وی افزود: دوره ظهور، فراتر از تحلیلهای ماست و نمیتوان از ادبیاتی که برای تحلیل تاریخ استفاده میکنیم، برای تحلیل آن استفاده کرد زیرا با ظهور منجی عالی بشریت، شب تاریک به پایان میرسد و دوره روشنی و صبح تاریخ آغاز میشود و از این رو، دوران ظهور را به عنوان تمدن اسلامی نام نمیبریم زیرا اصولا یک عالم دیگری است که حقیقت زمین ظاهر میشود.
رئیس آکادمی فرهنگستان علوم اسلامی تصریح کرد: با این مقدمه، این بحث مطرح میشود که این تمدنی که میخواهیم به سمت آن حرکت کنیم و تا مرز برخورد تمدنها در جهان برای رسیدن به آن پیش میرویم، چیست؟ تعبیر جامع و مانع در این زمینه کارگشا نیست و باید بحث از یک نقطه شروع شود تا در نقطه ای ختم شود که از این رو میتوان گفت تمدن عبارت است از مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر که شامل همه دستاوردهای بشری میشوند و بر پایه یک اندیشه مرکزی شکل میگیرند.
استاد میرباقری خاطرنشان کرد: فرآیند شکل گیری تمدن بدین شکل است که اندیشه محوری در جامعه ظهور پیدا میکند و همه نیازمندیهای اجتماعی بر گرد آن شکل میگیرند و ساختارهای اجتماعی حول محور این اندیشه تغییر میکنند و ساختارهای جدیدی شکل میگیرند و به تدریج، تمدن جدیدی شکل میگیرد.
وی تاکید کرد: اگر یک دوره ای اندیشه محوری جامعه، اشرافیت باشد؛ انسانها به شریف و غیر شریف تقسیم میشوند و اشرافیت محور طبقه بندی جامعه میشود اما اگر این اندیشه زائل شود و اندیشه جدیدی با محوریت برابری انسانها و مشارکت یکسان اجتماعی شکل گیرد، تمدن قبلی دچار زوال شده و مرحله جدیدی از حیات اجتماعی در آن جامعه شکل میگیرد.
استاد حوزه علمیه قم افزود: اندیشههای محوری که در جامعه شکل میگیرند، تا زمانی که ظرفیت تاریخی آن اشباع شود، عمر میکند و وقتی ظرفیت تاریخی آن اشباع شود، دوران آن پایان مییابد. اگر اندیشه محوری یک تمدن به پایان خود برسد و بصیرتی جدید پیدا شود، نظام نیازمندیها و مجموعه تلاشها و امکانات، در خدمت اندیشه جدید قرار میگیرند و ساختار جدیدی شکل میگیرد.
آبت الله میرباقری تصریح کرد: اگر خوب دقت شود، میبینیم که اختیار ما در نظام نیازمندیها ما دخیل است و این بدین معنی است که نمیتوان سیر تکامل اجتماعی بشر را جبری، چه جبر مادی و چه جبر الهی دانست.
وی خاطرنشان کرد: دومین نکته مطرح در این بحث این است که اختیار انسان، سطوحی دارد و انسان دارای یک قوه اختیار است که جهتی را انتخاب میکند و حول جهتی که انتخاب میکند، نظامهای اجتماعی شکل میگیرند. نظام همفکری اجتماعی، رفتار و همدلی و تعامل اجتماعی، بر محور این اختیار شکل میگیرند.
این کارشناس مسائل فرهنگی تاکید کرد: جهت اختیار انسانها، دو جهت است که یکی تسلیم در مقابل حضرت حق و پرستش خدای متعال و بندگی در مقابل اوست که در این جهت، انسان سجده و بندگی و پرستش را در همه حوزهها انتخاب میکند و نسبت به خداوند متعال بندگی میکند و اعلام عجز و سجده را در همه حوزهها از حوزه عمومی تا حوزه خصوی را انتخاب میکند.
آیت الله میرباقری افزود: جهت دوم انتخاب انسان، وادی کفر است و ممکن جهت کفر را انتخاب کند که این انتخاب ممکن است به صورت اجتماعی نیز وجود داشته و ممکن است یک جامعه به طور کامل از مسیر مادی به سمت معنویت تغییر دهد و از پرستش طاغوت به پرستش حق روی بیاورد یا بالعکس.
وی تصریح کرد: جهت اختیار انسان، هم بر اندیشه و تفکر و دانش انسان حاکم میشود و هم بر رفتار انسان حکومت میکند و جهتی که انتخاب میکند وی را مادی یا معنوی میسازد.
محوریترین اختیار انسان، انتخاب کفر یا توحید است
رئیس آکادمی فرهنگستان علوم اسلامی خاطرنشان کرد: از این رو میتوان گفت محوریترین اختیار انسان، انتخاب کفر یا توحید است و خداوند متعال، بر انسان جبر باطنی را تحمیل نکرده است البته ممکن است جبر قانونی حاکم باشد.
آیت الله میرباقری تاکید کرد: اگر جامعه، توحید را اختیار کرد و انسانها اختیار پرستش حق را قبول کردند، باید در ذیل ولایت پیامبر اکرم (ص) حرکت کنند زیرا هیچ اراده ای نمیتواند پرستش حق را اختیار کند مگر در زیر ولایت پیامبر (ص) و کسانی که پرستش حق را اختیار میکنند، در ذیل ولایت ولیّ حق، طی طریق میکنند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: محور کل پرستش حق در عالم، حول ولایت پیامبر (ص) است و همه خانههای انبیاء و ائمه، از نور وجود پیامبر (ص) بهره گرفتهاند و همه این خانهها، حول محور نبی اکرم (ص) شکل گرفتهاند که همه ارادههای انسانی، حول محور نبی اکرم (ص) برای عبادت حق تجمع میکنند که اولین کسانی که حول این محور تجمع کردهاند، انبیاء هستند و از این طریق یک جامعه تاریخی شکل میگیرد.
آیت اللهمیرباقری تصریح کرد: جریان ولایت تاریخی باطل نیز محور دارد که محور آنها فراعنه و دشمنان نبی اکرم (ص) هستند و همان طور که همه ارادههای حق، حول محور نبی اکرم (ص) هستند؛ همه ارادههای باطل نیز حول محور دشمنان ایشان جمع میشود.
وی خاطرنشان کرد: در این دو جریان هم اخلاق و احساسات شکل میگیرد و هم اندیشهها و رفتار شکل میگیرد و حول این نظام تاریخی و اجتماعی است که اندیشههای تاریخی شکل میگیرند. در واقع اندیشههای تمدن ساز در تاریخ اتفاقی شکل نمیگیرند بلکه ذیل این دو اراده انسانی شکل میگیرند.
وی تاکید کرد: ارادههای انسانی چه بخواهد کافرانه زیست کند یا موحدانه، باید حول یک اندیشه متمرکز شود و وقتی جمع شدند، محورشان یا نورانیترین محور الهی است یا تاریکترین و ظلمانی ترین محور تاریخی زیرا تمدنها یا گرد کلمه نور شکل میگیرند یا گرد جریان ظلمات.
استاد حوزه علمیه قم افزود: پس مشخص شد که تمدن یا در وادی ظلمات است یا وادی نور و متناسب با مرحله تاریخی پرستش انسان است که بسط تمایلات و افکار صورت میگیرد و پیچیده تر شدن همه ویژگیهای جامعه، حول محور پرستش است.
آیت الله میرباقری تصریح کرد: با این اوصاف، حجاب ظلمانی مدرنیته که ادامه سقیفه است، هیچ وقت در تاریخ این چنین امکان فراگیری نداشته است، البته نور ائمه (ع) برای مومنین فضا را روشن میکند اما فضای پیچیده ای است و هر چه نظام ارادهها پیچیده تر میشود، طبیعی است که دو طرف با رشد و تکامل روبرو میشوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در واقع آمدن کتاب الهی، آخرین مرحله ظهور حق است و این ظهور به وسیله پیامبر اکرم (ص) منتشر شده و تا ظهور ادامه پیدا میکند و تکامل این جبهه، تکامل با ادیان و وحی صورت میگیرد که تکامل آن با وحی مرتبط است و وقتی با نزول قرآن، حقیقت ولایت در جهان پدیدار میشود.
وی تاکید کرد: نظام ولایت جبری نیست و با انتخاب انسانها مشخص میشود و هر کسی با انتخاب خود، نظام خود را انتخاب میکند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: تمدنهای تاریخی در خط فکری خاصی هستند یا معنوی یا مادی گرایی هستند و بسیاری از تمدنهایی که از بین میروند، در خط فکری ای هستند که به دلیل فنی یا هر دلیلی از بین رفتهاند اما خط فکری آنها از بین نرفته و در تمدن دیگری تجلی یافته است که هم اکنون مدرنیته همان خط فکری مادی است.
میرباقری تصریح کرد: وقتی جامعه ای صنعتی میشود، اخلاق آن هم صنعتی میشود و این خلطی است که صورت گرفته و میگویند در بدو هجوم صنعتی به ایران، علما با صنعتی شدن مخالفت میکردهاند. در واقع دو جریان وجود داشته که همواره به دنبال حرکت از سلطنت به مشروطه اسلامی و از مشروطه اسلامی به انقلاب اسلامی است و دیگری به دنبال مشروطه و انقلاب صنعتی است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما با فرایند تحول فلسفی غرب مخالفیم ولی با اندیشه و فلسفه که مخالف نیستیم. در واقع با فرآیند ایدئولوژی سازی غرب مخالفیم. آن ایدئولوژی حاکم بر تجدد که نگاه تمدنی جامعه را تغییر داده است، زمینی ساختن زندگی انسان و قطع ارتباط وی با وحی بوده است که سه اصل کلی آن، اومانیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم است.
این استاد حوزه علمیه همچنین تاکید کرد: تمدنی که انبیاء آورده اند، نقطه مقابل این نگاه است و شامل توحید، ولایت انبیاء و ائمه حق است که در ابتدای قرآن با عنوان سجده ملائکه بر آدم از آن ذکر شده است و هم اکنون عالم ملکوت در حال سجده دائمی در مقابل نبی اکرم (ص) است.
انقلاب اسلامی، مرحله جدیدی از حیات جامعه اسلامی را شکل داده
استاد میرباقری افزود: روح حاکم بر اومانیسم، نفس انسان است و انقلاب اسلامی، مرحله جدیدی از حیات جامعه اسلامی را بر محور توحید و حاکمیت حق شکل داده است.
وی در ادامه تصریح کرد: این جریان به وقوع پیوسته و کار به جایی رسیده است که یک جبهه متحد و واحد در مقابل جریان تجدد شکل داده است و در مقابل جهان غرب ایستاده است و اجازه جهان شمولی به آن نمیدهد و البته اینجا از منظر تمدن غرب، دهکده واحد جهانی در حال شکلگیری است.
رئیس آکادمی فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: تمدن غرب میگوید که یک دهکده واحد جهانی وجود دارد که یک کدخدا دارد و جنگ چهارم را برای همین راه انداختند که با دیگر تمدنها مقابله کنند و ایدئولوژی آمریکایی را بر جهان حاکم کنند.
وی تاکید کرد: ما نیز قصد داریم که جهان را ایدئولوژیک کنیم و ایدئولوژی توحیدی را بر جهان حاکم کنیم و در این درگیری تاریخی قرار داریم و در نقطه خاصی که قرار داریم، یک پیچ تاریخی است و این درگیری، 100 درصد به نفع اسلام است که در کل جهان به نفع اسلام و در جهان اسلام، به نفع جبهه اهل بیت (ع) است.
استاد حوزه علمیه قم افزود: هم اکنون دوران سرباز کردن زخم کهنه جهان اسلام است و در نهایت جبهه اهل بیت (ع) پیروز میشود و تمدن اسلامی در حال ظهور و بروز است و اگر به سمت استفاده از روندهای غربی برویم، شکست میخوریم زیرا ظرفیت اراده تاریخی اولیاء طاغوت که اندیشه محوری تمدن مادی است، به سر آمده است زیرا ایدئولوژی مدرن، آخرین اندیشه محوری تمدن مادی است که شکست خورده است.
آیت الله میرباقری تصریح کرد: انقلاب اسلامی یک بحران ایدئولوژیک برای تمدن غرب ایجاد کرد و جلوی پیشروی آن را گرفت و همین مسئله باعث ایجاد بحران اقتصادی برای آنها شد و اگر ما بخواهیم برای پیشرفت از این ایدئولوژی شکست خورده استفاده کنیم، شکست میخوریم.
وی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: از این رو راه پیشرفت ما، اقتصاد مقاومتی است زیرا الزام ما در حوزه اقتصاد، اقتصاد مقاومتی است که این به معنی تولید جدیدی از معیشت است که بر مبنای ایدئولوژی مادی نباشد و این همان نکته ای که رهبر انقلاب از طرح اقتصاد مقاومتی هدف گرفتهاند.