مشرق/ سید محمد خاتمی اخیراً در جمع تعدادی از اعضا مجمع روحانیون گفته است که، سفت و سخت طرفدار بازگشت به نظام و حضور در عرصه انتخابات مجلس است. وی همچنین گفته است که برخلاف همراهانش در فتنه 88 که تمام قد از آنان حمایت میکرد، معتقد است در انتخابات سال 88 تقلبی صورت نگرفته است.
این سخنان خاتمی در نگاه اول مثبت به نظر میآید و شاید بتوان گفت که مشاوران و اطرافیان به وی قبولاندهاند که این راه که تو میرفتی به ترکستان است نه قدرت! اما لازم است در این برهه به نقش پیدا و پنهان خاتمی در جریان اصلاحات و در فتنه 88 اشارهای کنیم تا حافظه تاریخی ما و ملت برخی موضوعات را فراموش نکند.
سید محمد خاتمی کسی است که در هر گام از حرکت جریان اصلاحات به گونهای خود را وارد میدان کرده و نقشی خاص را ایفا میکند. هرچند بسیاری از چهرههای اصلاحطلب خاتمی را فاقد شجاعت و مدیریت برای جریان اصلاحات میدانند اما با توجه به جمیع جهات سعی میکنند تا از داشتههای خاتمی بهترین استفاده را ببرند.
باید یادآور شد که حاکمیت دوگانه، همسویی با تفکرات لیبرالی و هم صدا شدن با دشمنان این ملت جزو مشترکات اصلاحطلبی به شمار میرود اما با توجه به شرایط هر دوره زمانی اصلاحطلبان سعی میکنند، از خاتمی با چهرههای مختلف استفاده کنند.
بازخوانی وقایع تاریخی دهه گذشته و حلقههای به اصطلاح روشنفکری جریان اصلاحات مانند مجموعه کیهان فرنگی، حلقه کیان و حلقه آئین به خوبی نشان میدهد که خاتمی در همه این مجموعهها نقشهای کلیدی داشته است.
باید تاکید کرد که خاتمی علاوه بر اینکه یک بسترساز و یک بازیگر کلیدی برای فتنهگران و تجدیدنظرطلبان است، یک امدادگر کلیدی نیز محسوب میشود. لذا لازم به یادآوری نیست که وی در زمان ریاست جمهوری و در جریان فتنه 88 چگونه رو در روی حاکمیت ایستاد و در این دوره اعضای حقله آئین و کیان در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بر اطراف او جمع شدند و در مواقعی به صراحت پروژههای طراحان جنگ نرم صهیونیستها را به اجرا در آوردند.
این جریان که شعار "فشار از پائین، چانهزنی از بالا" را در دوره فتنه 88 و 78 تمرین کرده است، برنامه فتح سنگر به سنگر را که باید گفت اصلیترین راهبرد جریان برانداز برای نفوذ در ساختار حاکمیتی نظام است را هرگز فراموش نکرده است، این جریان پس از گذر و ناامیدی از مرحله آشوبسازی که قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را داشت، امروز به دنبال مجال و روزنهای میگردد تا مجدد با تابلویی سفید و با فریب و نیرنگ در صحنه حاضر شود.
خاتمی با توجه به توصیهها و مشاورههایی که اطرافیان داخلی و خارجی به وی دادهاند تصمیم دارد نقش خود را در این مرحله تغییر داده و با چهرهای جدید پا به عرصه بگذارد. امروز ملت ایران به جد خواهان محاکمه سران فتنه و پیگیری پرونده آنها از سوی قوه قضائیه هستند، هرچند نجابت نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم در صبوری برای محاکمه آنها ستودنی است، ولی باید گفت ملت جنایات و خیانتهای سران فتنه را هرگز فراموش نخواهند کرد.
حتی عملکرد خاتمی بعد از فتنه نشان میدهد که او نه تنها از خیانتهای خود در فتنه 88 پشیمان نشده و حاضر به عذرخواهی از ملت نیست، بلکه با دیدارهایی که با خانوادههای زندانیان امنیتی و معارض با انقلاب اسلامی به صورت مکرر داشت، نشان داد خاتمی همچنان همگام فتنهگران است.
محمدعلی ابطحی مشاور سابق خاتمی درباره نقشآفرینیهای خاتمی که یک ضلع مثلث سران فتنه را تشکیل میدهد به صراحت میگوید: «خاتمی فضای جامعه را میشناخت. وی اقتدار نظامی، انتظامی و مقام معظم رهبری را که در جایگاه بالایی قرار دارند، میشناخت و با توجه به اینکه وی نسبت به این موضوعات شناخت داشت، این یک نوع خیانت است که از موسوی در موضوع تقلب حمایت کرد... پس از انتخابات 88 در جلسه مشترکی که بین هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی برقرار شد، آنها هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند».
همچنین رئیس دولت اصلاحات در سخنانی در سال 87 اظهار داشت: «اگر در انتخابات دهم احمدینژاد سقوط کند عملا رهبری حذف میشود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه اجرایی باز گردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت، سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدای رهبری تلقی میشود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کرد.»
امروز شاید خاتمی چهره فردی توبهکار را به خود گرفته است اما باید گفت خاتمی از مواضع گذشته خود هرگز برنگشته است. او هرگز در هدفگذاری با سایر اصلاحطلبان و جریان برانداز اختلافی نداشته و ندارد. چرا که او در شهریور 89 ضمن اینکه تاکید میکند متوهمان خشونتگرا حاکمیت را به دست گرفتهاند، میگوید: ما اگر به آینده بنگریم و تلاش کنیم... خردمندان خیرخواه به جای متوهمان خشونتگرا میداندار میشوند و به سوی وضعیتی میرویم که در آن انتخاب سالم و آزاد برگزار خواهد شد.
در کنار اتفاقات کوچک و بزرگی که در صحنه کشورمان رخ داده و هنوز در جریان است، سخن از ادعای «بحرانی بودن اوضاع کشور و ضرورت برگزاری همه پرسی در خصوص مشروعیت دولت منتخب ملت به عنوان راه برون رفت از بحران!» است که از سوی آقای محمد خاتمی و مجمع روحانیون مبارز و در راستای همان ادعاهای آمریکاپسند و اسرائیل شادکن وی، طی سالیان اخیر مطرح شد و این در حالی است که امام(ره) در خصوص ادعای بن بست و بحران در جامعه که لقلقة زبان لیبرالهای آن روز و بعبارت روشنتر اسلاف همین تجدیدنظرطلبان مدعی اصلاحات امروز است ضمن تأکید بر ضرورت پایبندى همه به قانون، میفرمایند:
«من همیشه میل دارم که همه طبقاتى که هستند، همه کسانى که در صحنهها حاضر هستند همه با هم بنشینند اصلاح کنند مسائل را. هى ننشینند آن از آنور بخواهد او را از بین ببرد، او از آنور بخواهد که او را از بین ببرد؛ و مسئله را به بن بست برسانند و مملکت را به بن بست. شما به بن بست رسیدید! اشتباه مىکنید. مملکت اسلام که به بن بست نمی رسد! همین مردم، همین پیرزنها و پیرمردها و جوانها و بچهها، از این بن بستها بیرون مىآورند این مملکت را. شماها به بن بست رسیدید!، مىگویید خوب، چه بکنیم؛ بگذارید اسلام نباشد تا ما باشیم! بگذارید ایران نباشد، شما ایستادهاید تا پاى اینکه ایران نباشد! دست بردارید از فضولیها! براى خدا کار بکنید».
خاتمی قبلا با شروط خود تلویحاً سلامت انتخاباتی آتی را مورد حمله و تشکیک مجدد قرار داده بود و از زندانیان و بازداشتشدگان برانداز نظام اسلامی با عوان زندانیان سیاسی یاد میکرد و خواهان آزادی آنها شده بود.
به نظر میرسد، این روزها خاتمی تحت فشار زیادی قرار دارد و در سالی که انتخابات مجلس نهم در پیش است از سوی طیفهای مختلف اصلاحطلب، (تندرو، کندرو، اپوزسیون) معتدل مورد هجوم انتقادات است و این کار را برای خاتمی بسیار مشکل کرده است.
خاتمی وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، پلی خراب شده میبینید که در دوران فتنه و قبل از آن از خود به جای گذاشته است و ملت ایران در حماسه «9 دی» با شعارهای کاملا آشکار تکلیف او و دیگر سران فتنه را روشن کردند، اما امروز به دلیل اینکه نتیجهای از ساختارشکنیهای خود و اطرافیان خود نگرفته است پشیمان است و به دنبال راهی است تا با حفظ آبرو مجدداً به عرصه قدرت باز گردد و ...
این در حالیاست که رئیس دولت اصلاحات، اخیراً نیز از سوی برخی همقطاران در اصلاحات توصیه به سکوت شده بود؛ به او گفتهاند: تشکل های اصولگرایی این روزها محل منازعه و اختلاف است بنابراین ،شما فعلا سکوت کنید و خیلی برجسته وارد عرصه نشوید چرا که اگر چراغ اصلاحات روشن شود جریان اصولگرایی به وحدت خواهد رسید.
در خاتمه باید گفت خاتمی همان خاتمی حلقه کیان و حلقه آئین و بازیگر اصلی فتنه 88 است.
محسن زیرک