شهرداری تهران و نهاد های فرهنگی تابعه آن یکی از آن دست سازمان هایی است که باید برای لبیک به شعار سال و زوددن غبار نگرانی فرهنگی از پیشانی رهبر انقلاب، پاشنه کفش خود را بکشد!
نگاهی گذرا به چارت تشکیلاتی شهرداری تهران بخوبی موید این ادعاست که بخش عمده ای از بودچجه سازمان شهرداری تهران باید صرف مصارف فرهنگی شهر شود در حالیکه این روزها موازی کاری فرهنگی بلای جان این رویداد مهم شده و عملا شهداری در باتلاق موازی کاری اسیر و بودجه های کلان بیت المال در این باتلاق هزینه می شود.
فرهنگسراها، سرای محلات، سازمان فرهنگی هنری و ... تنها بخشی از نهادهای فرهنگی شهرداری تهران هستند که ظاهرا عملکردی جداگانه و تعریف شده دارند اما زمانی که با نگاهی موشکافانه به وظایف در حال اجرای این نهادها می نگرید عملا متوجه خواهید شد که همه این نهادها در واقع چند کار مشخص را انجام می دهند اما با نام های متفاوت و ردیف بودجه ها کلان!
علی ایحال از مدیران شهرداری تهران انتظار می رود که با نظارتی دقیق بر روند هزینه کرد بودجه های موازی در مراکز فرهنگی و تجمیع همه این فعالیت ها تحت لوای یک نام و سازمان مستقل در راستای لبیک به فرمان و رفع نگرانی های رهبری در حوزه فرهنگ گام بردارند.
به نظر می رسد این روزها نامگذاری سال جدید برای برخی مدیران به دستاویزی برای اختصاص بودجه های کلان تبدیل شده است. بودجه هایی که از جیب بیت المال قرار است هزینه شود و با موازی کاری عملا نه تنها هزینه نمی شود بلکه در نگاه خوش بینانه اسراف و در بیراهه و بی نتیجه مصرف می شود.
باید اذعان کرد که تا کنون مردم تهران اقدام قابل توجهی از مراکز فرهنگی عریض و طویل شهرداری در راستای لبیک به شعار سال ندیده اند و امیدواریم هر چه سریعتر شاهد اقدامات عملی از سوی مدیران فرهنگی شهرداری باشیم.
امید است ضرب المثل «سالی که نکوست...» در قبال شهرداری تهران مصداق پیدا نکند چراکه در این صورت اعتماد مردم به مدیریت جهادی که طی سال های اخیر جلب شده است از بین خواهد رفت و عملا شعار سال در حد شعار و چند بنر تبلیغاتی باقی خواهد ماند.
مدیران شهرداری تهران موظفند بر روند هزینه بودجه های فرهنگی در سازمان های موازی کار نظارت بیشتر و دقیق تری اعمال نمایند تا در نهایت شاهد یک حرکت جهادی در راستای امور فرهنگی در مدیریت شهری تهران باشیم.