جرياني كه دوست دارد هميشه هنرمندان را ضد جامعه و حكومت جلوه دهد، كاري انجام دهد مورد هجمه و بياحترامي قرار ميگيرد؟ انگار تحمل گروههاي فشاري كه نميخواهند همراهي هنرمندان با بطن جامعه باور كنند، بسيار پايين است زيرا پيش از خانم چرخنده نيز بودند هنرمنداني كه مورد بياحترامي اين گروههاي قليل و بيهويت قرار گرفتهاند.
به چه گناهي متهم شدهاند؟!
نمونه رفتارهايي كه از عيد نوروز امسال با الهام چرخنده شده است پيش از اين نيز با ديگر هنرمنداني كه علاقه خود را به انقلاب و نظام اسلامي نشان داده بودند تكرار شده. گروههاي تندرو كه اعضايشان گاهي به اندازه انگشتهاي دست هم نميرسد هميشه خود را مقابل جامعه و حاكميت ميدانند و سعي در تخريب چهرههاي ارزشي هنرمند دارند. در جريان برگزاري جشنواره سيودوم فيلم فجر جريان خاصي حضور پر رنگي داشت كه تمام تلاش خود را صرف زير سؤال بردن چند فيلم نموده بود. فيلمهاي «شيار 143»، «چ» و «معراجيها» هر كدام به نحوي طعم تلخ نگاههاي بسته اين گروهها را چشيدهاند. شيار به دليل آنكه قهرمان فيلم يك مادر شهيد است و «مريلا زارعي» خود را مديون مادران شهدا عنوان كرده و در ديدارهايي كه با علما در شهرهاي مذهبي داشته است چادر به سر كرده است، مورد حمله قرار گرفت! ابراهيم حاتمي كيا كه با فيلم «چ» انتظارات را از سينماي دفاع مقدس چند پله بالا برد به جرم دفاع از «شيار 143» و جريان مسمومي كه در هيئت انتخاب فيلم فجر حضور دارد با هجمه سنگيني روبهرو شد. بياحتراميهايي كه به حاتمي كيا در اين مدت شد، شايد بيش از تمام دوران فعاليت هنري اين كارگردان سرشناس باشد. مسعوددهنمكي نيز كه از ابتدا در سيبل بياحتراميها قرار داشته و دارد، حتي اينكه وي با فيلمهايش سينماي ايران را از ورشكستگي نجات داده است باعث نشده تا گروههاي تندرو و بيمنطق وي را از آماج حملات خود بيبهره بگذارند. جالب اينجا است كه بخشي از اين افراد بيمنطق در بدنه همين سينما لانه كردهاند. كساني كه هر سال با پول دولت فيلم ميسازند، در فيلمهايشان به نظام و دولت جمهوري اسلامي بياحترامي ميكنند و در آخر نيز باز از همه طلبكار هستند! آنها تحمل هيچ گونه همراهي با نظام ندارند، حتي اگر اين همراهي در سطح بسيار پاييني باشد. زماني كه اصغر فرهادي كه عدهاي او را سمبل سينماي روشنفكري ايران ميدادند در مراسم اسكار سخنراني كرد و از صلحطلب بودن مردم كشورمان سخن گفت، عدهاي كه تا ديروز وي را نماينده جريان فكري خود ميناميدند به سرعت تغيير موضع داده سخنان اين كارگردان را نه حرفهاي خودش، بلكه القائات دولت به وي عنوان كردند! آنها انگار دوست نداشتند از سوي اصغر فرهادي به عنوان صلحطلب ناميده شوند، زيرا وحشيگريهايي كه در اين مدت از سويشان عليه هنرمندان رخ داده است آنها را لايق عنوان صلح طلب نميكند! متأسفانه اين گروههاي تندرو بازيگر بيحاشيهاي چون پروانه معصومي را از اين بيحرمتيها بينصيب نكرده و تنها به جرم اينكه خانم معصومي در ديدار هنرمندان با مقام معظم رهبري پشت تريبون قرار گفت و در سخناني نسبت به مقام رهبري ابراز ارادت كرد، وي را با الفاظ زشتي مورد بياحترامي قرار دادند.
ردپاي فتنه88 در توهين به هنرمندان
حدود چهار سال پيش، بعد از انتخابات سال 88 بود كه عليرضا افتخاري در يكي از مراسمهايي كه دكتر احمدينژاد رئيسجمهور وقت نيز حضور داشت برخورد گرمي با وي ميكند و احمدينژاد را در آغوش ميكشد، اين كار آنچنان بر مخالفين احمدينژاد گران آمد كه با توهينهاي مكرر به افتخاري اين خواننده پركار و پر طرفدار را تا مدتها خانهنشين كردند. آنها حتي اقدام به ضرب و جرح دختر وي نيز نمودند. تنها جرم افتخاري اين بود كه علاقهاش را به رئيسجمهور وقت علني كرده بود!
رفتارهاي زشت اين گروههاي ضدفرهنگ و اخلاق نمونههاي بسيار ديگري نيز دارد، ماجراي ساخت فيلم قلادههاي طلا كه از آن به عنوان مهمترين فيلم ضدفتنه ياد ميشود، باعث شد تا با هجوم اين گروههاي خاص بازيگران اين فيلم چون «امين حيايي» و «علي رام نورايي» تا مدتها درگير حاشيههاي آن باشند. حتي نورايي در پارك دانشجو تهران مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفت! در فضاي مجازي نيز كمپيني عليه گروه بازيگران اين فيلم به راه افتاد و خواستار بايكوت آنها در محيطهاي هنري شده بودند، كه البته اين كمپينهاي بيپشتوانه مردمي به زودي با شكست روبهرو شدند.
با نگاهي به سير حوادث رخ داده براي هنرمندان به خوبي ميتوان روند رو به گسترش اين برخوردهاي اهانت آميز را از سال 88 به بعد به خوبي مشاهده نمود. اتفاقات بعد از خرداد سال 88 علاوه بر اينكه امنيت جامعه را با تهديد رو بهرو كرده بود، باعث شد تا در محيطهاي فرهنگي نيز فضا براي هنرمندان ارزشي تا حد زيادي غير قابل تحمل شود اگرچه جامعه با خلق حماسه 9 دي خط پاياني بر فتنهگريها كشيد اما هنوز محيطهاي هنري از وجود گروههاي تندرو و بيهويتي رنج ميبرد كه از فرصتي براي انتقامگيري از هنرمندان ارزشي فروگذار نيست. حتي اگر بهانه حمله آنها تنها تبريك عيد به رهبر انقلاب باشد.
به جرم عاشقي
الهام چرخنده بعد از آنكه در تلويزيون سال نو را به رهبري تبريك گفت، با موجي از حملات روبهرو شد؛ از پيامهاي توهينآميز در فضاي مجازي گرفته تا حمله فيزيكي. اين بازيگر درباره اتفاقات اين چند مدت ميگويد: بعد از پخش صحبتهاي من در شبكههاي مختلف منافقين، مخالفين و ضدانقلاب انتقادات زيادي به من شد، همچنين دوستان سينما لطف زيادي به من اظهار داشتند و پيامكهايي برايم ارسال كردند و من در مجموع متوجه شدم كه آنها چقدر از كلام من ناراحت هستند.
چرخنده ادامه ميدهد: من هم آدم هستم و از اين واكنشها دلم شكست اما ياد فرمايش امام خميني(ره) افتادم كه فرمود: زماني ناراحت باشيد كه دشمن از شما تعريف كند. اين بازيگر تصريح ميكند: شبكههاي تلويزيوني ماهوارهاي كه دور از كشور هستند و مرده باد و زنده باد سر ميدهند، شروع به فحاشي و تهمت و تهديد عليه من كردند و سپس اين ماجرا به صفحات اجتماعي رسيد البته لازم است كه بگويم من فيسبوك ندارم اما در اينستاگرام فعاليت ميكنم. آنها در روز ششم ارديبهشت ماه كه شب تولد پسر 16 سالهام بود شيشه ماشين من را خرد كردند و من آنجا گفتم يا علي آيا حواست هست؟ من دارم ميفهمم غربت شيعه چقدر سخت بوده است. الهام چرخنده ميافزايد: هنوز هم ولايت مدارها و بچهمسلمانها هستند و مرا تنها نگذاشتند من با پرچم ايران كه روي آن به انگليسي نوشتم «همه جانم اميرالمومنين رهبرم خاكم تموم مسلمين» عكس گرفتم و حال آنها بد و بدتر شد. به طوري كه هنوز اينجا ايستادهام كمرم درد ميكند چون ديشب مرا به جرم عاشقي با چوب زدند.
امروز نياز جامعه هنري ما يك 9 دي ديگر است كه در فضاي هنري و توسط خود هنرمندان صورت بگيرد. فضاي هنري كشور هنوز هم از عدهاي اندك كه در تاريكيها به دنبال تخريب چهره هنرمندان واقعي هستند، رنج ميبرد! بخشي از توهينهايي كه امروز به حاتميكياها، چرخندهها، زارعيها و دهنمكيها ميشود در همين فضاي مسموم هنري فعلي طراحي عملي شده است! اين توقع كمي است كه زماني كه نظام در حيطه هنر و فرهنگ سرمايهگذاري ميكند حداقل هنرمندان متعهد با فراغ بال به فعاليت بپردازند و از پول بيتالمال براي تخريب چهره نظام استفاده نشود.