کد خبر: ۲۱۸۸۴۷
زمان انتشار: ۰۹:۳۷     ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۳
سرمقاله روزنامه مردم‌سالاری/
بسیاری استدلال می‌کنند که اگر یارانه نقدی نگیرند، ‌دولت آن را به جیب خود خواهد ریخت و هرگز به مصارف عمومی نخواهند رسید و تغییری محسوسی در رفاه عمومی ایجاد نخواهد شد.
روز گذشته از جانب دولت اعلام شد که 2میلیون و چهارصد هزار نفر از دریافت یارانه نقدی انصراف داده‌اند. این در شرایطی است که برآوردهای دولت تا پیش از این برای تعداد انصراف دهندگان بسیار بیشتر از این بود. طبق اعلام طیب نیا وزیر اقتصاد، بیش از ده میلیون نفر شناسایی شده‌اند،‌ که نیازی به یارانه ندارند و در صورت ثبت نام نیز به آنها یارانه پرداخت نخواهد شد. بنا بر این برآوردها هم پرواضح است که دولت در متقاعد کردن مردم برای نگرفتن یارانه شکست خورده است، اما فراتر از آن می‌توان این آمار را آنقدر افزایش داد که به جرات بتوان گفت حدود 20 میلیون ایرانی می‌توانند بدون گرفتن یارانه دچار مشکلی در تامین مخارج خود نشوند. پس آنانکه انصراف داده‌اند، ‌تنها حدود 10 درصد از بی‌نیازان به یارانه هستند. اما اینکه چرا دولت در متقاعد کردن مردم شکست خورد را از چند منظر می‌تواند دید؛‌

1- فرهنگ عمومی:‌ از منظر فرهنگی، اغلب مردم چندان خود را به جامعه متعهد نمی‌دانند از این رو، جامعه بیشتر محلی برای استحصال و انتفاع است تا آنکه تلاش برای ساختنش شود. اکثر ایرانیان تلاش می‌کنند تا بیشترین بهره را از جامعه ببرند در حالیکه کمترین تعهد را نسبت به آن دارند. بنابراین در شرایطی اینچنینی کمتر کسی حاضر می‌شود تا از منافع خود در راستای اهداف اجتماعی بگذرد،‌ هر قدر هم که گفته شود، اعتبار پس‌انداز شده در مواردی همچون تامین اجتماعی، محیط زیست و... که منافعش به همه می‌رسد، هزینه خواهد شد،‌ کمتر کسی به آن وقعی می‌گذارد.

2- کارنامه دولت‌های گذشته: متاسفانه در دولت‌های گذشته آنقدر وعده و وعید داده شده و عمل نشده است که آسیب جدی به اعتماد مردم به دولت وارد شده است. در واقع بسیاری استدلال می‌کنند که اگر یارانه نقدی نگیرند، ‌دولت آن را به جیب خود خواهد ریخت و هرگز به مصارف عمومی نخواهند رسید و تغییری محسوسی در رفاه عمومی ایجاد نخواهد شد. به این مساله باید افزود که ناکارآمدی ارگان‌های دولتی و اتلاف منابع نیز بسیار موثر است. دولت در ایران در حالتی کلی به نهادی عریض و طویل تبدیل شده است که بیش از آنکه برای حال جامعه مفید باشد مضر است، ‌زیرا علاوه بر تطویل روند اداری، کاغذبازی و رانت خواری، ناشایسته سالاری و... سبب اتلاف منابع عمومی می‌شود. همچنین کارمندان دولتی بسیاری بیش از تعداد مورد نیاز است. هر وزیر و مدیری چندین مشاور دارد،‌در هر اتاقی چندین کارمند نشسته اند،‌چندین کارشناس و بازرس و... در هر اداره‌ای وجود دارند که بسیاری به درستی نمی‌دانند نقش آنها چیست و در مجموع کارمندان دولت به قدری زیاد، ‌کم بهره و پرهزینه هستند، که این استدلال را در پیش می‌گذارد که اگر دولت به دنبال صرفه جویی است چرا از خود شروع نمی‌کند؟ چرا دولت باید این همه کارمند داشته باشد،‌ که برخی از آنها دریافتی‌های چند ده میلیونی دارند؟ به راستی اگر دولت بخواهد در خود خانه تکانی واقعی انجام دهد،‌چند درصد از این کارمندان باقی خواهند ماند؟

و نهایتا، ‌آنچه که مردم را به دولت کم اعتماد می‌کند، ‌فساد مالی گسترده‌ای است که در سال‌های گذشته در ارگان‌های دولتی اتفاق ‌افتاد. اختلاس‌ها و دست‌اندازی‌هایی به بیت‌المال که سال‌هاست به ارقام چند میلیارد دلاری رسیده است. اختلاس‌هایی که در تمام آنها پای چندین و چند مقام حکومتی نیز به میان کشیده شده است. زمانی که چنین سرقت‌هایی از بیت‌المال صورت می‌گیرد،‌ بسیاری از خود می‌پرسند، چرا من باید از این مبلغ ناچیز بگذرم تا جمع شود و چند نفر به یکباره آن را به جیب بریزند؟

3- تبلیغات: ‌عامل مهم دیگر، قطعا شیوه تبلیغات برای مجاب کردن مردم به انصراف بوده است. گذشته از اینکه بمباران تبلیغاتی یارانه بگیران که تقریبا از تمام رسانه‌های منسوب به دولت انجام می‌گرفت، ‌نمی‌توانست شیوه‌ای مناسب باشد، و بیش از آنکه مجاب کننده باشد، ‌خسته کننده بود،‌ شیوه آن نیز کاملا به طور عکس عمل می‌کرد. یک شیوه این تبلیغات این بود که در مصاحبه با مردم عامی از آنها پرسیده می‌شد که آیا یارانه خواهند گرفت یا نه، ‌و اکثریت قریب به اتفاق آنها پاسخ منفی می‌دادند. صدا و سیما انگار فراموش کرده بود که آن کسانی که با آنها مصاحبه می‌کند،‌ همین مردم کوچه و خیابان هستند.

یعنی صداوسیما از هر 5 نفر حتی به یک نفر نیز برخورد نمی‌کرد که قصد گرفتن یارانه را دارد؟ این سوال چنین به ذهن متبادر می‌کرد که اغلب افراد دروغ می‌گویند و صرفا در مقابل دوربین چنین می‌گویند و برای یارانه نیز ثبت نام خواهند کرد. بد نیست امروز صداوسیما مجددا از مصاحبه شوندگان بپرسد که آیا ثبت نام کرده‌اند یا خیر. و شیوه بدتر صدا و سیما برای مجاب کردن مردم،‌ مصاحبه با چهره‌های مشهور بود. کسانی که با در آمدهای چند ده میلیونی یا حتی میلیاردی اعلام می‌کردند که از گرفتن یارانه انصراف خواهند داد و بلافاصله این سوال را در اذهان ایجاد می‌کرد که آیا این نماینده مجلس یا آن فوتبالیست هم تا الان یارانه می‌گرفته است؟

در مجموع تمام این عوامل و شاید عوامل دیگری موجب شد تا دولت در رسیدن به اهدافش مبنی بر انصراف داوطلبانه مردم از گرفتن یارانه شکست بخورد. آنچه که احتمالا دولت روحانی را به سمت انصراف اجباری از گرفتن یارانه در ماه‌های آینده سوق خواهد داد که قطعا برایش بدون هزینه نخواهد بود که از مهمترین آنها نیز تصادم با برخی از بنگاه‌های قدرت در ایران است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها