تاثیر این مسائل بر ادامه حیات پایتخت ۳ مسئلهای است انکارناپذیر، به نحوی که میتوان مدعی شد تمرکز فیلم بر موضوعاتی اینچنین نشانی است از برنامه سازندگان سریال و مدیران رسانه ملی در خصوص ادامه تولید این سریال، نکته ای که در صحبتهای دست اندرکاران این سریال نیز وجود داشت.
استقبال مخاطبین از دو سری گذشته و انتظار ایشان برای تماشای سری سوم و همچنین شور موافقان و مخالفان پایتخت در نقد و یا حمایت از این سریال در رسانهها و جمع های محفلی و خانوادگی از چشم کمتر کسی پنهان مانده است. موافقین با حمایت از سریال و ادعای مفهومی بودن به علت یابی پرمخاطب بودن سریال می پردازند و منتقدین آن را سریالی ضعیف و بی پایه می دانند که تنها به خندان مخاطب بسنده میکند.
صرف نظر از تصور سازندگان در خصوص میزان استقبال مخاطبین تلویزیون به هنگام ساخت اولین سری سریال و پیش بینی ایشان از ادامه دار بودن تولید و حتی چرایی استمرار یافتن ساخت این سریال، در شرایط فعلی باید پایتخت را یک واقعیت تلویزیونی دانست که با حمایت مدیران رسانه ملی هرچه پرقدرت تر به پیش میراند.
تکیه بر فرصتها و استفاده از آنها در راستای بسط مفاهیم مورد نظر نکتهای است عقلانی که باید بر آن پای فشرد. با پذیرفتن ایرادهای کلی و جزئی وارد بر سریال پایتخت، نمیتوان از فرصتی که در دل این سریال نهفته است چشم پوشید. در حقیقت پایتخت اتفاق بدیعی است که در سریالهای تلویزیونی رخ داده است، بدعتی که ریشه در چندگانه بودن و استمرار تولید آن، صمیمیت نهفته در تاروپود سریال و نمایش در نوروزهای خاطره انگیز دارد.
این موارد و عنایت و اعتماد ویژه مخاطبان به این سریال فرصتی است که باید در راستای اعتلای فرهنگی جامعه به کار گرفته شود و این مهم محقق نمیشود جز با پررنگ کردن نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف.
برخی نقاط قوت پایتخت را می توان اینگونه برشمرد:
صراحت و صمیمیت لحن سریال
بارزترین ویژگی سریال را می توان کاهش فاصله با مخاطب دانست. به بیان دیگر سریال پایتخت توانسته است با از بین بردن فاصله خود و مخاطب و تکیه بر عناصر بومی و رئال از دست و پازدن در اطوار های مختلفی که زائیده ذهن فیلمسازان ماست بکاهد و در ارتباطی مستقیم با زبانی ساده و صمیمی با مخاطب سخن بگوید.
نمایش چهره ای سالم و مناسب از خانواده
در میان خانوادههای عجیب و غریب سریالهای مختلف تلویزیونی می توان خانواده حقیقتا معمولی نقی معمولی را یک خانواده ایده آل دانست. خانوادهای که محبت، علاقه، کمک و دستگیری از ویژگی های اساسی آن است. در حقیقت کارکرد حمایتی خانواده موردی است که در خانوادههای پایتخت قابل لمس است. کمک به برگزاری مجلس ازدواج ارسطو با در اختیار نهادن منزل نقی، حضور خانواده نقی معمولی پس از تخریب خانه در منزل بهبود، حمایت از بهبود به هنگام عمل جراحی در بیمارستان از مواردی است که بدون هیچ تکلفی نقش حمایتی خانواده برای اعضای دور و نزدیک را به نمایش میگذارد. میل پرشور اهالی خانه برای ایفای نقشهای حمایتی از موارد تحسین برانگیز این سریال است که بسط روابط انسانی در میان پایتخت نشینان را رقم می زند. ادعای دلتنگی برای دیدن چنین صحنههایی از صفحه نمایشی تلویزیون ادعای بی راهی نیست.
ارائه چهره ای متفاوت از زن و مرد در خانواد
چهره قانع، مهربان و پرتلاش هما در قالب مادری دلسوز و همسری همراه در سریال را میتوان نقطه قوت دیگر پایتخت دانست. در میان انبوه زنان غرغرو، بهانه گیر و همسرستیز زنان تلویزیونی، آرامش هما در همراهی همسر در مشکلات و تلاش برای از بین بردن آنها با کمترین تلخی نکتهای است مهم و قابل ذکر. در کنار آن اشاره به شخصیت خانواده دوست نقی در کنار تمام مردان زن گریز و خانه گریز سریالهای مختلف تلویزیونی که به چهره غالب شخصیت های نمایشی بدل شدهاند، قابل تامل است. تلاش هما در آشپزخانه در روزهایی که نقی با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکند یادآور تلاش زنان و مادران ایرانی برای رفع مشکلات مختلف است.
پدر پیر و ناتوانی که منبع روحیه خانواده است
تعامل مبتنی بر مهر و علاقه نقی، هما و دیگران با پنجعلی پدر فیلم که دچار مشکلات جسمانی و روانی است و طبعا نیازمند مراقبت مضاعف، از نکات مهم دیگر فیلم است. بسط چهره مهربان پدر خانواده در روزگار پیری و ناتوانی با همراهی و همدلی خانواده ای که نه تنها از مراقبت او خسته نمیشود بلکه حضورش را منبع الهام، امید و روحیه خود می داند حامل پیامهای مهمی برای جامعه امروز ایران است.
نمایش ساده زیستی و پرهیز از تجملات رایج
لوکیشنهای ساده و معمولی خانههای پایتخت فرصتی است برای فاصله گرفتن از همه خانه ها و خانواده های لوکسی که انبوه سریالهای تلویزیونی را دربرگرفتهاند و با ارائه مدلی خاص از زندگی به جهت دادن ذهن مخاطب از خوشبختی مشغولاند. پایتخت با تکیه بر شخصیتهای معمولی خود و نمایش آنها در فضایی ساده میتواند مروج خوشبختی حقیقی باشد که به دور از هرگونه تجملی هم میتواند شکل بگیرد.
غلبه روح امید و تلاش در پایتخت نشینان
امید، تلاش و جنگندگی از ویژگیهای پایتخت نشینان است. کسانی که علی رغم دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مختلف با تسلیم شدن در برابر یاس و ناامیدی و غوطه ور شدن در ناشکری به مشکلات دامن نمی زنند. خانواده های پایتخت با وجود مشکلات زیاد نشاط خود را از دست نمیدهند چون همواره با توکل بر خدا دست خود را بر زانو زده و یاعلی گویان بلند میشوند. ترسیم تصویری از مشکلاتی که خانواده حقیقی را بر زمین نمیزند از وجوه مهم دیگر پایتخت است.
تکیه بر موارد فوق به عنوان فضای غالب سریال نمایانگر کلیتی است که بر دل مخاطب نشسته و همراهی او را رقم میزند. اما در دل این فضای کلی نقاط ضعفی نیز وجود دارد که با بی دقتی میتواند سادگی و صراحت پایتخت را به لودگی و ابتذال بکشاند.
برخی نقاط ضعف را میتوان اینگونه برشمرد:
طرح قصه های ضعیف
قصه گویی قوی و منطقی از عوامل موفقیت هر فیلم و سریالی است. سریال پایتخت با ورود به استمرار تولید در سری دوم و سوم خود نمیتواند از اهمیت قصه در ادامه تولید چشم پوشی کند، حال آنکه طرح قصههای نه چندان قوی از سوی نویسندگان نشان دهنده کم دقتی تولید کنندگان سریال نسبت به این امر مهم است و چه بسا در دراز مدت به افت بیشتر سریال و به ورطه تکرار و شعار افتادن آن منجر شود. در حقیقت میتوان بزرگترین ضعف پایتخت را قصه های آن دانست و مدعی شد پایتخت برای ادامه حیات قوی نیازمند طرح قصه های عمیق تر و قویتر در دل جامعه ایرانی است.
تزئینی بودن حضور فرزندان خانواده
فرزندان نقی معمولی جزئی از خانواده او محسوب میشوند، اما حضور صرفا تزئینی ایشان در هر سه سری، ضعفی است که جایگاه دختران را به یکی از اشیاء صحنه بدل کرده است. می توان گفت تنها حضور ایشان در سری اول موجبات حضور ایشان در سری های بعد را فراهم آورده است. انکار اهمیت فرزندان در خانواده و مسائلی که در خانواده های امروزی وجود دارد مسئله مشکلی به نظر می رسد و یک سریال متعهد پرداختن به مسائل تک تک اعضای خانواده را از وظایف خود می داند. با اشاره به ضعف قصه گویی میتوان ریشه کمرنگ بودن نقش دختران را در خانواده پایتخت جست و یافت.
تبلیغات پررنگ در سریال
پایتخت با گره خوردن به نام شرکتی خاص و نمایش بیش از حد آرم و نشانه شرکت حامی و همچنین صحبت شخصیتها از شرکت فوق از نقاط ضعفی است که قادر است به قصه فیلم نیز آسیب وارد کند. تبلیغات بیش از حد سریال را میتوان از مسائل آزار دهنده فیلم دانست.
در نهایت غنیمت شمردن فرصت پایتخت در ارتباط کم سابقه ای که با مخاطب برقرار کرده است اساسی ترین وظیفه تولیدکنندگان سریال است.
منبع: تریبون مستضعفین