کد خبر: ۲۲۲۳۷۳
زمان انتشار: ۱۵:۲۴     ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳
غرامتی که باید الگوی معیشت و توسعه غرب بپردازد:
اکانامی هیچ‌گاه نتوانسته به عنوان الگوی معیشت زمینه‌ای را ایجاد کند تا غرب به صورت مستقل و بدون این‌که بخواهد از امکانات و منابع سایر سرزمین‌ها و حوزه‌های تمدنی استفاده کند، خود را اداره کند. غرب باید تاوان کرده‌های خود را بدهد و از این زاویه است که بسیاری از کشورها و حوزه‌های سرزمینی و تمدنی با استفاده از قوانین حقوقی حاکم در جهان سعی کرده‌اند با ادعای غرامت از غرب بخشی از خسارت‌هایی را که در طول تاریخ به آن‌ها وارد شده جبران کنند.
به گزارش گروه اقتصادی پایگاه 598، حوزه‌ی تمدنی غرب در طول تاریخ، با الگوی معیشت ویژه‌ی خود یعنی اکانامی، در یک رویه‌ی ثابت، جنگ و غارت را به عنوان یکی از روندها و رویه‌های ثابت، برای اداره‌ی معاش خود به کار برده و هم‌چنان نیز آن‌را به کار می‌برد. تاریخ تعداد زیادی از جنگ‌ها را در خود ثبت کرده است که در بسیاری از آن‌ها غرب یک پای ثابت جنگ بوده است.

در هر دو جنگِ جهانی اول و دوم به عنوان شاخص‌ترین جنگ‌های تاریخ، غرب در درون و بیرون حوزه‌ی تمدنی خود به صورت کامل درگیر جنگ بوده است. با یک نگاه کلی به تعداد جنگ‌هایی که آمریکا به عنوان شاخص‌ترین کشور در حوزه‌ی تمدنی غرب داشته‌ است[۱]، می‌توان دریافت که آمریکا تنها در بازه‌ی زمانی بعد از جنگ جهانی دوم در ۴۴ جنگ به صورت مستقیم شرکت داشته است. برآورده‌ها نشان می‌دهد که بعد از جنگ دوم جهانی، آمریکا دست کم در ۷۲ کشور مداخله‌ی مستقیم و یا غیر مستقیم داشته داشته است.[۲]



 «آمریکا تنها در بازه‌ی زمانی بعد از جنگ جهانی دوم در ۴۴ جنگ به صورت مستقیم شرکت داشته و برآورده‌ها نشان می‌دهد که بعد از جنگ دوم جهانی، آمریکا دست کم در ۷۲ کشور مداخله‌ی مستقیم و یا غیر مستقیم داشته داشته است.»

استعمار نیز به عنوان یک لکه‌ی ننگ در کارنامه‌ی عمده‌ی کشورهای غربی وجود دارد و انگلیس به عنوان شاخص‌ترین کشور استعمارگر در طول تاریخ استعمارگری‌اش بیش از ۱۴۶ برابر سرزمین خود، خاک از دیگر کشورها و سرزمین‌ها اشغال کرده است. انگلیس در اوج امپراتوری خود چیزی حدود ۳۳,۷۰۰,۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشته[۳][۴] در حالی‌که وسعت جغرافیایی که انگلیس قبل از آغاز استعمار در اختیار داشته، کمتر از ۲۰۹,۳۳۱ کیلومتر مربع است.[۵]

غرب نه تنها با استعمار، منابع و ثروت‌های مادی کشورها را از آن خود می‌کرد، بلکه از مردم و سرمایه‌های انسانی کشورهای مستعمره نیز به شیوه‌های مختلف بهره‌کشی می‌کرد. طبق اطلاعات موجود در پایگاه داده‌ی تجارت برده‌ی فرا اقیانوسی[۶]، بیش از ۱۲.۵ میلیون برده‌ی سیاه‌پوست تنها در حد فاصل سال‌های ۱۵۲۵ تا ۱۸۶۶ از اقیانوس اطلس گذرانده شدند و تنها ۱۰.۷ میلیون نفر از آن‌ها توانستند زنده به قاره‌ی آمریکا پا بگذارند.[۷] اما برده‌داری تنها نمونه‌ی شاخصی از این بهره‌کشی است. استفاده از مردم کشورهای اشغال شده به عنوان بازاری برای تولیدات کارخانه‌ای کشورهای غربی و استعماره‌ چندباره‌ی این کشورها از این طریق، یا استفاده از مردم این کشورها به عنوان نیروی نظامی مزدور، نمونه‌های دیگری از این بهره‌کشی انسانی است.



«انگلیس به عنوان شاخص‌ترین کشور استعمارگر در طول تاریخ استعمارگری خود بیش از ۱۴۶ برابر سرزمین خود، خاک از دیگر کشورها و سرزمین‌ها اشغال کرده است.»

این واقعیت‌های تاریخی در مورد غرب، نشان می‌دهد که اکانامی هیچ‌گاه نتوانسته به عنوان الگوی معیشت زمینه‌ای را ایجاد کند تا غرب به صورت مستقل و بدون این‌که بخواهد از امکانات و منابع سایر سرزمین‌ها و حوزه‌های تمدنی استفاده کند، خود را اداره کند. اما این تنها بخشی از مسئله است. بخش دیگر مسئله این است که غرب باید تاوان کرده‌های خود را بدهد و از این زاویه است که بسیاری از کشورها و حوزه‌های سرزمینی و تمدنی با استفاده از قوانین حقوقی حاکم در جهان سعی کرده‌اند با ادعای غرامت از غرب بخشی از خسارت‌هایی را که در طول تاریخ به آن‌ها وارد شده جبران کنند.

از این زوایه نیز، بررسی سابقه‌ی غرامت‌هایی که در طول تاریخ درخواست شده، خصوصاً در مواردی که این غرامت‌ها از غرب طلب شده، می‌تواند شاهدی بر ناکارآمدی این الگوی معیشتی در اداره‌ی معاش حوزه‌ی تمدنی غرب باشد. چرا که این ادعای غرامت‌ها سندهای حقوقی معتبری هستند که نشان می‌دهند یک کشور بعد از تحمل جنگ، غارت و چپاول منابع و امکانات مادی و انسانی خود، با استفاده از شرایط حقوقی حاکم در جهان نسبت به بخشی از خسارت‌های که بر مردمش رفته ادعای غرامت کرده است. هر چند لزوماً همه‌ی کشورهای جنگ‌زده و استعمار شده ادعای غرامت نمی‌کنند و تازه غرب نیز در مقابل تا جایی که توانسته زیر بار این غرامت‌ها نرفته است. اما همان‌گونه که گفته شد هرقدر تاریخ‌چه‌ی این غرامت‌ها دقیق‌تر بررسی شود، برآوردها از ناکارآمدی الگوی معیشتی اکانامی صحیح‌تر خواهد شد.

اما غرامت‌های ادعا شده و نشده، یک واقعیت کلیدی دیگر را نیز نشان می‌دهند. این‌که در سوی مقابل کشورهایی که در رسته‌ی کشورهای کم‌تر پیش‌رفته و کشورهای فقیر دسته‌بندی می‌شوند؛ در طول تاریخ عقب‌ نمانده‌اند بلکه عقب نگه داشته شده‌اند. این‌که ادعا می‌شود الگوی معیشتی اکانامی و عمل به الگوهای توسعه‌ توانسته کشورهایی را پیشرفته و توسعه‌یافته کند و عدم تبعیت از این الگو‌ها کشورهایی را فقیر و عقب‌مانده کرده، با توجه به واقعیت ادعای غرامت، یک دروغ علمی است. عقب‌ماندگی یا در واقع عقب‌نگه‌داشتگی و فقر غرامتی است که کشورهای جنگ‌زده و غارت‌شده پرداخته‌اند تا کشورهای جنگ‌طلب و غارت‌گر غربی با الگوی معیشتی ناکارآمد خود یک پیش‌رفت و توسعه‌ی ظاهری را تجربه کنند. غرامتی که امروز هم کشورهای غربی و هم الگوی معیشتی‌اشان یعنی اکانامی به کشورهای خسارت‌دیده بدهکارند.

پانوشت:

[۱] http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_wars_involving_the_United_States


[۲] http://mrxfromplanetx.com/breaking-the-silence/

[۳] Ferguson, Niall (۲۰۰۴). Colossus: The Price of America’s Empire. Penguin. ISBN ۱-۵۹۴۲۰-۰۱۳-۰. Retrieved 22 July 2009.

[۴]Elkins, Caroline (2005). Imperial Reckoning: The Untold Story of Britain’s Gulag in Kenya. Owl Books. ISBN ۰-۸۰۵۰-۸۰۰۱-۵.

[۵] "The British Isles and all that …”. Heriot-Watt University, Edinburgh. Retrieved 7 March 2011.

[۶] Trans-Atlantic Slave Trade Database

[۷] http://www.pbs.org/wnet/african-americans-many-rivers-to-cross/history/how-many-slaves-landed-in-the-us
/
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها