پایگاه 598: اگر نگاهي دقيق به تاريخ بياندازيم به روشني خواهيم ديد كه هرگاه بلا و
گرفتاري بر شيعيان وارد شده، يا دشمني بر ايشان چيره گشته و يا در روند
حركت بشر، عقب افتادگي بر شيعه مستولي شده، همواره ناشی از عدم پیروی از
ولی و رهبر بوده است.
از آن آغاز كه علي خانهنشين شد تا آن هنگام كه سيدالشهدا به مسلخ كربلا
رفت و يا در عصر شك و ترديد كه قيام عليه حكام جور و قصاص قاتلان
سيدالشهداء را نا تمام نهاد و پس از آن علمسازي معاندانه و شبهه افكني
عالمانه پيكرهي اسلام را چند پاره كرد و مكتب امام صادق عليهالسلام،
رافضي نام گرفت، و در نهايت اين ولايت گريزي و بيمعرفتي در شأن امام،
غيبتش را به تقدير الهي رقم زد، باشد كه مؤمنان به آنچه كه حق امام و ولي
است رجعت كنند، تا قرن حاضر كه نفوذ و دسيسهي استكبار همواره در پنهان
نگهداشتن نقش ولي و بياهميت جلوه دادن آن در تلاش بوده است و يا دائما
به ساختن رهبراني غير شرعي و دستساز براي القاء حاكميت دوگانه مشغول
بوده.
در عصر حاضر كه از جنبههاي مختلف عصري ويژه است معرفت نسبت به وليامر و
شناخت نيابت امام، بيشتر اهميت پيدا ميكند، پيروي از ولي با تمام وجود،
پيروي در عمل به جاي ولايتپذيري لساني و عمل بر اساس ميل شخصي، موضوعي
است كه اهميت دوچندان دارد. گاهي البته مشاهده ميشود كه برخي اشخاص پا را
فراتر نهاده و پشت به اين تجربهي گران تاريخي كاملا در جهت خلاف گفتهي
وليامر، عمل ميكنند و از آن بدتر عمل خود را هم توجيه ميكنند.
اهميت ماههاي پيش رو، هم از آن جهت كه به انتخابات مجلس شوراي اسلامي
نزديك مي شويم و هم از آن حيث كه در بلوغ حركت بيداري اسلامي در منطقه،
چشمهاي بيشتري به ايران و انقلاب كبير آن دوخته ميشود، اهميتي دوچندان
است، در اين شرايط حساس دامن زدن به اختلافات و مطرح كردن فرعيات كم
اهميت، گناهي نابخشودني و بيشك عقابي دوچندان دارد، امام خامنهاي در سال
های اخیر بارها و بارها بر لزوم «وحدت» در میان نیروهای انقلابي و پايبند
به اصول انقلاب و آرمانهاي آن، تاکید نمودهاند و با توصیه به تفکیک
«مسائل فرعی» از «مسائل اصلی»، تمام توان خود را برای جلوگیری از ایجاد
انحراف در جریان انقلاب به کار بستند.
با اين وجود در گوشهكنار بعضا مشاهده ميشود حركتهايي كه بيتفاوت نسبت
به اوج پیشتازی بیداری اسلامی در جهان و توجه به ايران برای الگو یابی،
کار را به جایی رسانده اند که گويا تنها اصل براي ايشان جنگ قدرت و تصاحب
چند كرسي است و با انجام برخي اعمال و يا گفتن سخنان و تحليلهايي، صدای
سوت و کف دشمنان را با اختلافات چشمگیر خود درآورده اند، البته گويا
رسانههاي معاند و مخالف جريان انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي به شدت چشم
دوختهاند تا اين اختلافات را شكار كرده و آنگاه در سيستم جنگ رواني و
ساختار دروغين تبليغاتي خود با بزرگنمايي، وجهاي مخدوش و بحران زده از
ايران عزيز به دنيا نشان دهند، بر اين اساس زيرك و دلسوز انقلاب و مردم
كسي است كه با توجيهات بياعتبار به اين جنگ رواني دامن نزند و دشمن را در
اين شرايط حساس تشويق نكند.
برای بسیاری از دوستان انقلاب جای تاسف است که ياران نظام به جای استفاده
از فرصت به دست آمده و انجام کارهای بنیادین، این روزها فقط و فقط به
دعواهای زرگری می پردازند و هیچ نگاهی به اهداف و آرمان های انقلابی و
اصول آن ندارند، بايد انديشيد كه از اين اختلافاتي كه در مسير نادرست مطرح
و بااستدلالي ناصواب به چالش كشيده ميشود چه كساني متضرر ميشوند؟ آيا
نبايست از فرصت يكدست شدن قوا براي تعالي جامعه و فتح دلها در عالم و
افزايش عزت و اقتدار خود استفاده كنيم؟ آيا در تاريخ انقلاب شرايطي كه در
آن قوا يك دست بودهاند بهتر بوده و يا غير اين حالت؟ بدون شك در حالت اول
نظم و ثبات و آرامش بيشتري حاكم بوده، فلذا نبايد ترديد كرد كه كينهي
فتنهگران و كيد منافقان و دسيسهي دشمنان نظام اسلامي امروز تمام تلاش
خود را براي هر چه كمتر استفاده كردن از اين فرصت يكدستي قوا در ايران به
كار بردهاند تا ايران و ايراني را حتي براي يك ذره هم كه شده عقب
نگهدارند.
گاهي اختلافات تك بعدي انگاشته ميشود و مثلا در اختلاف ميان دولت و مجلس،
یکی از دو طرف را مقصر ميدانیم بلکه هر دو طرف به یک میزان در بوجود آمدن
این اختلاف سهیم اند و باید هرچه زودتر با برقراری وحدت لازم، به این
اوضاع سامان دهند، البته اين يك مثال بود و منظور تمام اركان نظام مدنظر
است که دعواهای سیاسی خود را به صحن های غیرعلنی بکشانند و از خوراك دادن
به دشمن پرهيز كرده و خود را گرداگرد فرامین رهبر معظم انقلاب قرار دهند
تا دوباره شاهد حوادث تلخ حاصل از بی توجهی به دستورات ولی فقیه نباشیم.
شاید تعبیر امام خمینی از این اختلافات بتواند برآن پایان دهد که فرمود: «
دعواهاى ما دعوايى نيست كه براى خدا باشد. اين را همه از گوشتان بيرون
كنيد! همهتان همه ما، از گوشمان بيرون كنيم كه دعواى ما براى خدا است، ما
براى مصالح اسلام دعوا میكنيم. خير! مسأله اين حرف ها نيست. من را نمیشود
بازى داد! دعواى خود من و شما و همه كسانى كه دعوا میكنند همه براى خودشان
است. همه میگويند پيش بده براى ما! همه میخواهند تمام اين قدرت چیچى...،
آخر من نمىفهمم چه قدرتى الآن در كار هست! خوب، محمد رضا اگر دنبال اين
مسائل مىرفت مطلبى بود، براى اينكه يك قدرتى بود- قدرت شيطانى بود- كسى
حق نداشت يك كلمه بگويد؛ اما امروز كه بقال سر محله مىآيد و مىگويد كه
برادر نخست وزير اينجا اين كار درست نيست، برادر رئيس جمهور اين كار درست
نيست، اين ديگر قدرتى نيست. يك برادرى است، يك دسته برادرند، يك دستهشان
شانسشان آورده است آنجا نشسته اند؛ يك دسته بيچاره هم براى اينها سينه
مىزنند! قدرت نيست كه ما حالا براى يك قدرتى بياييم. اينها تلبيسات ابليس
است كه بر ما غلبه كرده است. و اين تلبيسات ابليسى را چنانچه مسامحه كنيد،
شما را به جهنم مىفرستد!»(صحیفه امام، ج14، ص379).