تریبون مستضعفین- عبدالرضا عاصی
پرده اول: الفبای سیاست
اوایل دوره یازدهم ریاست جمهوری است، جشنواره سینما حقیقت در حال برگزاری
است، ۲۵ آذر فیلمی با نام «الفبای سیاست» پس از پنج سال توقیف مشمول کلید
تدبیر و امید میشود و به نمایش درمیآید، فیلمی که در آن با دستمایه قرار
دادن رابطه احمدینژاد با چاوز و بوش سیاست خارجی ایران در دوره ریاست
جمهوری احمدینژاد به سخره گرفته میشود، حتی کارگردان نامه مینویسد و
نمایندگان مجلس را هم برای دیدن این فیلم دعوت میکند، هیچ اعتراضی به فیلم
نمیشود، حرفی از شأن رئیسجمهور ایران که کاریکاتور آن در این فیلم به
نمایش درمیآید، به میان نمیآید.
پرده دوم: جشنواره امید
جشنواره فیلم فجر نزدیک است تمام امید فیلمهای ناامیدکننده به جشنواره
امید است، فشار رسانههای زنجیرهای آرام و حسابشده برای ورود فیلم
«آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسن امیر یوسفی و «قصهها» ساخته رخشان بنی
اعتماد به جشنواره امید شدت میگیرد. درنهایت «قصهها» که مجوز ویدئویی
دارد وارد جشنواره میشود؛ اما فیلم دیگری در جشنواره حضور دارد که پیش از
جشنواره ترجیح دادهشده بود که حرفی درباره محتوای آن زده نشود. فیلمی حاوی
صحنههای فتنه ۸۸، فیلمی که در آن دوران احمدینژاد سیاهترین دوران نشان
داده میشود، فیلمی سراسر تخریب که در آن بهجا و بیجا صدای احمدینژاد
پخش میشود تنها برای اینکه احساس تنفر و عصبانیت از احمدینژاد را فریاد
بزند، اتفاقاً در پنج رشته هم نامزد دریافت سیمرغ جشنواره فیلم «فجر»
میشود.
پرده سوم: بهار انتقاد
روزهای آغازین سال ۱۳۹۳ است. اولین جلسه هیئت دولت برگزار میشود،
حجتالاسلام حسن روحانی درباره آزادی منتقدین در دوره دولت تدبیر و امید
میگوید: «بسیار خوشحالم که امروز انتقاد از دولت سهل و ساده انجام
میگیرد. سایتهای منتقدان، برنامههای صداوسیما و روزنامههای آنها هرچه
بخواهند مینویسند و میسازند. فکر نمیکنم هیچ زمانی اینچنین بدون دغدغه و
بهراحتی از شخص رییسجمهوری، از کار دولت و راه دولت نقد و انتقاد
میکردند. ما پذیرای انتقاد هستیم و آن را قبول و مفید و لازم میدانیم؛
البته انتقادی که سازنده و توأم با دلسوزی باشد و باهدف اصلاح امور انجام
بگیرد.»
پرده چهارم: آغازی بر یک پایان
عمر دولت یازدهم یک سال نشده است، مستند «من روحانی هستم» شروع به اکران
دانشگاهی میشود، مستندی که به بازخوانی تاریخی زندگی و فعالیتهای سیاسی
رئیسجمهور وقت، حسن روحانی میپردازد. مستندی که در آن نه کاریکاتور
رئیسجمهور دیده میشود و نه اصلاً درباره کارنامه دولت جوان است، مستندی
به اذعان منتقدان بیطرفانه.
هجمه رسانهای کلید میخورد، روزنامههای زنجیرهای آنچنان احساس خطر
میکنند که بیهیچ ملاحظهای تمام گزینههای زیر و روی میزشان را به کار
میاندازند. زمزمههای جدید شنیده میشود، برای اولین بار شنیده میشود که
برای یک مستند سخن از مجوز ساخت به میان میآید. حتی اقدام قضایی نیز در
دستور کار قرار میگیرد و وعده شکایت از سازندگان مستند از سوی مدیران
وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید مطرح میشود.
خاتمه: هیچ فیلمی در کمد نمیماند
در آخرین دیالوگ فیلم «قصهها» وقتی مرد فیلمبردار دوربینش توقیفشده است،
با امید به دوستش میگوید: «هیچ فیلمی تا ابد در کمد نمیماند.»