به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران، از 2 دسامبر 1823 که "جیمز مونروئه" رییس جمهور وقت آمریکا "دکترین" معروف
خود را که از دخالت در جنگهای بین قدرتهای اروپایی و مستعمرات آنها
خودداری، و وقوع
جنگ یا فعالیت استعماری در قاره آمریکا را به عنوان حرکتی خصمانه تلقی کند
تا سال 1990 که "کریپتوس" تمثال جاسوسی و دست اندازی آمریکا در ساختمان
مرکز جاسوسی این کشور بنا شد بیش از یک قرن و نیم میگذرد. در این بین
رویکرد سیاست خارجی آمریکا از کشوری درون گرا به کشوری برون گرا و
استعمارگر و سلطهجو تغییر پیدا کرده است.
تمثال "کریپتوس" در راستای این تغییر رویکرد، سازمان مخوفی به وجود آمد که امروز از آن به عنوان "ماشین کشتار آمریکا" یاد میشود.
در
سپیدهدمان قرن بيستم، آمریکا به رغم استمرار احترام به دکترين مونروئه،
"سياست درهای باز" را به مفهوم اعلام آمادگی خود برای ورود به جرگه
استعمارگران و تقسيم منافع با آنان در پيش گرفت. به عبارت ديگر، آمريکا
برنامه توسعه جهانی خود را آغاز کرد. این تز در ظاهر برای حفظ استقلال
كشورهای قاره امريكا عنوان گرديد اما در
حقيقت دكترين مونروئه آغاز سياستهای استعماری آمريكا بر كشورهای آمريكای
مركزی و جنوبی و تلاش برای مشروعيت بخشيدن به قيوميت كاخ سفيد بر اين
كشورها بود.
در واقع، با پايان جنگ جهانی اول و تحولات اساسی نقشه
جهان و استحکام و ثبات دولت آمریکا و تقويت بنيه اقتصادی، وقت آن رسيده
بود که دولتمردان این کشور نگاهی به بيرون داشته باشند؛ بنابراين، دکترين
مونروئه ديگر کارکرد خود را از دست داده بود، هرچند تا پايان دوره رياست
جمهوری "فرانکلين روزولت" وانمود میشد، نسبت به آن پايبندی وجود دارد.
آمریکا
به واسطه دور بودن از صحنه جنگ عریان بدون اینکه آسیب چندانی متحمل گردد
با تاسیس نهادهایی همچون سازمان ملل متحد، بانک جهانی، و با جایگزینی دلار
به جای طلا در مبادلات اقتصادی "برتون وودز" جدید را در راستای اهداف سلطه
جویانه خود تاسیس کرد.
بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی، آمریکا خط مشی
نظريه "برادران بزرگتر" روزولت، ايالات متحده را در راس چند قدرت بزرگتر
قرار داد که میخواستند به زعم خود جهان را اداره کنند! در واقع هر چند يک
نوع چندجانبهگرايی بر جهان حاکم بود، اما در راس اين چند برادر، برادر
بزرگتر آنها، آمریکا قرار داشت. عدم پذيرش اين تز از جانب بلوک شرق و
کمونيستهای حاکم بر مسکو و فقدان دشمن بزرگی همچون هيتلر، موجب شد،
"کمونيسم" مناسبترين دشمن نظام سرمايه داری شناخته شود.
تاسیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا
درست
است که بعد از جنگ جهانی اول، آمریکا در راستای دکترین مونروئه به درون مرزهای
خود خزید اما در راستای سلطه جویی این کشور، سال 1922 نخستین سازمان جاسوسی
مدرن آمریکا تحت عنوان سازمان پلیس فدرال با هدف اولیه خنثی نمودن
فعالیتهای اطلاعاتی دشمنان آمریکا در داخل این کشور پا به عرصه وجود نهاد.
سازمانی که بعدها نقش کاتالیزور ابزارهای سلطه این کشور را در صحنه جهانی
برعهده گرفت.
فرآیند شکلگیری سازمان سیا به نخستین سالهای پس از
جنگ جهانی اول باز میگردد. در سال 1922 نخستین سازمان جاسوسی مدرن آمریکا
تحت عنوان سازمان پلیس فدرال با هدف اولیه "خنثی نمودن فعالیتهای اطلاعاتی
دشمنان آمریکا در داخل این کشور" به وجود آمد. در طول جنگ جهانی دوم
آمریکا از این سازمان جاسوسی بهره زیادی برد به نحوی که این سازمان نفوذ
زیادی به سازمانهای اطلاعاتی آلمان نازی و هیئت حاکمه روسیه داشت. در سال
1942، در خلال جنگ جهانی دوم، در راستای عمل به فرمان روزولت رئیس جمهور
وقت آمریکا، اداره خدمات استراتژیک آمریکا با عنوان اختصاری OSS و با هدف
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات راهبردی و امنیتی شکل گرفت.
یک
سال پس از پایان جنگ جهانی دوم یعنی در سال 1946، سازمان جاسوسی جدیدی تحت
عنوان "گروه کارآگاهی مرکزی" با عنوان اختصاری CIG تشکیل شد. یک سال بعد
یعنی در 1947 با روی کار آمدن ژنرال "هیلن کوتر" و آغاز ریاست وی بر این
سازمان و تصویب قانون امنیت ملی در کنگره، پس از انجام تغییرات در ساختار
تشکیلاتی و ادغام و حذف برخی از شعبهها، نام این سازمان به "C.I.A" یعنی
"آژانس اطلاعاتی مرکزی" تغییر نام پیدا کرد.
از این تاریخ به بعد،
سازمان سیا مسئولیت عمده جاسوسی در خارج از مرزهای آمریکا را برعهده گرفت و
امور مربوط به تامین امنیت داخل انحصارا به سازمان پلیس فدرال (FBI)
واگذار شد.
شبکه
در هم تنیده سیستم اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در سال 1961 با تاسیس
"آژانس اطلاعاتی دفاعی"(DIA) تکمیل شد. "جان-اف کندی" رئیس جمهور وقت
آمریکا و وزیر جنگش "رابرت مک نامارا" که غرق در بحران جنگ در ویتنام بودند
با تاسیس "آژانس اطلاعاتی دفاعی" تلاش کردند نظارت مخفیانه خود را بر
اهداف و برنامههای سازمان سیا اعمال کنند. اقدامی که بعدها از آن با عنوان
موازی کاری اطلاعاتی یاد شد.
هدف از تاسیس "سی آی ای" چه بود؟
اهداف
قبلی سازمان سیا، جمعآوری اطلاعات و دادن مشاوره به سیاستگذاران بود؛
امروز اما این سازمان به یک نیروی فشار بدون قانون تبدیل شدهاست؛ نیرویی
شبه نظامی که برای نیل به اهداف حاکمان کاخسفید از کشتن انسانها نیز ابایی
ندارد. این تغییر رویکرد "سیا"، اثرات قابل توجهی در بعد داخلی و خارجی
برای آمریکا داشته است و حتی فعالین حقوق بشر نیز به نقض حقوق بشر در این
قتلهای سازمانیافته اشاره کردهاند.
در سالهای اخیر "سازمان سیا" به جای جمعآوری اطلاعات در پی یافتن افراد و کشتن آنها بدون دادگاه و محاکمه بوده است.
این
سازمان حتی در این زمینه نیروهای مخصوصی را تربیت کرده، در واقع سازمانی
در داخل "سیا" به نام "مرکز ضدتروریسم" به وجود آمده که هدف آن ردیابی و
حذف تروریستها در سراسر دنیا است.
به گزارش "گاردین"، در ابتدای به
وجود آمدن این مرکز، سیصد کارمند استخدام شدند. اما امروز بیش از 2 هزار
کارمند (تقریبا ده درصد از کل کارمندان سازمان سیا) در این مرکز مشغول به
کار هستند.
تاکتیکهای مورد استفاده این مرکز در مقاطع اولیه تشکیل
آن به نظر بدون برنامه جدی به نظر میرسید، اما حال طبق قاعده و قانون حرکت
میکنند.
"گاردین" با اشاره به برخی اقدامات این سازمان پلید، از
حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به عنوان یکی از اقدامات این مرکز
اشاره میکند که بیش از 2000 نظامی و مردم عادی را هدف قرار داده است.
آنچه
افکار عمومی آمریکاییها و مردم سایر کشورها را نگران کرده است، مسئله
برخورد سازمان سیا به مثابه ماشین کشتار بدون هیچ گونه نظارت مسئولین است.
بدترین کابوس علمی تخیلی قرن بیستم در حال وقوع است و به نظر میرسد مقامات
رسمی این مرکز به خود افتخار میکنند.
به گزارش الشرق الاوسط،
رییس مرکز ضدتروریستی سی آی ای میگوید: ما این فرزندان نامشروع
(تروریستها) را سریعتر از آن که بتوانند احیای نسل کنند میکشیم.
رسوايیها و ابزارهای جاسوسی
در تاريخ بيشتر از 67
سال سيا (CIA) برای درگير شدن (يا درگير نشدن) در بسياری از اتفاقات بحث
انگيز مورد انتقاد قرار گرفته است.
سال 1953 - ايران: سيا (CIA) از کودتای عليه نخست وزير ايران (مصدق) پشتيبانی کرد و قدرت را به شاه مخلوع ايران
بازگرداند.
سال 1961-
خليج خوکها: يک نيروی شبه نظامی از تبعيدیهای کوبايی، که از طرف سيا (CIA)
حمايت میشدند، به خليج خوکها در کوبا حمله کردند. نيروهای کوبايی حمله را
به شکست کشاندند و سريعاً آن را به پايان رساندند.
سال 1972- واترگيت:
افسران سابق سيا (CIA) که بخشی از گروهی بودند که برای ستاد انتخاباتی
نيکسون کار میکردند تا نيکسون دوباره انتخاب شود، به زور وارد سرپرستی
کميته کشوری حزب دموکرات شدند.
جواهرات خانواده: پس از واترگيت مدير
(CIA) سيا، James schlesiger قول داد که اگر رازهای مخفی ديگری در تايخ سيا
(CIA) وجود دارد، آنها را بيابد. اما در زماني که گزارش در حال تأليف بود،
مدير سيا (CIA) منتقل شد و وزير دفاع شد. رهبر جديد سيا (CIA)، ويليام
کلبی سند 692 صفحهای معروف به جواهرات خانواده را به ارث برد.
گزارش گفته
بود که سازمان (يا آژانس) سيا (CIA) برای قتل فيلد کاسترو و ديگر رهبران
خارجی نقشه کشيده است. از آمريکاییها جاسوسی کرده است، خطوط تلفن آنها را
استراق سمع کرده است، ماليات اضافی که به آنها برگردانده شده است، را
خوانده است وآزمايشات LSD (اسيد دی اتيلاميد ليزژيک) را برای موارد
غيرانسانی انجام داده است. "کلبی" نهايتاً گزارش را تغيير داد. اين تلاشی بود
که او بعدها گفت آن را به خاطر نجات سيا (CIA) انجام داده است.
"آلدريچ ايمز" (Aldrich
Ames): آلدريچ ايمز يکی از افسران سيا (CIA) بود که 9 سال به عنوان جاسوس
دوجانبه براي KGB (ک گ ب) (سازمان جاسوسي شوروی) کار میکرد. او نام بسياری
از جاسوسهای ايالات متحده آمريکا را که آمريکا آنها را در شوروی وارد
کرده بود، تحويل روسها داد. کا گ ب (KGB) به او بيش از 2 ميليون دلار
پرداخت و 2 ميليون دلار ديگر هم برای او در يک بانک در مسکو نگه داشت. اين
مبلغ موجب تبديل شدن او به گرانترين جاسوس دنيا در تاريخ شد.
او در سال
1994 دستگير شد و با حکم دادگاه بقيه عمر را بايد در زندان بگذراند.
11 سپامبر سال 2001: تروريستها بزرگترين حمله جاسوسی به خاک آمريکا را که تاکنون اتفاق افتاده است، ترتيب دادند و سيا
(CIA) و در پی آن جامعه اطلاعاتی آمريکا براي عدم جلوگيری از حمله
آنها مورد انتقاد قرار میگرفتند. براساس انتقادات صورت گرفته، يک مشکل آن
بود که آژانسهای مختلف اطلاعاتی با هم ديگر کار نمیکردند. از آن زمان به
بعد، سيا (CIA) برنامه جاسوسی خود را ارتقا داد و افسران جديد زيادی را
آموزش داد.
Valerie
plame wilson: او يک مأمور مخفي سيا (CIA) بود که
نام او در سال 2003 فاش شد. اين يک رسوايی بزرگ برای واشنگتن بود. "رابرت
نواک"، نويسنده محافظهکار نام او را در يک ستون روزنامه فاش کرد.
بازرسیهای متعاقب اين اتفاق، بر يافتن کسی که نام او را برای نواک آشکار
کرده
است، متمرکز شد.
آشکار کردن و فاش ساختن يک عامل اطلاعاتی آمريکا به
صورت عمدی، جرم محسوب میشود. در سپتامبر 2003 يک کاوش فدرال (سراسری) آغاز
شد و رئيس امور کارکنان سابق رياست جمهوري آمريکا، "لوشين سيبی" به اتهام
دروغگويی و جلوگيری از انجام تحقيقات متهم شد ولی هيچ کس برای اين رسوایی گناهکار شناخته نشد.
ساختار سازمانی
1 - دفاتر اجرایی
2- پشتیبانی عملیاتهای نظامی
3- پیشنهاد امنیت
4- برآورد ملی
5- مدیریت اطلاعات
6- گروههای منطقهای
7- گروهای بین المللی
8- واحدهای حمایت کلی
9- سرویس مخفی ملی
10- مدیریت دانش و تکنولوژی
-11مدیریت و حمایت
-12محاسبات و استدلات و منطق
13-آموزش
14-عمومی
15-بازرسی
16- امور اجتماعی
و بسیاری بخشهای اعلام نشده و سری دیگر
گریزی بر اقدامات سیا
سیا
از زمان تشکیل در 1947 تا 1952 دوره گذار 5 سالهای را طی کرد. سیا این 5
سال را به تربیت کادرها و همچنین شرح وظایف و تامین تجهیزات مشغول بود.
دوستان سیا در اقدامات جاسوسی خود علاقه وافری نسبت به استفاده از
ماهوارههای جاسوسی و همچنین امکانات تجسسی بعضی هواپیماها دارند.
و
در این میان نقش پریدیتور-U-2 و SR71 پررنگتر بودهاند. البته سیا، برای
این کارها واحد اطلاعات نیروی هوایی آمریکا نیز کمک میگرفته است. ماهواره
IMINT هم به سیا کمک بسیاری کرده است البته ماهوارههایی که در چند سال
اخیر به فضا فرستاده است بسیار بسیار پیشرفتهاند و قابلیت فیلمبرداری
بسیار نزدیک از نقاط حساس کشورهای مختلف را دارند.
سیا در چندین
اقدام خبرساز جهان نیز دست داشته است که عبارتند از تونل مخفی آمریکا شوروی
در بحبوحه جنگ سرد-کودتای 28 مرداد-خلیج خوکها در کوبا-نقش فعال در
سرنگونی رژیمهای آمریکای لاتین-و آفریقایی -پروازهای مخفی در اروپا-دادن
موشکهای استینگ و ادوات جنگی به مجاهدین افغان و تربیت نامحسوس بن
لادنیسم-چندین مورد جاسوسی از اسرار نظامی ایران که با هوشیاری وزارت
اطلاعات ناکام ماند- تلاش برای رهگیری کدهای اطلاعاتی ایران و ناکامی به
دلیل تغییرات متوالی و گیج کننده این کدها از سوی ایران- داشتن دفاتر مخفی
در بسیاری از پایتختهای اروپایی با در اختیار داشتن بهترین تجهیزات جاسوسی
جهان.
مناطق عملیاتی سیا
سیا
تقریبا در تمامی نقاط جهان دارای جاسوس است ولی بعضی نقاط برای سیا پر
اهمیتترند که در شرح ذیل میآید در این میان نقش سفارت خانههای امریکا و
مراکز این کشور در سایر کشورها را در دادن امکانات پشتیبانی از سیا نباید
نادیده گرفت.
-1کانادا-مکزیک-کوبا و روسیه و سایر همسایگان آمریکا
-2چین
-3ایران
4-منطقه خاورمیانه
5-پاکستان
ریاست سیا
مامورین اطلاعاتی این سازمان احساس میکردند که میتوانند سیستمی را طراحی کنند که از کنترل شهروندان خارج است.
رییس
قبلی این سازمان " ژنرال دیوید پترائوس" فرمانده عالیرتبه نیروهای
آمریکایی و ناتو در افغانستان و عراق بود که به دلیل افشای روابط نامشروعش
با نویسنده خاطراتش از سمتش کناره گیری کرد. وی 37 سال سابقه خدمت در ارتش
امریکا را در کارنامه میدید، سالها یکی از نامزدهای اصلی تصاحب ریاست
ستاد مشترک ارتش آمریکا به شمار میرفت. وی در کارنامه خود شش فرماندهی مهم
دارد که چهار مورد آن در مناطق جنگی بوده است.
حضور
پترائوس از سوی دیگر، به این به معنا بود که همکاری بیشتری میان سازمان
سیا و ارتش در حال شکلگیری است. اما این تنها منجر به قویتر شدن و
گستردهتر شدن عملیاتی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و نیروهای ویژه علیه
تروریستهای خارجی است.
ریاست جدید سازمان را "جان برنان" بعهده
دارد، وی قبلا مشاور ارشد اوباما در امور مبارزه با تروریسم بود، مشاور
اطلاعاتی و سیاست خارجی اوباما در کمپین انتخاباتی 2008 بود و 25 سال سابقه
فعالیت در سازمان سیا را دارد و در دور اول ریاست جمهوری اوباما به دلیل
حمایت وی از شکنجههایی که سازمان انجام داده بود، نتوانست به ریاست سیا
برسد.
امروز
آمریکا یکی از وسیعترین و بزرگترین سازمانهای جاسوسی جهان را دارد و
سالانه صدها میلیارد دلار در این زمینه هزینه مینماید و تقریبا از تمامی
کشورها جاسوسی میکند. آمریکا دهها ماهواره جاسوسی با دقت بالا، در فضا
مستقر کرده است و از جاسوسی به عنوان ابزار مهمی برای سلطه بر دیگران
استفاده مینماید.
حاکمان کاخ سفید در حالی امروز به راحتی به
جاسوسی آمریکا از سایر کشورها اذعان میکنند که جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید
گفت: دولت آمریکا متوجه این نکته است که باید محدودیتهای بیشتری بر نحوه
جمعآوری و استفاده از اطلاعات در آمریکا اعمال شود و نگرانی از نقض حریم
خصوصی افراد در جلسات سیاست گذاری لحاظ خواهد شد.
گفتههای آقای
کارنی پس از آن صورت گرفت که گزارشهایی درباره شنود مکالمات رهبران سیاسی
متحد آمریکا و جمعآوری اطلاعات تلفنی در آلمان، فرانسه، اسپانیا، و برزیل
منتشر شد.
سازمان استخباراتی امریکا در حالی 67 سالگی خود را جشن
میگیرد که تاسیس خود را مدیون جنگ جهانی دوم و حمله نیروهای هوایی ژاپن به
پایگاه نظامی امریکا در جزیره "پرل هاربر"، میداند که دولت امریکا از این
سازمان به عنوان سلاح کشنده علیه مخالفینش در سایر نقاط جهان استفاده نموده
است.
به طور مثال دولت "گواتمالا" به کمک سازمان سی.آی.ای سقوط
میکند. به دلیل اینکه حکومت این کشور با سرمایهگذاران امریکایی در این
کشوربه مخالفت برخاسته بود.
تنها درخواست حکومت ساقط شده گواتمالا، درخواست مالیات بر درآمد از سرمایه گذاران امریکایی بود.
واشنگتن به خواست تاجران این کشور به سازمان سی .آی . ای دستورسقوط حکومت منتخب گواتمالا را میدهد.
سی.آی.ای همچنین در ترور "ارنستو چه گوارا" انقلابی کوبایی در بولیوی نقش مستقیم ایفا کرد.
اما
اهداف شوم سیا در عملیات فرامرزی همیشه با پیروزی همراه نبوده است، عملیات
"خلیج خوکها" در کوبا، عملیات "پنجه عقاب" در ایران و شکست مفتضاحانه
عملیات"پرواز ققنوس" در ویتنام نمونههایی بر این مدعا هستند.
سیا و کنترل رسانهها
داستان
کنترل و اعمال نفوذ سیا در رسانه ها ماجرایی تازه نیست. همگان رسوایی سیا
را در رادیو اروپای آزاد و رادیوی آزادی به خاطر دارند. جایی که سران سیا و
میران این رسانه ها همواره اعمال نفوذ سازمان سیا را در این رسانه ها
تکذیب می کردند در حالی که صدایی که از فروافتادن تشت بی آبرویی اینان طنین
انداز شده بود به گوش همگان ذرسید.
"نوام چامسکی"، در کتاب "نیرنگ
های ضروری: کنترول افکار در جوامع دموکراتیک" شرح میدهد که چگونه این
نیرنگها در دموکراسی الزامی است.
چامسکی می نویسد: "در نظام
دموکراتیک، نیرنگهای که لازمه ،نمیتواند بوسیله فشار تحقق یابد، این حیله
ها باید به تدریج و ماهرانه در افکار عامه تزریق شوند".
چامسکی می
افزاید :"در سیاست دموکراتیک، همیشه خطر آن وجود دارد که اندیشههای
استقلال طلبانه به یک عمل سیاسی تبدیل شوند، بنابراین خیلی مهم است تا
تهدیدها را از ریشه سرنگون ساخت".
"کریپتوس" نماد پنهان کاری آمریکا
در دفتر مرکزی سازمان سیا در "لانگلی" ایالت "ویرجینیا" بنای یادبودی وجود دارد که به "نماد پنهانکاری سیا" بدل شده است.
به
گزارش "نیوساینتیست"، بنای یادبود "کریپتوس" که در سال 1990 ساخته شده،
لوحی مسی و شامل 1735 حرف رمزگذاری شده است. سازنده آن هنرمند آمریکایی،
"جیمز سنبورن" است که رمزنگاری را از یک متخصص رمزنگاری سیا آموخته است.
کریپتوس که واژهای یونانی است به معنای پنهان کاری بکاربرده میشود.
نوشته
رمزی این بنای یادبود به چهار بخش تقسیم شده است. سه نوشته رمزی این بنا
تا کنون کشف رمز شده و پیامهای مبهمی را آشکار کردهاند که راهنمای حل
معمایی بزرگتر هستند؛ اما رمز چهارم و نهایی این بنای یادبود هنوز شکسته
نشده است.
یکی
از افتخارات مقامات سیا این است که تا به حال کسی نتواتنسته است پرده از
راز تمثال جاسوسی و پنهان کاری این سازمان شوم بردارد؛ بیخبر از اینکه
سالهاست راز این سازمان جاسوسی و ماشین کشتار آمریکا از پرده برون افتاده
است.