به گزارش پایگاه 598، علی اکبری در کیهان نوشت:
از مهمترین تبعات بروز رخنه در یک جبهه، برهم
خوردن مرزبندی و عدم امکان تفکیک خودی از دشمن است و چنانچه در زمان مناسب
نتوان این رخنه را برطرف ساخت، عناصر نفوذی خواهند توانست ضمن تثبیت وضعیت
و انهدام نیروهای متخاصم در صحنه، مرزهای قبلی را جابجا نموده و مرزهای
جدید را براساس میزان پیشروی خود، تثبیت نمایند.
اگر به صحنه بعد از انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری نگاهی
دوباره بیندازیم، خواهیم دید که برخی از افرادی که در این دولت بر سر کار
آمده و یا در این دولت امکان عرضاندام پیدا نمودهاند، خواسته یا ناخواسته
در جهت بر هم زدن مرزبندیهای موجود تلاش مینمایند. به عنوان نمونه:
عدم تفکیک و مرزبندی بین هنرمند ارزشی و هنرمند غیر ارزشی که توسط
ریاست محترم جمهور مطرح گردید نوعی از این مخدوش شدن خطوط بود هر چند که
بعداً سعی شد با ارائه توضیحات، برخی برداشتها از سخن ایشان، نادرست معرفی
شود لیکن کلامی که جاری شد، تأثیر خود را خواهد داشت. بر همین اساس بود که
اسامی برخی بازیگران معلومالحال پیش از انقلاب به عنوان اساتید و
ستونهای بازیگری ایران، در جشنواره فیلمی که به عنوان دهه فجر انقلاب
برگزار میشود، مطرح گردید و برخی نویسندگان پوچنویس که خودکشی را در عمل
ترویج نمودهاند، به عنوان نویسندگان بزرگ ایران در کنار مشاهیر دنیای
نویسندگی جهان، نام برده شده! و برای برگزاری یادواره ایشان تلاش میشود.
مسئول دیگری، در خصوص شعر انقلاب اظهار میدارد هر شعری که پس از
انقلاب سروده شده باشد میتواند نوعی از شعر انقلاب باشد. با این تفاسیر
آیا شعرهای مستهجن برخی شاعرنماها که قلم از آوردن نام آنها و یا
اشعارشان! معذور است، نمونهای از شعر انقلاب است؟ یا این که برخی دیگر که
در دربار طاغوت پهلوی به نام و نانی رسیدهاند و عمر آنها به دوران بعد
انقلاب نیز رسیده است، باید شاعر انقلاب نامیده شده و برای حضور ایشان در
جشنواره شعر فجر انقلاب کارت دعوت ارسال شود؟ خدا بر درجات قیصر شعر انقلاب
بیفزاید و عذرخواهی ما را بپذیرد که برخی آقایان ایشان را در کنار برخی
اباطیل و اراجیفنویسان به عنوان شاعران انقلاب، نام میبرند.
معاون رئیس جمهور در امور زنان در خصوص دعوت از برخی فتنهگران در
مراسم روز زن، اظهار میدارد سیاست ما بر حذف دیگران نیست و در واقع خود را
به تجاهل میزند که آیا تهیهکنندگان خوراک تبلیغی برای شهیدان حقوق بشر!
باید با کارت دعوت رسمی به مراسمی دعوت شوند که دولت ج.ا.ا برگزارکننده آن
است؟
برادران و خواهران دیگری از این دولت در ایام تعطیلات به دیدار
فردی میروند که ادعای تقلب و همراهی او با آشوبگران، کشور را به مرز
خطرناکی کشاند و هنوز که هنوز است نخواسته به طور علنی ادعای تقلب مطروحه
خود را پس بگیرد و دیگرانی در این دولت برای رفع حصر برخی آقایان دیگر با
ادعای آشتی ملی و بازگشت همه افراد به جامعه سیاسی تلاش مینمایند.
باید پرسید وقتی برخی از افراد خودشان اصرار بر حذف خودشان دارند،
چه میتوان کرد؟ یعنی توقع است جامعه بدون این که افراد فتنهگر از اقدامات
خود اظهار ندامت و پشیمانی نمایند، به صرف ایرانی بودن آنها و یا گذشت
چند سال از حوادث، بر گذشته صلوات بفرستد؟ با این تفاسیر پاسخگوی تهمتی که
به نظامزده شد و خونهایی که بر زمین جاری شد و... چه کسی خواهد بود؟
برخی دیگر از این فتنهگران با این بهانه که استاد دانشگاه هستند و
نمیتوان استاد دانشگاه را از سخنرانی و... منع کرد، مجددا در صحنه
دانشگاهی کشور ظاهر میشوند و انتقاد مجامع دانشگاهی به این موضوع با
عنوان تندروی محکوم میشود. « البته در حاشیه، این سوال مطرح است کسانی که
اصرار دارند حوادث سال 88 تمام شده و باید بر گذشته صلوات فرستاد و نباید
به کینهها افزود و دامن زد، چرا نوبت به خودشان که میرسد مدام به دولت
گذشته توهین و جسارت نموده و مواردی از آن دولت را به رخ کشیده و سپس به
دروغ اظهار میدارند چرا کسی در آن زمان مقابل این اشکالها موضعگیری
نکرد؟ این هم از اشکالهای ایشان است که مطالعه ندارند و اگر داشتند، قطعا
نقدهای جبهه اصولگرایی به انحرافهای آن دولت در کنار حمایت از اقدامات
مثبت آن را دیده بودند؟»
در مذاکرات هستهای بین ایران و 5+1، بعضا مسئولین ایرانی فراموش
میکنند که آمریکا، شیطان بزرگ و بزرگترین دشمن نظام مقدس ج.ا.ا است و
مذاکرهکنندگان یکدیگر را با نام کوچک خطاب کرده، امتیاز نقد را به وعده
نسیه داده و مانند یک دوست با نمایندگان و دولتمردان آن کشور برخورد
مینمایند و به گونهای که دلسوزان انقلاب به صراحت هشدار میدهند که نباید
فراموش کرد که طرف مقابل، دشمن ما است.
موارد متعدد دیگری نیز میتوان به این مصادیق ذکر شده اضافه نمود، لیکن همین مقدار نیز برای هوشیار شدن کفایت میکند.
به راستی اگر مرزبندیهای موجود از بین برود، ملاک تشخیص حق از
باطل چگونه خواهد بود؟ یکی از دلایل موفقیت فتنه، عدم امکان تفکیک و تشخیص
مرز حق و باطل از یکدیگر است. یعنی فتنهگر با غبارآلود کردن محیط،
شاخصهای شناخت حق را تضعیف و خود را به عنوان حق، جلوه میدهد. همین مسئله
باعث همراهی عناصر ناآگاه جامعه با فتنهگران در زمان وقوع و بروز فتنه
خواهد شد. اگر امروز در حراست از مرزها و صفبندیهای انقلاب، حساسیت لازم
توسط ملت و خواص اعمال نگردد، فردا روز باید شاهد بروز فتنه جدیدی باشیم.
فراموش نکنیم که دشمن از شکست در فتنه تیر 78 ناامید نشد و فتنه 88 را
ایجاد کرد. آیا نباید مانع از ایجاد فتنه جدیدی شد؟
متأسفانه باید اظهار داشت به نظر میرسد سستی و سهلانگاری در
حفاظت از مرزبندیهای واقعی ج.ا.ا، نه تنها مانعی برای پیشروی دشمن و رفع
این رخنه نشده بلکه تلاش برای تثبیت مرزهای جعلی جدید در دستور قرار گرفته
است. مواردی چون حمایت از اهانتکنندگان به حکم اسلامی قصاص، هوادار دولت
دانستن کسانی که ولایت علوی را قبول ندارند، برخورد سخت با منتقدین به
سیاستهای دولت یازدهم و استفاده از برخی الفاظ بیادبانه و دون شأن برای
نامیدن آنها- به گونهای که برادری اظهار میداشت ظاهرا آقایان مبنای
جدیدی را پایهگذاری نموده و رحماء علی الکفار اشداء بینهم شدهاند!- بخشی
از نقش ایفا کردن خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن است.
برای جلوگیری از بروز فتنه جدید و تغییر مرزبندیها باید جهاد کرد...