تجربه نشان داده است هر گاه در آستانه انتخابات قرار میگیریم، رقابتهای
سیاسی ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند و بهطور مشخص روی مباحث مهمتر نیز
سایه میاندازد. اگر روند کلی انتخابات را کالبدشکافی کنیم، یکی از
آسیبهای جدی، نوع موضع گیریهای جریانات مختلف است؛ بهطوری که وقتی
خاستگاه و جایگاه مردمی را بهعلت ناهماهنگی با مردم، از دست میدادند،
برای بهدست آوردن رأی بیشتر نه تنها مباحث مهمتر را در حاشیه مباحث قرار
میدادند بلکه از معیار و اصول و شاخصهای اصلی انقلاب عبور میکردند.
بهنظر میرسد اینروند همچنان وجود داشته باشد و در انتخابات آینده نیز
خود را نشان دهد بهطوریکه از هماکنون شاهد هستیم بعضی جریانات برای کسب
قدرت یا حفظ و تقویت قدرت در مجلس شورای اسلامی، مسأله اصلیشان جلب افکار
عمومی به هر قیمتی است، حتی اگر منتهی به زیر سؤال بردن بعضی شاخصها و یا
نادیده انگاشتن مصالح نظام اسلامی باشد. با قبول این فرض عقلانی، مسئولیت
سنگینی بر دوش کلیه جریانات سیاسی است که دغدغه گفتمان انقلاب اسلامی را
دارند و سؤالی که در ادامه مطرح میشود این است که چگونه رفتار کنیم تا در
آستانه انتخابات اصول، شاخصها و اصل نظام تقویت شود و ناخالصیها به کنار
رفته و مسایل اصلی، کشور و انقلاب دغدغه اصلی فعالان عرصه رقابت شود؟
مسأله اصلی ما چیست؟
با نگاهی به مشی رهبری از ابتدای سال، چگونگی برخورد با این مسأله روشن
میشود. ایشان در پیام نوروزیشان، امسال را با شعار «جهاد اقتصادی»
نامگذاری کردند. همچنین از ابتدای سال، مکررا جایگاه «بیداری اسلامی» را
متذکر شدند با این مضمون که روند عمومی بیداری اسلامی شکل گرفته، مسلمانان
از خواب غفلت حکومتهای خودکامه مورد حمایت گفتمان لیبرال سرمایهداری،
بیدار شدهاند؛ گفتمان اسلامی و بهطور مشخص انقلاب اسلامی ایران در حال
توسعه است و اقتضای نگاه استراتژیک در این فضا برای همه مسئولین و جریانات
سیاسی این است که مسأله اصلی ما در عرصه بینالملل باید تضعیف نظام سلطه،
تقویت جبهه حق و بیداری اسلامی بوده و در حوزه مسایل داخلی باید دغدغه اول
همه جهاد اقتصادی و تلاش همهجانبه برای رشد و اعتلای ایران اسلامی باشد.
ایشان مکررا مسائلی همچون لزوم جهاد اقتصادی، پیشرفت، عدالت، توجه به
کارآمدی و وحدت را محور بیانات خود قرار دادند و البته هر کجا نقدی وارد
بود - همچون نقد جریان فتنه - به بهترین شیوه و عمیقترین روش نقد کردند؛
بهطوریکه جامعترین نقد در هر حوزه، نقدی است که توسط ایشان نسبت به
مسائل کشور، صورت گرفته است.
نکته حائز اهمیت این است که راهبرد رهبر معظم انقلاب در بیان مسائل همواره
«ایجاد امید» و «وحدت» در جامعه بوده است، نه ایجاد «اختلاف»، «یأس و
ناامیدی»؛ که اینهم از ویژگیهای خاص رهبری خردمند انقلاب است.
بنابراین، نگاه ما در عرصه بینالملل با توجه به موضوع بسیار با اهمیت
بیداری اسلامی باید رویکردی تقویتی داشته باشد و در موضعگیریهای داخلی
و خارجی باید در گفتار خود بهدنبال تضعیف موقعیت نظام سلطه باشیم. ولی
اگر همه منصفانه به مواضع و عملکرد خود بنگرند، آیا در این قالب بهصورت
خردمندانه عمل کردهایم؟
دشمن برای ایجاد اختلاف نیاز به پروژه ندارد
امروز، دشمن برای آنکه در میان نیروهای انقلاب اختلاف بیندازد، احتیاجی
به پروژههای پیچیده ندارد. رسانههای جریان فتنه، رسانههای دشمن و
نظام سلطه، بیمحابا بهدنبال این هستند که نقطه ضعفی را بین اصولگراها
پیدا کرده، بزرگنمایی کنند و به اختلافات دامن بزنند. ما چه تدبیری را
باید اتخاذ کنیم که از این رفتارها جلوگیری شود؟ آیا اساسا عدهای از
سیاستمدارن به غیر از آنکه در زمین بازی دشمنان بازی کرده و به اختلافات
دامن زدهاند، بازخورد دیگری از رفتارهای خود کسب کردهاند؟ چرا
سیاستمداران ما، ظرفیتهایی را که دارند در جهت تقویت فضایی که رهبری
بهمنظور بیداری اسلامی فراهم کردهاند نمیگذارند و بهدنبال بهرهبرداری
از آن ظرفیتها بهنفع نظام جمهوری اسلامی نیستند؟
اجلاس جهانی بیداری اسلامی
در حالیکه در یک حرکت بسیار خلاقانه و مبتکرانه، اجلاس جهانی بیداری
اسلامی برگزار میشود و جمهوری اسلامی ایران با دعوت از چهرههای شاخص
جهان اسلام و افراد فعال و تأثیر گذار در بیداری اسلامی، بهدنبال
اثرگزاری و الهام بخشی است، چرا به یکباره خبر اختلاس بهگونهای منتشر
میشود که تلقی به حاشیه بردن مقوله مهم بیداری اسلامی در ذهن متبادر شود؟
و گویی بمبی خبری منفجر شده تا اخبار این همایش تأثیرگذار را به حاشیه
براند؟ قطعا موضوع فساد اقتصادی پدیده شوم و ناگواری است که هیچ دلداده به
انقلاب و رهبری، آن را بر نمیتابد و حتما در جهت ریشهکنی آن گام بر
میدارد اما چگونه میشود پذیرفت که بعد از ماهها که دستگاههای دولتی و
غیردولتی و نظارتی از این موضوع اطلاع داشتند، اکنون با این حجم وسیع
شاهد انتشار خبر آن در این مقطع از زمان باشیم؟ چرا در زمانی که مسأله
بیداری اسلامی، مسأله اصلی کشور، منطقه و جهان اسلام است، نباید فضا از
سوی سیاسیون مدیریت شود و فضای حاکم بهنفع جمهوری اسلامی رقم بخورد؟
نتیجه آن میشود که تمام تلاشهایی که برای بیداری اسلامی کشیده شده، به
حاشیه رانده میشود. نگارنده، به اتفاقات اخیر بدبینانه نمینگرد که مثلا
بخواهم بگویم موضوع از پیش طراحی شده است، ولی انتظار داریم مراقبت شود تا
این واقعهای که در جهان اسلام در حال اتفاق است، به حاشیه برده نشود.
ما نباید برای دشمن فرصت ایجاد کنیم. اگر ضعفی هم داریم نباید آن را به
فرصت برای دشمن تبدیل بکنیم. رسانههای ما باید بهدنبال این باشند که
حتی اگر اتفاقی در گوشهای از دنیا میافتد آن را به فرصت تبدیل کنند.
چراکه بیداری اسلامی، برای جمهوری اسلامی فرصتی بزرگ است
منبع: هفته نامه پنجره