به گزارش پایگاه 598 به نقل از العالم، فیصل قاسم" که از مجریان مشهور شبکه الجزیره و از مخالفان سرسخت ایران و
جبهه مقاومت است، در یادداشتی در روزنامه فرامنطقه ای "القدس العربی" چاپ
لندن، نوشت: عربها باید در زمینه سرمایهگذاری، برنامهریزی و صبر و
اسقامت، ایران را الگو قرار دهند.
قاسم در ادامه با اذعان به این که
ایران، تثبیت ائتلاف ها و حضور خود را در منطقه از ده ها سال پیش آغاز
کرده، می گوید: گویی برخی کشورهای عربی کاری ندارند، جز اینکه از افزایش
نفوذ ایران در منطقه - به ویژه پس از توافق هستهای و "نزدیک شدن" ایران و
آمریکا- شکایت کنند و بنالند. نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که برخی گویی
ناگهان از خواب غفلت بیدار شده اند و به خطر نفوذ ایران پی برده اند.
این
نویسنده معروف عرب به عنوان شاهد مثال برای ادعای خود، به سابقه روابط و
مناسبات ایران و سوریه در زمان "حافظ اسد" اشاره کرده و می نویسد: حافظ اسد
همزمان با ایران و کشورهای عربی طی چند دهه روابط ممتازی داشت، اما چرا در
آن همه مدت هیچ یک از عرب ها به روابط و ائتلاف ایران و سوریه شک نکرد؛
آیا نظام سوریه در زمان حافظ اسد، به مثابه سنگ محک در روابط ایران با
کشورهای عرب نبود؟
فیصل قاسم در ادامه با بی توجهی به مواضع مبتنی
بر حمایت از مظلومان و جانبداری از حق، ایران در قبال کشورهایی چون عراق،
یمن و غیره، مدعی شده است: نفوذ ایران در عراق از ابتدای دهه نود قرن گذشته
آغاز شده و اعراب میلیاردها دلار برای سرنگونی یک نظام عربی هزینه می
کنند، آن گاه ایران آن کشور را در "طبقی از طلا" تحویل می گیرد و به گسترش
نفوذ خود در آن می پردازد.
وی سپس خطاب به اعرب می گوید: ایران را
سرزنش نکنید. ایران، بخواهیم یا نخواهیم، برنامه ای دارد که بر اساس یک
راهبرد قدرتمند و دقیق برنامه ریزی شده است؛ بنابراین ایران با بهره گیری
از توانمندی های داخلی و بدون وابستگی به شرق و غرب، چنان قدمی در زمینه
نظامی و فناوری هسته ای برداشته که جهانیان را بهت زده کرده و سالهاست که
دنیا در زمینه برنامه اتمی با ایران سرگرم مذاکره است و این حقیقتی است
درخور احترام نه محکومیت، هرچند که برخی با ایران اختلاف سیاسی داشته
باشند.
از سوی دیگر درحالی که عرب ها به حمایت های رو به تحلیل
آمریکا وابسته باقی مانده اند، ایرانی ها در زمینه ساخت تجهیزات نظامی و
غیر نظامی، بر اساس اصل خودکفایی به بازوهای پرتوان و عقل و درایت داخلی
تکیه کرده اند و این باعث شده است که جهانیان با آنها به عنوان یک رقیب
تعامل کنند نه مانند یک پیرو وابسته.
این نویسند و تحلیلگر عرب
بازهم خطاب به عرب ها می نویسد: اعراب به جای سرزنش ایران باید با درپیش
گرفتن برنامه ها و مکانیزم های حساب شده ایران با آن مقابله کنند.
وی
به بیان تفاوت سرمایه گذاری های ایران و اعراب به عنوان نمونه در لبنان
اشاره کرده و می نویسد: در حالی که عرب ها در زمینه ساخت هتل و قمارخانه در
لبنان سرمایه گذاری کرده اند، ایران به ایجاد بازوی راهبردی نظامی
قدرتمندی در این کشور مبادرت ورزیده است که اینک از جایگاه ویژه ای در
لبنان برخوردار است.
فیصل قاسم می گوید: یادم نرفته سخن شخصی را که
می گفت؛ اگر درگیری بین هوادران ایران و لبنان در این کشور بوجود بیاید،
هواداران عرب ها با قلیان و هوادران ایران با پیشرفته ترین سلاح ها و مجرب
ترین نیروها جنگ خواهند کرد.
وی تفاوت بین کشورهای عربی و ایران را
در قالب تفاوت بین دو شخص بیان می کند که اولی خانهای را اجاره کرده و به
صاحب خانه(آمریکا) برای چندین سال اجاره پرداخت میکند و اموالش را از دست
داده، اما دومی پولی قرض گرفته و خانهای را خریداری کرده و پس از چند سال
صاحب خانه شده است.
این نویسنده عرب در ادامه به صراحت خطاب به
کشورهای عربی می گوید: درایت و زیرکی ایران را ببینید که چگونه منابع و
ثروت های خود را در مسیر خودکفایی در بلند مدت به کار گرفته و اینک به
قدرتی تبدیل شده است که در معادلات منطقه ای و جهانی نمی توان آن را نادیده
گرفت، اما کشورهای عربی ثروت های خود را به قدرت های خارجی بخشیده اند تا
آنها را مورد حمایت قرار دهند و اینک با حقایقی ناگوار مواجه شده اند.
فیصل
قاسم می افزاید: به راستی که ما اعراب به روحیه بالای ایرانی ها در سرمایه
گذاری، سازندگی، صبر و استقامت نیازمند هستیم. استراتژی ایرانی دقیقا
مشابهه راهبرد و شکیبایی بافنده فرش های مشهور ایرانی است که حاضر است سال
های طولانی از عمر خود را به بافتن یک فرش ایرانی تمام عیار و دارای
مقبولیت جهانی اختصاص دهد، بدون این که خسته و آزرده شود، زیرا همواره
اهداف بلند مدت را دنبال می کند و این درحالی است که سیاستمداران عرب جهان
بینی محدودی دارند، به سرعت خسته می شوند و فاقد صبر و استقامت هستند و به
همین علت به بیگانگان متوسل می شوند.
این نویسنده سرشناس در پایان
مقاله می نویسد: 50 سال پیش خیلی ها تصورش را هم نمی کردند که ایران از
چنین نفوذ و جایگاهی در منطقه برخوردار شود، اما اینک این امر به یک حقیقت
تبدیل شده است و ایران برنامه ای بلند مدت در پیش گرفته و بدون شک همین
مساله بسیاری از کشورهای عربی را آزار می دهد و باعث شده است که نسبت به
این کشور کینه بورزند و ملت های عرب را بر اساس تعصبات مذهبی علیه ایران
تحریک کنند؛ اما باید از آنها پرسید که چرا طرح و برنامه های "اصولی" و
"عربی" خاص را برای مقابله با نفوذ روز افزون ایران و ترکیه به کار نمی
گیرید؟ این درحالی است که ایران، اورانیوم را غنی سازی می کند و ما کشورهای
عربی تنباکوی قلیان؟!