به گزارش پایگاه 598، مهشید افشارزاده جزو بازیگران پر کارو
موفق سینما در دهه شصت بود و با حضور در فیلم هایی مثل «افسانه آه» ، «بچه
های طلاق» ، «باسیکل ران» و «طوفان شن» و باهمکاری کارگردان های مطرح
توانست جایگاه قابل اعتنایی را در بازیگری به دست بیاورد. در دهه هشتاد
افشارزاده کم کار شد و بیشتربه سمت فیلمسازی تمایل پیدا کرد و در جشنواره
فیلم فجر سال گذشته با فیلم دومش «پنج ستاره» که یک فیلم زنانه بود توانست
نظر منتقدان را به خود جلب کند.
این روزها بازی افشارزاده درمجموعه
«قهروآشتی» از شبکه اول سینما در حال پخش است؛ مجموعه ای که به زعم
افشارزاده به خاطر برخورد غیرحرفه ای کارگردان و ندادن کامل دستمزد و
استفاده ازهنرجویان آموزشگاهش به عنوان عوامل اصلی کار یک تجربه تلخ و
ناامید کننده برایش محسوب میشود.
گفتگوی خبرنگار «نسیم» با افشارزاده درباره حضورش در این سریال را میخوانید.
*در این چند ماه اخیر با کارگردانی
فیلم «پنج ستاره» و بازی درمجموعه «قهروآشتی» دوران پرکاری را تجربه می
کنید، این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟
چند سالی بود که کمتربه بازیگری می
پرداختم زیرا اغلب نقشهای پیشنهادی بدون کیفیت و ضعیف بودند که برای بازی
در من رغبتی ایجاد نمی کردند. موقعی که فیلمنامه «قهر و آشتی» برای بازی به
من پیشنهاد شد نقش برای بازی کردن جای کار داشت. اما تیم نویسنده تیم جوان
و بی تجربه ای بود و اغلبشان شاگردان علی ژکان بودند و فیلمنامه به لحاظ
دراماتیک ضعفهای عمده ای داشت. به همین دلیل پیشنهاداتی برای بهتر شدن فیلم
نامه به کارگردان ارائه کردم.
بعد از شروع فیلمبرداری به دلیل وجود
شرایط غیرحرفه ای اذیت شدم و ازطرفی تهیه کننده فیلم که خود کارگردان بود
با من تسویه حساب مالی انجام نداد و قسمت اعظم دستمزدم پرداخته نشد. درجواب
اعتراض من عنوان کردند که شما مدتی از بازیگری دور بودید و حالا نقش خوبی
برای بازی داشتید و نباید توقع دستمزد داشته باشید و به نوعی از رفتار آرام
من سوءاستفاده کردند.
* برای احقاق حق به جایی شکایت نکردید؟
چرا به حراست تلویزیون شکایت کردم و از
من پرسیدند که چرا همان موقع که موعد پرداخت دستمزد بود مراجعه نکردید. من
در جواب گفتم چون به علی ژکان اعتماد داشتم و درگذشته در دوران تحصیل
استادم در دانشگاه بود ترجیح دادم صبرکنم تا دستمزد پرداخته شوم که درعمل
چنین اتفاقی رخ نداد و از من و خیلی های دیگر کلاهبرداری شد.
* به نظرشما به چه دلیل اغلب فیلمنامه
نویسان تصویر درستی از شخصیت زنان میانسال در کارهایشان ارائه نمیکنند و
فقط به شخصیتهای جوان توجه دارند؟
سفارشی سازی چنین فضایی را به وجود
آورده است. بطور مثال تلویزیون به نویسنده ای سفارش نوشتن فیلمنامه درباره
جوانها میدهد و به جز چند نویسنده اغلب نویسندگان در بحث شخصیت پردازی
دارای ضعفهایی هستند. به این ترتیب در حین نوشتن فیلمنامه دو شخصیت جوان
خوش چهره نوشته میشود و این شخصیتها هیچ عمق و بعدی ندارند و فقط جنبه
نمایش و ویترین را دارند تا نظر مخاطب را به خودشان جلب کنند. درمرحله
انتخاب بازیگران هم به سراغ بازیگران خوش سیما می روند.
* همان نوع نگاهی که در اواخر دهه هفتاد و با توجه به حضور بازیگران ستاره و خوش چهره در سینما به وجود آمد و در دهه بعد شکست خورد ؟
دوستان سیاست گذار فرهنگی در آن سالها
راه مقابله با فیلمها و برنامه های جذاب ماهواره ای را در چنین رویکردی
دیدند و خیلیها وارد عرصه کار در سینما و تلویزیون شدند که نه شناخت و نه
سواد زیادی برای کار در مدیومهای هنری داشتند. رابطه جای ضابطه را گرفت و
خیلی از تهیه کنندگان افراد فامیلشان را به سر کار می آوردند.
در همین سریال «قهر و آشتی» اغلب عوامل
اصلی و فرعی شاگردان علی ژکان بودند که در آموزشگاهش تعلیم دیده بودند.
خیلی از نیروهای مبتدی و تازه کار چون می خواهند به هر قیمتی وارد کار هنر
شوند بدون دستمزد و حتی با دادن پول بازی می کنند.
از طرفی درحین تولید با شرایط نامطلوبی
روبرو بودیم و از هشت صبح تا ده شب یکسره کار می کردیم و تازه دوستان توقع
دارند دستمزدهایمان را ببخشیم تا جیب دوستان پرپول بشود.
سازمان صدا و سیما باید بازنگری جدی در
خصوص معیارهای تهیه کنندگی قائل شود و رفتار حرفه ای و اخلاقی باید
نهادینه شود. تا به حال در این سالها هیچگاه به اندازه حضوردر این سریال
نارحت نشدم و سختی نکشیدم.
*«الهام شایسته» نقشی که شما در این سریال بازی میکنید زنی متعلق به طبقه متوسط اجتماعی است. زنی با دغدغه های فراوان.
الهام شایسته زن خودساخته ای است که در
دوران جوانی قرار می شود با مرد مورد علاقه اش ازدواج کند و بنا به دلائلی
این ازدواج انجام نمی شود و بعد از سالها دوباره این زن مرد مورد علاقه
دوران جوانیش را میبیند. چون کار یک ملودرام خانوادگی محسوب می شد با
بیماری سخت مرد، زندگی آنها دستخوش تلاطم میشود و تاکیدی انجام می شود که
زندگی زیبا است و باید برایش مبارزه کرد .
* نگاه خودتان به این کاراکتر چه بود؟ آیا می توانیم الهام شایسته را در زندگی زن موفقی بدانیم؟
بله، به هر حال این زن تحصیلات عالیه
دارد و در شغلش هم موفق است و مدیرعامل یک شرکت بزرگ است. درکنار مادر و
دخترش زندگی آرام و بدون دغدغه ای دارد. آدم اصولگرایی است و چارچوب های
اخلاقی را رعایت می کند و تلاش می کند ضمن نگهداری ازمادر، دخترش را به نحو
مطلوبی تعلیم بدهد. یک مادر نمونه ای ایرانی است که تلاش می کند درخانه و
جامعه اش اثر گذار باشد و البته جاهایی حتی مشغول سبزی پاک کردن هم هست.
* معمولا این علاقه وجود دارد که زن
ایده آل ایرانی در قاب تصویری بیشتری در آشپزخانه دیده شود. فکر می کنید
چرا این کلیشه ها دست از سر ما برنمی دارد.
این علاقه به شکل گسترده ای وجود دارد و
حتی به من گفته شد در اوایل فیملبرداری «قهر و آشتی» مدیران شبکه بعد از
دیدن راش های موجود تاکید کردند که حضور الهام شایسته نباید فقط در محیط
کاریش باشد و در خانه هم باید حضورپراثری داشته باشد. حتی بعد از گرفتن ده
بیست درصد از زمان سریال گریمم را نیز تغییر دادند تا سن وسالم افزایش پیدا
کند.
* این تغییر گریم با ناراحتی تان مواجه نشد؟
به هر حال من وقتی متعهد کاری میشوم
در جهت مفید بودن پیش میروم اما جالب اینجاست در تغییر گریم چهره ام اصرار
برخی از بازیگران خانم مجموعه که از روی چشم و هم چشمی از کارگردان
میخواستند گریمشان را تغییر بدهند تا شاید بهتر دیده شوند نیز بی تاثیر
نبود؛ این جای تاسف دارد. ازطرف دیگر کارگردان نیز بیدلیل از من می خواست
اندامم نیز خمیده و افتاده تر باشد.
*با این حساب در این سریال فارغ از بحث دستمزدها شرایط خوبی برای حرفه ای ها وجود نداشته؟
اصولا تیم بازیگری این مجموعه خیلی
مشوش وغیرحرفه ای بود. یکی از آقایانی که برای بازی انتخاب شده و کشف
کارگردان بودند نیز اصلا نمی توانست بازی مورد نظر را ارائه کند ولی آقای
کارگردان اصرار داشتند که مطرح کنند که این بازیگر یک خسرو شکیبایی جدید
است.
موقعی که چنین فضای پرتنشی در کار
ایجاد شد عوامل جوان صحنه از قبیل منشی صحنه موقعی که صحبها به سر کار می
آمدند به خودشان زحمت نمیدادند به بازیگران پیشکوست سلامی بگویند و این
برخوردها جای تاسف دارد. در مجموع کل کار دریک فضای پر استرس و پر تشنج
انجام شد.
* آیا به این فکر نیفتادید که قید حضور در کار را بزنید؟
من حتی المقدور تلاش کردم تا این شرایط
روی کارم اثر نگذارد و خیلی از نزدیکانم و منجمله همسرم درآن موقع از من
میخواستند که کار را رها کنم اما من پاسخ میدادم چون بازیگر حرفه ای هستم
چندان مناسب نیست که این کار را نیمه کاره رها کنم و صبوری کردم تا
فیلمبرداری به پایان برسد.
* شاید همین برخوردهاست که باعث میشود بازیگرانی چون شما به کارگردانی روی آورند.
از بازیگری دور نشده ام اما وقتی نقش
خوبی وجود ندارد و تجربههایی مثل حضور در همین سریال، من را از بازیگری
دلسرد می کند چه بهتر که حیطه های دیگر را هم تجربه کنم.