آیا علت جهش نرخ ارز تحریم بود؟
کریمی
در ابتدای برنامه به علت تلاطم ارزی پرداخت و اذعان داشت: اصلی ترین
گرفتاری اقتصادی ما گرانی و تورم است؛ دلیل اصلی جهش قیمت ها در چند سال
اخیر جهش نرخ ارز بود؛ آیا علت جهش نرخ ارز تحریم بود؟
اجازه
دهید از بعد انقلاب اوضاع اقتصادی را مرور کنیم؛ در سال 71 نرخ ارز رسمی
21.5 برابر شد که یک شوک ارزی بود؛ در سال 81 نرخ ارز 4.5 برابر شد؛ در سال
91 نرخ ارز 2.5 برابر شد؛ آیا در سال 71 هم تحریم های اقتصادی سال 91 را
داشتیم؟ در سال 71 ما بحران بدهی ها خارجی، سال 81 کاهش قیمت نفت، در سال
91 هم مشکل در نقل و انتقالات ارزی به دلیل تحریم ها را داشتیم.
قبل
از این شوک های ارزی منحنی نرخ ارز ثابت است؛ در حالی که بعد از انقلاب
نرخ تورم ما به طور متوسط 20.5 درصد است؛ تورم دلار 2.5 درصد بود؛ اختلاف
این تورم که به نام تورم خالص مشهور است، باید باعث شود نرخ ارز نیز به
همین میزان تغییر کند؛ اگر نرخ ارز را با دلار های نفتی که به رایگان در
اختیار دولت قرار می گیرد، سرکوب نکنیم نرخ ارز با تورم خالص تغییر می کند.
ساختار اقتصادی ما ضعیف و آسیب پذیر است
این
دلار تا یک زمانی زورش کمتر از دولت است، وقتی مثلا 10 سال به این روش نگه
داشته شود این فنر به حدی فشرده می شود که زور دلار بر هر دولتی غلبه می
کند؛ ساختار اقتصادی ما ضعیف و آسیب پذیر است.
وی در ادامه دلایل
چنین اقدامی از سوی دولت ها را بازگو کرد و گفت: وقتی تورم وجود دارد دولت
ها برای این که در کوتاه مدت رضایت مردم را جلب کنند سعی می کنند با ارزان
نگه داشتن کالاهای خارجی، به عبارتی با ارزان نگه داشتن نرخ ارز سبد کالای
خانوار را ارزان تر به دست خانوار برسانند.
در نتیجه هم فنر را
فشرده تر می کنند و هم از تولید کننده های خارجی حمایت می کنند فقط هم به
این دلیل که در کوتاه مدت مردم راضی باشند؛ در حالی که وقتی این فنر بپرد
تضاد طبقاتی ایجاد می کند؛ بحث ما این نیست که نرخ ارز باید کم باشد، بحث
این است که وقتی تورم داریم نباید یک سیگنال را سرکوب کرد.
سیاست
غلط ما را آسیب پذیر می سازد؛ آمریکایی ها می گویند ما به ایران فشار
آوردیم، در عرض چند ماه ارزش پول ملی آن ها یک سوم شد، در حالی که این هنر
آمریکایی ها نبود، این بی هنری خود ما در ساختار اقتصادی بود.
خبرهای نمایشگاه نانو تکنولوژی از زبان دبیر شبکه ی آزمایشگاهی نانو تکنولوژی
در
ادامه ی برنامه مقصودی به صورت تلفنی با اسدی فرد به گفت و گو پرداخت و از
اتفاقات جشنواره ی نانو تکنولوژی امسال پرسید و اسدی فرد گفت: در سال
گذشته برنامه ی نمایشگاه 5 روز بود و امسال به دلیل نمایشگاه های دیگر یک
روز کمتر بود؛ استقبال بی نظیر بود؛ استقبال شرکت ها چند برابر شده بود،
حدود 400 شرکتی که متقاضی حضور بودند به دلیل استاندارد هایی که برای
نمایشگاه وجود داشت 196 شرکت را تائید کردیم.
از 130 شرکت تائید
شده در سال گذشته به 196 شرکت رسیدیم؛ در سال گذشته حدود 2000 محصول را
تائید کردیم و امسال این میزان به 3700 محصول رسید که شامل 3500 دستگاه و
تجهیز آزمایشگاهی و حدود 500 ماده مصرفی مورد نیاز دانشگاه ها بود.
وی
در ادامه اذعان داشت: سال ها دانشگاه های ما عادت کرده بودند که از
تجهیزات خارجی استفاده کنند؛ اتفاقی که برای اولین بار رخ داد این بود که
مدلی طراحی شد که دانشگاه ها را برای خرید داخل ترغیب کند؛ دولت امسال
اعلام کرد 40 درصد از خرید دانشگاه ها را معاونت علمی و فناوری سوبسیت می
دهد، این 40 درصد باعث شد جذابیت خرید از داخل را بالا برد.
در
سال گذشته 120میلیارد تومان پیش فاکتور صادر شده بود که در نهایت 40
میلیارد تومان به خرید قطعی رسید؛ امسال بیش از 500 میلیارد تومان پیش
فاکتور صادر کردیم و امیدوار هستیم بالای 100 میلیارد فروش داشته باشیم؛
اتفاقی که رخ می دهد در این نمایشگاه ها، اشتغال تخصصی برای متخصصین است.
این که بتوانیم از نیاز داخل یک توانمندی در داخل ایجاد کنیم هنر بسیار بزرگی است
فیروز
آبادی در ادامه ی بحث به این سوال که آیا این مدل می تواند در بخش های
دیگر اجرا شود، چنین پاسخ داد: فناوری و محصول فناوارانه یکی از اصلی ترین
پایه های تولید و پیشرفت است؛ ما در تعامل با دنیا اولین جاهایی که تحریم
شدیم تحریم کالا و تجهیزات پیشرفته بوده است؛ در حوزه ی فناوری محدودیت های
جدی اجرا می کنند.
بنابراین این حوزه ی مهم و پر از
محدودیت های بیرونی است؛ در توسعه فناوری یکی از مهم ترین ظرفیت ها بازار
داخل است؛ این که ما بتوانیم از نیاز داخل یک توانمندی در داخل ایجاد کنیم
هنر بسیار بزرگی است؛ این نمایشگاه یکی از بهترین مدل هاست، قطعا در حوزه
های دیگر به چنین ساز و کار هایی نیاز است.
وی در ادامه
اذعان داشت: صنعت نفت صنعتی تجهیزاتی است؛ تکنولوژی پایه ایی در صنعت سازی
به یک شکل است؛ تجهیزات غیر پیشرفته در صنعت هسته ایی ساختیم؛ اصل امکان
ارتباط بین تقاضا کننده ی کالای فناوری و عرضه کننده ی کالای فناوری است؛
این امر می تواند در قالب نمایشگاه، قالب حمایت از خریدار، قالب مدل
واگذاری پروژه های بزرگ و... انجام می شود.
در ادامه
مقصودی از اسدی فرد پرسید: سال گذشته پولی که معاونت علمی باید می داد با
تاخیر پرداخت شد، آیا آن مشکل رفع شد؟ این پول امسال به موقع پرداخت خواهد
شد؟
اسدی فرد پاسخ داد: همواره بحثی که باعث می شود دانشگاه و شرکت ها در تعامل دچار مشکل شوند، بحث مالی است و این نمایشگاه مدل مالی است؛ بین این دو یک واسط مالی قرار دادیم از یک سو طرف حساب دانشگاه ها باشد و منابع مالی را هم از معاونت و هم
از دانشگاه دریافت می کرد و در اختیار شرکت ها قرار می داد، از سوی دیگر بر کیفیت کار شرکت ها نظارت می کرد.
این
امر باعث شد رضایت شرکت ها مخصوصا در بخش پرداخت بهتر شود؛ روزانه حساب ما
با شرکت ها صفر است؛ نزدیک به 70 درصد خریدهای سال گذشته را تحویل دانشگاه
ها دادیم؛ امسال معاونت علمی منابع خود را نسبت به سال گذشته افزایش داده
است.
داستان دلار چیست و چه منافعی برای آمریکا دارد؟
در
ادامه کریمی به توضیح داستان دلار پرداخت و گفت: قبل از ورود به داستان
دلار یک نکته عرض کنم این که پایین نگه داشتن نرخ ارز حمایت از تولید کننده
ی خارجی است؛ این تلاش ها برای این است که نیاز داخل را از تولید کننده ی
داخلی برآورده کنیم؛ با افزایش نرخ ارز برای خریدار صرف ندارد از خارجی
کالا تهیه کند؛ حمایت ارزی که ما از خارجی می کردیم به توفیق احباری انجام
نمی شود.
داستان دلار از بعد از جنگ جهانی دوم شروع می شود؛ در سال 87 بررسی کردم که چه اتفاقی می افتد که آمریکا می تواند کشوری را تحریم کند؛ به اتفاقاتی برخورد کردیم که از جنگ جهانی دوم مدیریت شده پیش می آید؛ نفعی که امریکا از قبل جهانی رواج شدن دلار برد خیلی بیشتر از نفعی بود که انگلستان در دوران استعمار گری از دنیا چاپید.
آمریکایی
ها از این که دلار پول بین المللی شد دو منفعت می برند؛ در سال 1944
آمریکا کشورهای دنیا را متقاعد می کند که از واحد پول دلار برای دادو ستد
خود استفاده کنند؛ در زمان صلح دادو ستد کشورها به صورت کالا و خدمات است و
در زمان جنگ این دادو ستد آتش است؛ قبل از جنگ جهانی اول پول انگلستان به
دلیل حضور گسترده ی آن ها در تمام دنیا، پول رایج دنیا بود.
دلایل
امریکایی ها برای این که کشورها را قانع کنند این بود که پشتوانه ی طلای
خوبی دارند و اقتصاد تخریب شده ندارند؛ هر چند که امریکایی ها متعهد می
شوند ارزش پول خود را حفظ کنند و از آن سوء استفاده نکنند و به اندازه ی
نیاز دنیا پول چاپ کنند اما در مراحل مختلف بر این تعهدات پایبند نبودند.
در
سال 1971 نیکسون در جنگ ویتنهام، که طولانی شد و هزینه ها فرسایشی شد چرا
که برابری تعهد برابری پول خود را با طلا دارند، اعلام می کند که نرخ
برابری بر قرار نخواهد بود؛ دنیا دو دسته می شود یکی کشورهایی که ذخایر
دلاری دارند و دیگری م کشورهایی که به دلیل عدم صادرات ذخایر دلار ندارند؛
آن کشورهایی که دلار دارند می گویند سکوت کنید که ارزش پول ما کاهش نیامد و
کشورهایی که دلار ندارند هم بی تفاوت هستند.
آمریکا تنها کشوری است که نیاز نیست تراز تجاری آن بالانس باشد
آمریکایی
ها در یک برنامه ی طراحی شده کاری کردند که صدای کسی در نیاید؛ از سال
1971 به بعد نیز رسما سوء استفاده از دلار وجود دارد؛ تمام کشورها باید
صادرات و واردات برابر داشته باشند چرا که نیاز به ارز است و این ارز از
صادرات تامین می شود، بنابراین کشورها بیش از صادرات خود نمی توانند واردات
داشته باشند؛ کشورها برای طولانی مدت نمی توانند تراز تجاری منفی داشته
باشند یعنی واردات آن ها بیش از صادرات باشد.
آمریکایی ها برای
واردات باید همواره صادرات داشته باشند؟ به کشورها دلار می دهند و واردات
را انجام می دهند؛ آمریکا تنها کشوری است که نیاز نیست تراز تجاری آن
بالانس باشد؛ در سال 2007 آمریکا 800 میلیارد دلار تراز منفی دارد، یعنی سه
برابر ثروت تولید شده در ایران در یک سال، میزان واردات آمریکا از کشورهای
دیگر است که در ازای هیچ انجام شده است، یعنی از جیب مردم دنیا این هزینه
تامین می شود.
البته در سال 2007 بزرگترین صادر کننده ی دنیا نیز
آمریکاست ولیکن واردات آمریکا در این سال دو برابر صادرات است؛ یعنی
واردات 1600 و صادرات 800 است و در نتیجه 800 میلیارد دلار منفی می شود.
تا
یک زمانی پول چاپ می کرد و خرید انجام می داد، از یک زمانی پول های چاپ
شده را قرض می گرفت در نتیجه مکانیز تامین مالی امریکا با چاپ پول نیست؛
برای پرداخت بهره ی پول های قرض گرفته پول چاپ می کند؛ به عبارتی 15 برابر
نفت ما رانت آمریکایی ها است.
مجموع بدهی های دولت آمریکا الان بیش از 16 هزار میلیارد دلار شده است
این
پژوهشگر حوزه ی اقتصاد در ادامه اذعان داشت: آمریکایی ها از یک زمانی دلار
را از دنیا یا به عبارتی کشورهایی که مازاد صادراتی دارند، قرض می گرفتند؛
دولت آمریکا برای تامین بودجه های کذایی که بخش زیادی از آن صرف جنگ و
کشورگشایی و دخالت نرم در کشورهای دیگر است، اوراق قرضه می فروشد.
مجموع
بدهی های دولت آمریکا الان بیش از 16 هزار میلیارد دلار شده است؛ هر از
گاهی بین کنگره و دولت آمریکا دعوایی پیش می آید، زمانی که ترکیب این دو
یکدست نباشد مردم دنیا می فهمند که دولت آمریکا برای افزایش بدهی خود اجازه
کنگره را می خواهد و همه گمان می کنند دولت آمریکا در حال ورشکستگی است در
حالی که کنگره می خواهد امتیاز سیاسی از دولت آمریکا بگیرد والا هر سال به
دولت اجازه ی افزایش بدهی داده می شود.
منفعت اقتصادی که آمریکا از دلار می برد به ما چه ربطی دارد؟
به
عبارتی آمریکا هر سال بیشتر از سال گذشته بدهکار مردم دنیا می شود؛ حال
این منفعت اقتصادی که آمریکا می برد به ما چه ربطی دارد؟ از منفعت سیاسی که
آمریکا از این مسئله می برند بگوئیم.
همه ی دنیا از دلار
استفاده می کنند، هر پولی که در حال گردش است، بانک مرکزی که آن پول را
منتشر می کند به گردش این پول نظارت دارد چرا که جعل پول صورت نگیرد؛ اصل
پول آن چیزی است که در حساب ها در حال گردش است؛ برای این که پول در حساب
ها کنترل شود و کسی پولی را خلق نکند بانک مرکزی نظام پرداخت طراحی می کند.
آمریکا
نیز برای دلار این وظیفه را انجام می دهد؛ مبنا و مفهوم این مسئله این است
که هر نقل و انتقال دلاری که انجام می شود باید بانک مرکزی آمریکا این را
نظارت و تائید کند؛ وقتی ما حساب دلاری داریم مثلا برای خرید تجهیزات
پزشکی، آمریکا مانع نقل و انتقال آن می شود و می گوید نمی گذارم از پول من
استفاده کنید.
تحریم هایی که اخیرا اتفاق افتاده است و با تحریم
های اوایل انقلاب متفاوت است این مسئله است که آمریکا اجازه ی استفاده از
دلار را به ما برای خرید کالاها نمی دهد؛ حال ما می گوئیم چرا از دلار
استفاده کنیم؟ برخی گفتند از یورو استفاده کنیم.
چرا از یورو برای داد وستد خود استفاده نمی کنیم؟
در
سال 1950 اتحادیه ی پرداخت های اروپائی تشکیل می شود با این هدف که تا حد
امکان کشورهای درون اروپا از پول های محلی خود برای داد و ستد استفاده کنند
تا کلاهی قرار بود بر سر دنیا برود بر سر آن ها نرود؛ این اتحادیه سال به
سال توسعه یافت؛ در سال 1989 بانک مرکزی اروپا را تاسیس می کنند و 10 سال
بعد آن پول واحدی ایجاد می کنند که هم تجارت درون خود اروپا را انجام می
دهد و هم پولی است که در اختیار باقی دنیا قرار می گیرد.
30 درصد
ذخایر ارزی دنیا با یورو انجام می گیرد؛ این ارز برای برآورده کردن نیاز
بقیه دنیا طراحی شد؛ الان تمام دنیا حتی ازبکستان هم در تلاش است از دلار
کمتر استفاده کند و این در حالی است که ما هم چنان اصرار داریم از دلار
استفاده کنیم؛ وقتی می گوئیم تحریم ها را دور بزنیم یعنی در تلاشیم هم چنان
از دلار استفده کنیم.
توافقاتی در دنیا در حال شکل گیری است تا
استفاده از دلار را به حداقل برسانند و این امر بخاطر سوء استفاده هایی
است که آمریکا انجام می دهد؛ ایران که هم سوء استفاده اقتصادی را دیده است و
هم سوء استفاده سیاسی می شود باید زودتر به سراغ استفاده از پول ملی خود
برود.
هر کشوری که استفاده ی خود را از دلار کم می کند به اقتصاد آمریکا ضربه می زند و این باعث می شود نفع آمریکا از دلار کاهش پیدا کند؛ ضربه زدن به دلاری که آمریکا اقتصاد خود را بر آن بنا کرده است تنها کم کردن منفعت آن نیست بلکه آمریکا سر این مسئله خطر فروپاشی دارد؛ ایران حتی اگر تحریم هم نمی شد باید این کار را می کرد و الان توفیق اجباری شد و ناگزیریم از دلار استفاده نکنیم.
چین برای استفاده نکردن از دلار چه کرد؟
در
دسامبر سال 2007 یکی از بانک های آمریکا ورشکست شد و این شروع بحران بود،
بانک هایی هم چون بانک مرکزی اروپا، بانک سوئیس و... سراغ آمریکا می آیند و
می گویند از پول آمریکا استفاده نخواهند کرد؛ در نتیجه آمریکا پیمانی را
با آن ها امضاء می کند و می گویند ارزش پول آمریکا را تضمین می کنم اما شما
از این پول استفاده کنید که به نام معاوضه ی پولی بانک های مرکزی گفته می
شود.
یک سال که آمریکا از این استفاده می کند و به عبارتی از
دلار خود حمایت می کنند تا کشورهایی که متوجه این امر هستند دلار را پس
نزنند، چین این کار را یاد می گیرد؛ در دسامبر سال 2008 چین اولین قرارداد
معاوضه ی پولی خود را با پول خود و پول کره می بندد؛ این کار چین حمایت از
دلار نیست بلکه عدم استفاده از دلار است چرا که چین بیشترین ضرر را از سوء
استفاده های آمریکا می برد؛ پیمان هایی که چین می بندد الان به 50 کشور
رسیده است.
با این پیمان ها دو کشور ارزش پول خود را تضمین می
کنند و با پول های خود داد و ستد را انجام می دهند؛ به این معنا که مثلا
ریال را شما استفاده کنید، سال بعد من به همین ارزش این را باز می گردانم
در نتیجه نگران استفاده از ریال نباشید؛ دو طرف چنین تضمینی به یکدیگر می
دهند و در طول زمان داد وستد ها را با پول خود انجام می دهند.
در
شرایطی که در تلاشند ایران را از نظام دلار بیرون کنند چرا ما سعی نمی
کنیم از دلار کمتر استفاده کنیم؟ 8 کشور همانند کره، چین، امارات، ژاپن،
هند و... طرف های عمده ی تجاری ما هستند و نیمی از واردات و صادرات ما با
این کشورهاست؛ اگر ما با این 8 کشور چنین پیمانی را امضاء کنیم نیمی از
مشکلات تحریم های ما حل می شود.