به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، هر سال قبل از شروع سال نو زمزمههای گران شدن بنزین به گوش میرسد.
امسال هم قرار است چنین اتفاقی بیفتد واولین جملهای که بعد از گران شدن
بنزین از دهان مردم جاری میشود درباره بالا رفتن نرخ تورم است. این در
حالی است که بازار فروش بنزین آزاد با انواع و اقسام قیمتها در جایگاههای
آزاد و اختصاصی همچنان ادامه دارد. در کنار آن فروش مکملها نیز با همین
شرایط و با سودهای چند برابر در جایگاههای پمپ بنزین به جریان خود ادامه
میدهد.
دستههای اسکناس میان دستان آغشته به بنزینشان سیاه
میشود. هیچ کدامشان وقت سرخاراندن ندارند و وقتی سراغشان میروم
حواسشان به کارشان است. تا میخواهم درباره فروششان بپرسم نگاهی به اتاق
مسئول میکند و میگوید: من اجازه حرف زدن ندارم باید با جایگاهدار صحبت
کنی.
همچنان که مشغول پر کردن باک ۲۰۶ یکی از خانمهاست میگوید:
تحصیلات من تا سیکل است. توی این جایگاه همه تحصیلاتشان تا دیپلم است فقط
یکی از بچهها لیسانس دارد که ممکن است تا چند وقت دیگر برود. یکی از
مشتریها پول نقد همراه ندارد و جایگاه دستگاه کارتخوان ندارد. همین
میشود اسبابی برای درگیری. میگوید: چنین مشاجراتی طی روز برای ما کم
نیست. وقتی قیمتها جابهجا میشود اسباب جنگ و دعوای ما هم با مشتری به
راه میافتد.
* وقتی بازار را تب مکمل میگیرد
جایگاهدار
از شیشه اتاقش با اشاره میپرسد چه کار دارم. به اتاقش میروم. وقتی
درباره نرخ مکملها و نحوه فروش آنها میپرسم درباره اخبار چند روز پیش بحث
را به میان میآورد که من فقط به کارشناسها جواب میدهم. اما دوباره خودش
صحبتش را ادامه میدهد و میگوید: تجربه نشان داده کسانی که از مکملها
استفاده میکنند تاثیر چندانی روی مصرف بنزین خودرویشان نداشته است. به
نظرم این مکملها مثل تب هستند.
ناگهان وارد بازار میشوند و انواع و
اقسام مختلف آنها با فاصلههای کم یکی پس ار دیگری به بازار عرضه میشود.
این مکملها را برای پاکسازی داخل انژکتور استفاده میکنند که مانند قطره
داخل چشم برای پاکسازی چشم عمل میکند. اگر هر چند وقت یکبار ماشین سرویس
شود دیگر نیازی به استفاده از چنین مکملهایی وجود ندارد. به نظرم این
مکملها همان آب معمولی است که مقداری رنگ داخل آن ریخته شده چون تا به حال
از کسی درباره تاثیر مثبت آن نشنیدهام.
یک سری قرصهای مکمل
آلمانی به بازار آمد که وقتی داخل انژکتور قرار میگرفت مانند آدامس عمل
میکرد. اینها در بستههای شش تایی و دوازدهتایی فروخته میشد. حالا
مدلهای مختلف آن به بازار عرضه شده. من فروش این قرصها را مفید نمیدانم
اما بالاخره برخی از پمپ بنزینها مستقیم اقدام به فروش میکنند.
* دو فاکتور و یک محصول
جایگاههای
سوخت معمولا برای فروش بنزین به دو شکل فاکتور قیمت میدهند. یکی فاکتور
خریدی است که جایگاه از کارخانه میگیرد و دیگر فاکتوری است که به مشتری
ارائه میدهد. جایگاهها معمولا مکملها را به قیمت دو برابر در اختیار
کارکنان فروش قرار میدهند و بعد از آن مقداری سود هم توسط آنها روی آن
گذاشته و به مشتری عرضه میشود. البته او همچنان اصرار دارد که چنین
مکملهایی در جایگاه پمپ بنزین او فروخته نمیشود اما بطریهای خالی مکملی
که در گوشه و کنار اتاق دیده میشود خبر از چیز دیگری میدهد.
انتشار
خبرهای اعتصاب جایگاهداران بحث را به گرانی قبل از موعد فروش بنزینها
میکشاند. آقای جایگاهدار درباره اضافه قیمتهایی که این روزها برخی
سودجوها به بهانه اعتصاب از مشتریها میگیرند توضیح میدهد: جایگاههای
دولتی اجازه چنین تخلفهایی را ندارند اما جایگاههای خصوصی چون بنزینشان
را به صورت آزاد تهیه میکنند مجبور هستند مقداری به قیمت آن اضافه کنند.
این قیمتها در جایگاههای مختلف متفاوت است. البته این قیمت بستگی به
انصاف متصدی فروش آنجا هم دارد که چقدر برای هر لیتر بنزین روی آن میکشد.
این مقدار بسته به نوع ماشین مشتری متفاوت است.
از او درباره
تخلفهای احتمالی جایگاه پمپ بنزین میپرسم، میگوید: من سرهنگ بازنشسته
نیروی انتظامی هستم و خوشبختانه هیچگونه تخلفی در این جایگاه پمپ بنزین
وجود ندارد.
* با موبایل حرف نزنید لطفا
خانمی
با گوشی موبایل وارد اتاق میشود و هنوز نیامده با فریادهای مسئول مواجه
میشود. یک بنر بزرگ روی دیوار جایگاه نصب شده که در آن از صحبت کردن با
موبایل خودداری شده است.
گویا صحبت کردن با موبایل و انعکاس
فرکانسهای آن باعث ایجاد جرقههایی شده و باعث آتش گرفتن کل جایگاه
میشود. جایگاهدار در نهایت خانم گوشی به دست را مجبور به قطع کردن تماسش
میکند. وقتی از او درباره نحوه برخورد مردم در برابر گرانیهای بنزین
میپرسم، جعبه بزرگی را میآورد که در آن پر از کارتهای شناسایی کسانی است
که سالهاست برای خرید بنزین کارتهای شناساییشان را گرو گذاشتهاند و
برای پس گرفتن آن مراجعه نکردهاند. میگوید هفته پیش یکی از مشتریها با
خودرو پژو۲۰۶ بعد از اینکه باک ماشینش را پر کرد با سرعت تمام به سوی در
خروجی جایگاه حرکت کرد. اما همانجا تصادف کرد و مجبور شد چندین برابر پول
بنزین را برای تعمیر ماشینش پرداخت کند. در همین لحظه یکی از مشتریهای
عصبانی با یک ظرف ۵ لیتری مخصوص حمل بنزین وارد اتاق میشود و درباره
ممنوعیت بنزین داخل ظرف میپرسد. چون متصدی پمپ برای هر لیتر بنزین داخل
ظرف ۵۰۰ تومان اضافهتر از مشتریهای دیگر طلب کرده است.
جایگاهدار
حرف مشتری را قبول میکند و در آخر میگوید: چنین اتفاقی در جایگاه ما
غیرممکن است. عصبانیت پسرجوان فروکش میکند و میگوید که بنزین را از جای
دیگری تهیه خواهد کرد. جایگاهدار چنین اتفاقهایی را بسیار طبیعی عنوان
میکند و میگوید تعدادی از مردم با ماشینهای مدل بالای خودشان به عنوان
انعام مبلغی را به بچهها میدهند اما گاهی پیش میآید بدون اطلاع مشتری
مبلغی اضافهتر از مشتری میخواهند که تعداد کمی از مردم برای پیگیری این
قضیه مراجعه میکنند.
یکی از مشتریها درباره افزایش قیمت بنزین در
سال آینده میگوید: دولت به انواع خودروهای سواری مدل بالا اجازه ورود
میدهد آن هم در حالی که استفادهکنندگان این نوع خودروهای لوکس، اقشار
بالای جامعه و از مابهتران هستند. چرا دولت برای کمک به کاهش مصرف سوخت و
همچنین تسهیل حملونقل عمومی اجازه واردات سواریهای کممصرفی که برای
استفاده به صورت تاکسی طراحی شدهاند و با قیمت بسیار مناسب، کیفیت و ایمنی
بالاو مصرف سوخت بسیار پایین طراحی شدهاند را نمیدهد؟
* کارت سوختهایی به قیمت یک وانت اسقاطی
افرادی
هم هستند که خودروهای فرسودهای مانند وانت مزدا را خریداری میکنند تا از
کارت سوختهای آنها استفاده کنند. این کارت سوختها را به صورت آزاد در
اختیار جایگاهها قرار میدهند. آنها هم این کارت سوختها را برای مشتریانی
استفاده میکنند که کارت سوخت ندارند اما در ازای هر لیتر بنزینی که از
این کارتها برداشت میکنند چیزی نزدیک به ۳۰۰ تا۴۰۰ تومان سود دریافت
میکنند. البته مدتی است که دولت تصمیم به جمعآوری کارت سوختهای آزاد
کرده به دلیل اینکه خودروهایی که از بنزین یارانهای استفاده نمیکنند تا
پس از افزایش قیمت در سال آینده از این ذخیره استفاده کنند و مجبور شوند
بنزین یارانهای خودشان را استفاده کنند.
* واردات ماشینهای مدل بالا و بنرین یارانهای
باور کنید من کسی را دیدهام که مازاراتی یا پورشه سوار میشود و از بنزین یارانهای برای سوخت خودروش استفاده میکند.
چنین
چیزهایی در جامعه ما بسیار دیده میشود مثل رئیس بانکی که سبد کالا به او
تعلق میگیرد در حالی که نیروهای خدماتی همان بانک سبد کالا ندارند. از
داخل محوطه پمپ بنزین که بیرون میآیم متصدی کنار پمپ همچنان درگیر مشاجره
با خانم جوانی است که چرا پول ۲۰ لیتر بنزین را گرفته و ۱۵ لیتر داخل باک
را پر کرده است.