ده نمکی در ابتدای صحبتهایش گفت: شاید بتوان گفت بخش اعظم کارهایی که بعد از جنگ انجام دادهام به حال و هوای بازگشتم از جنگ برمیگردد. قبول قطعنامه مثل یک پتک بود و اینکه چگونه باید برخی مسائل را بیان کنم. در آن سالها امام بین ما بود و به قصه جنگ دیپلماتیک نگاه نمیکرد و از باب شهادت میگفت و اینکه هیچ چیز فنا نشده و خودتان را برای رسیدن به آرمانها حاضر کنید، اینکه جنگ ما 8 سال بود اما آن مقاومت هنوز ادامه دارد و اگر کسانی در این عرصه می جنگند کارشان از جنگ آن زمان هم سختتر است.
این روزها پایت روی مین برود تو را هو میکنند
وی افزود: در آن دوره اگر پایت روی مین میرفت برایت افتخار بود اما اگر در این دوره پایت روی مین برود تو را هو میکنند. در حوزه فرهنگ حرف که میزنی متهم به افراطیگری میشوی. در این جنگ فرهنگی به اسم نقد پایشان را روی آدم میگذرند و رد میشوند.
روزگاری در نمازجمعه نشریه پخش میکردم
کارگردان «رسوایی» ادامه داد: اولین کاری که بعد از جنگ انجام دادم درس خواندن بود و پخش نشریهای در نماز جمعه تهران. بههر حال ما حس کردیم آنجایی که باید فرهنگ را نشان بدهیم همین نماز جمعه است. در آنجا به این نتیجه رسیدیم که باید فریادها را تبدیل به اندیشه و آن را به رسانه تبدیل کرد، من به این نتیجه رسیدم که جنس حرفی که میزنم متفاوت است بنابراین نشریه «شلمچه» را راهاندازی کردم، «شلمچه» اولین نشریه پر مخاطبی بود که بعد از همشهری منتشر میشد.
وی بیان کرد: در آن زمان خط بد بچهها را روی دیوار میدیدند اما خط بد فکری جریانات را نمیدیدند. در نشریه «جبهه» ما گفتمان جنگ و غنا را لبه تیزتر کارها قرار دادیم که این نشریه پر تیتراژتر از نشریه «شلمچه» بود. من احساس میکردم که این کارها هزینه دارد و بعد هم نشریه «صبح» را راهاندازی کردم که فکر کردم باید عمقیتر کار کرد.
آوینی اگر امروز بود به افراطیگری متهم میشد
ده نمکی افزود: حرفهایی که آن زمان زده میشد جلوتر از زمان خودش بود یعنی به تعبیری گفتمانسازی در جامعه و تبدیل آن به نقد بود. حرفهایی که مهدی نصیری در آن زمان میزد امروز نمایان شده است. آن موقع این کارها با مظلومیت توسط کسانی انجام میشد که به افراطیگری متهم میشدند. حرفهایی که شهید آوینی در آن زمان در مورد غرب مطرح میکرد توسط بچه حزباللهیها زده میشد اگر ایشان الان زنده بود به افراطیگری متهم میشد.
وی یادآور شد: شهید آوینی با شهادتش اینها را راحت کرد اما با این حال تجربه نشان داد سیاستهای غلط، فرهنگ جامعه را از هم میپاشد. سیاستهای فعلی نتیجه تفکر غلط آن افراد در زمان قبل بود. چیزی که در فیلم «فقر و فحشا» بود آسیبشناسی بود و چرایی پیدایش موضوعات غلط. همین هم موجب میشود که آن مستند برد خودش را پیدا کند. اگر این مستند به دست کسی دیگر ساخته میشد همه را متهم میکردند.
بعد از تعطیلی «جبهه» واقعا کم آوردم
کارگردان «معراجی ها» در بخش دیگری از صحبتهایش متذکر شد: بعد از بسته شدن نشریه «جبهه» واقعا کم آوردم و کسی هم از من حمایت نمیکرد. من هم گفتم خطری تهدید نمیکند و بهتر است که به دنبال کشاورزی به خارج از تهران بروم. برای من جالب بود که فردی مثل پیترسون از چند سال قبل، انقلاب را رصد میکند و جالب بود که میگفت روی شناخت دفاع مقدس کار میکنیم وی از ما انتقاد داشت و میگفت همه دنیا به این نتیجه رسیدند که عراق متجاوز بوده ولی در سینمای شما فیلمهایی میبینیم که مضمون ضد جنگ دارند که این همان جریان روشنفکری در زمینه دفاع مقدس است.
وی در ادامه گفت: آمارهایی که درباره اعتیاد و... اعلام میشود نتیجه عملکرد چپ و راست طی سالیان درازمدت در این مملکت است. امام میگفت یومالله ما روزی است که جوانان را از میکدهها به جبههها کشاندند. کسانی که آن حرفها را میزدند خودشان به این حرفها عمل نمیکردند.
ده نمکی در پاسخ به این سؤال که چرا عرصه جنگ را برای فیلمسازی انتخاب کرده است، عنوان کرد: شما فکر کنید فیلمی میسازید درباره شهدا و اتفاقاتی میافتد که همه آن را میپسندند و حتی در «اخراجیها 3» یک جریان سیاسی نقد میشود و جالب اینجاست که در همین ژانر سیاسی هم 6 میلیارد مخاطب پیدا میکند. مردم باید چکار کنند که بگویند پای ارزشها ایستادهاند؟ باید از یارانه انصراف بدهند؟ این شما هستید که باید نقد بشوید.
وی در پاسخ به صحبتهای طالب زاده مجری برنامه درباره این نکته که روحیه رزمندگان در جبهه مثل حضور در مراسم عروسی و جشن بوده است، گفت: هر کسی اگر فلاش بک به عقب بزند جنگ را جز این نخواهد دید. کتابی جمعآوری شده به نام فرهنگ جبهه که مجموعهای از دیالوگها و شوخیهای روزهای جبهه در آن طرح شده است.
ده نمکی با اشاره به نام گذاری سال 93 به نام «فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی» از سوی مقام معظم رهبری گفت: آقا از نیروهای مردمی خواستند تا چریکی در عرصه فرهنگ کار کنند و میگویند که من امیدم به شما جوانها است. یکی از بخشهای مغفول دفاع مقدس فرهنگنامه اسارات و آزادگان ما در جبههها است. قهرمانهای ما اینها هستند.
هیچ مقام رسمی برای رونمایی فرهنگنامه اسارت و آزادگان نیامد
وی ادامه داد: یکی از کارهای خود من مصاحبه با آزادگان بود. صدام در فاصله جنگ عراق با ایران و کویت چند جلد کتاب به نام شهدای مفقودالجسد چاپ میکند اما از آن طرف اینجا کسانی که اسیر بودند تحت مهماننوزای مردم ما قرار گرفتهاند اما ما کاری در این باره انجام ندادهایم. من دیدم این تاریخ مهجور مانده پس کاری را شروع کردم و مجموعهاش این شد که 6 هزار ساعت مصاحبه گرفتیم و جالب این است که این مصاحبه ها تبدیل به 80 جلد کتاب میشود اما مقام رسمی برای رونمایی این کتاب نمیآید و هنوز هم این کتاب در آرشیو در حال خاک خوردن است.
سریالهای فارسی وان فیلم جشنوارههای ما شدهاند
وی افزود: الان شرقشناسی غرب نسبت به ما قویتر از غربشناسی ما نسبت به آنها است. الان آنها میگویند که ما همرنگ ایران میشویم که این یک استراتژی است. ورود جاسوسها به حوزهها و مراکز حساس ما کار اینها است و میخواهند از درون شناخت پیدا کنند و اساس ما را بزنند. همین سریالهای فارسیوان به فیلمهای جشنواره ما تبدیل میشود و همان داستان را ایرانیزه کرده و هجو غیرت و تعصب در آن دیده میشود.
ده نمکی مطرح کرد: فیلم ساختن در زمینه جنگ سخت است و من در «اخراجیهای3» سعی کردم همان اتفاقات را در قالب طنز نشان دهم و دستمایه داستان قرار بدهم. من فقر سوژه را دیگر قبول ندارم چون اگر تاریخ را بخوانیم پر از سوژه است چیزهایی که در قبل از انقلاب نشان داده نشده است به مستندهای آن طرف تبدیل میشود.
اینجا نگاهها کاسبکارانه است
این کارگردان ادامه داد : من معتقدم حکیم در سینمای غرب نسبت به سینمای ما بیشتر است یعنی آنها با اندیشه «ماتریکس» تولید میکنند. اینجا نگاهها کاسبکارانه است. کسی مثل جواد شریفی راد خود سوژه است که وارد سینما میشود و اگر میدید امکانات نیست امکانات خلق میکرد. چقدر امکانات در این حوزه فراهم کردهایم؟ برای ما ساخت جنگی سختتر از خود جنگ است در صورتی که در فیلمم نزدیک بود این اتفاق برای خودم بیفتد.
ده نمکی در پایان سخنان خود از فیلم سینمایی «چ» به عنوان تاریخ دفاع مقدس یاد کرد و افزود: ما اگر میخواهیم ظرفیتها را آزاد کنیم باید بستر را فراهم کنیم. مردم را به دیدن فیلم خوب حاتمیکیا دعوت میکنم و به او میگویم که جز برای شقایقها نخوان، کلاغها زبان شما را نمیفهمند برای همین قارقار میکنند.