عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه با بیان اینکه خداوند به شدت با استهزاءکنندگان عقاید دینی برخورد میکند، اظهار داشت: شوخی با عقاید دینی از نظر دین جدی تلقی شده است، چرا که پای حوزه مقدسات الهی در میان است.
به گزارش 598 به نقل از فارس حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه در خصوص به استهزاء کشیدن اصول و ارزشهای اسلامی ،با اشاره به آیه قرآنی «وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ» هنگامی که خداوند به قوم بنی اسرائیل گفت که هر گاه وارد بیت المقدس شدید، واژه «حِطَّةٌ» را بر زبان بیاورید و از خدا طلب مغفرت و ریزش گناهان خود را مسئلت کنید، آنها در هنگام ورود واژه «حِطَّةٌ» را با «خطَّةٌ» عوض کردند، خاطر نشان کرد: لذا یکی از شدیدترین تشرهای خداوند به قوم بنیاسرائیل در این مسئله تحقق پیدا کرد، پس خداوند با کسانی که حوزه اعتقاد و دین را به استهزاء بکشانند، با شدت برخورد میکند.
وی با بیان اینکه در قرآن مجید نمونههایی از برخورد خداوند با کسانی که مسائل دینی و مقدسات را به تمسخر کشیدند، وحود دارد، افزود: هر چند که شخص واقعاً قصد شوخی داشته باشد، اما شوخی در این میدان از نظر دین جدی تلقی میشود، چرا که اینجا حوزه مقدس مقدسات است.
حجتالاسلام رستم نژاد با اشاره به قول اصولیون مبنی بر اینکه به تمسخر کشیدن اعتقادات اسلامی از عناوین فعلیه است، اظهار داشت: لذا پیامکهای مخرب اثر خود را میگذارد و کسی که مرتکب این عمل شود، هر چند به صورت شوخی، خداوند به شدت با آن برخورد میکند، کما اینکه در گذشته شاهد برخورد پروردگار با تمسخر کنندگان مقدسات بودیم که به بدترین کیفرها مبتلا شدند.
وی با تاکید بر اینکه اگر از وسایلی که امروز در دسترس هست مانند اینترنت و موبایل به شکل صحیح استفاده نشود و آسیبهای آن شناخته نشود، ممکن است دچار بدترین انحرافها شویم، ادامه داد: این وسایل همان گونه که قدرت بشر را برده است، از طرف دیگر قدرت گناه انسان را سرعت بخشیده است، لذا باید خطرات این ابزار برای اخلاق جامعه، تربیت نسل امروز، جوانان و نوجوانان توسط مربیان، اولیا و مراکز مسئول گوشزد شود.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه با بیان اینکه منظور خداوند از «لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ» تاکید بر اصل دین است، اظهار داشت: دین یک امر قلبی است که به باور انسان بر میگردد، لذا ماهیت دین اجبار بردار نیست، چرا که نوعی تلقی درونی است و قبول یک اعتقاد و باور است.
وی با تاکید دوباره بر اینکه «لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ» بر اصل و ماهیت دین تکیه میکند، ابراز داشت: خداوند در این آیه نامی از دین اسلام نبرده است، بلکه با آوردن لفظ دین، بیان میکند که اصل دین بر محبت نشات میگیرد، لذا کسی نمیتواند از بیرون شخصی را مجبور به پذیرش دین کند.
وی با اشاره به اینکه اگر کسی دین اسلام را پذیرفت، از هنگام پذیرش در حوزه فعل و رفتار باید بر اساس موازین اسلامی رفتار کند، خاطرنشان کرد: درست شبیه این است که برای ورود به اصل دانشگاه جبری در کار نیست، اما از هنگامی که شخص در دانشگاه پذیرفته میشود، باید ملتزم به لوازمش شود، پس اجباری برای اصل دین وجود ندارد، بلکه این اجبار برای لوازم رفتاری دین است که گاهی حکومت در حیطه رفتاری دین وارد عمل میشود و پس باید گفت که انسان مسلمان در انجام هر کاری مختار نیست.