کد خبر: ۲۱۲۰۶۳
زمان انتشار: ۰۹:۲۵     ۲۶ اسفند ۱۳۹۲
امام علی(ع) در خطبه 97 نهج البلاغه می فرمایند: اهل بيت پيغمبر را بنگريد! از آن سمت‏ برويد كه آنها مى‏ روند، قدم به جاى‏ قدم آنان بگذاريد، آنها شما را از جاده هدايت‏ بيرون نمى ‏برند و به جاهليت ‏باز نمى ‏گردانند، اگر سكوت كردند سكوت كنيد و اگر قيام نمودند بپاخيزيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى ‏شويد و از آنان عقب نمانيد كه هلاك مى ‏گرديد.
به گزارش پایگاه 598، امام علی(ع) در خطبه هشتاد و ششم نهج البلاغه می فرمایند: اى بندگان خدا محبوب‏ترين بندگان نزد خداوند كسى است كه او را در راه پيروزى بر هوسهاى سركش نفس يارى كرده، آنكس كه جامه زيرينش اندوه در برابر مسئوليتها و جامه روئينش ترس از خداست. چراغ هدايت در قلبش روشن شده و وسائل لازم براى روزى كه در پيش دارد فراهم ‏ساخته دورها را براى خود نزديك و شدائد را بر خود آسان نموده است. به اين جهان نگاه كرده حقايق آنرا با ديده بصيرت ديده، بياد خدا افتاده و اعمال‏ نيك فراوان به جا آورده، از سرچشمه گوارا خود را سيراب نموده: سرچشمه ‏اى كه به آسانى‏ در اختيارش قرار گرفته از آن نوشيده است، از راه هموار و مستقيم قدم برداشته جامه شهوات ‏از تن بيرون كرده و به جز يك غم از تمام غمها خود را بر كنار داشته است، از صف كوران و مشاركت هواپرستان خارج شده و كليد درهاى هدايت و قفل درهاى ضلالت و پستى ‏گرديده است راه هدايت را با بصيرت ديده و در آن گام گذاشته، نشانه ‏ها و علامتهاى اين راه‏ را خوب شناخته است و از امواج متلاطم درياى (شهوات) گذشته است، در ميان دستگيره هاى محكم هدايت ‏به محكمترين آنها چنگ زده و از ميان طنابها به قويترين آنها متمسك شده.‏ ايمان او به خدا همانند نور آفتاب است. در برابر خداوند آنچنان است كه هر فرمان از ناحيه ‏او صادر شود انجام مى‏ دهد و هر فرعى را به اصلش باز مى ‏گرداند. او چراغ تاريكيها است و روشنى بخش نابينايان و كليد حل مبهمات، دور سازنده مشكلات و راهنماى ‏گمشدگان بيابان‏هاى زندگى است. 
 
سخن مي گويد و خوب مى ‏فهماند و يا سكوت مي كند و به سلامت مى‏ رهد، براى خدا اعمال خويش را خالص كرده آنچنان كه خداوند خلوص او را پذيرفته است. او از گنجينه هاى آئين خداست و از اركان زمين او. خود را ملزم به عدالت نموده،و نخستين مرحله عدالتش اين است كه خواسته‏هاى دل‏را بيرون رانده،حق مى‏گويد و به حق عمل مي كند، هيچ كار خيرى نيست جز آنكه براى انجامش ‏بپا خاسته و در هيچ جا گمان نيكى نبرده جز اينكه به سوى آن به راه افتاده. زمام خود را به دست قرآن سپرده و قرآن رهبر و پيشواى اوست، هر جا قرآن فرود آيد او بار خويش را در همان جا افكند و هر جا منزل نمايد او آنجا را منزلگاه خويش سازد. و ديگرى، خويش را عالم خوانده در صورتي كه عالم نيست، يك سلسله نادانيها را از جمعى نادان فراگرفته! و مطالبى گمراه كننده از گمراهانى آموخته، دامهایى از طنابهاى ‏غرور و گفته ‏هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته‏ هاى خود تطبيق مى ‏دهد و حق را به هوسها و خواهشهاى دلش تفسير مى‏ كند. مردم را از گناهان بزرگ‏ ايمنى مى‏ بخشد و جرایم بزرگ را در نظرها سبك جلوه مى ‏دهد. مى‏گويد از ارتكاب شبهات‏ اجتناب مى ‏ورزم اما در آنها غوطه‏ ور است. مى ‏گويد: از بدعتها كناره گرفته ‏ام ولى در آنها غلط مى ‏زند! چهره او چهره انسان است و قلبش قلب حيوان! راه هدايت را نمى ‏شناسد كه از آن طريق برود و به طريق خطا پى نبرده تا آنرا مسدود سازد، پس او مرده ‏اى است در ميان زندگان!
 
عترت پيامبر(ص) كجا مى ‏رويد؟!و رو به كدام طرف مى ‏كنيد؟ پرچمهاى حق بر پاست! و نشانه ‏هاى آن‏ آشكار است‏ با اينكه چراغهاى هدايت نصب گرديده است، باز گمراهانه به كجا مى ‏رويد؟ چرا سرگردان هستيد؟ در حالى كه عترت پيامبرتان در ميان شماست، آنها زمامهاى حقند و پرچمهاى‏ دين و زيانهاى صدق آنها را در بهترين جائى كه قرآن را در آن حفظ مى ‏كنيد، (در دلها و قلوب پاك) جاى دهيد و همچون تشنگانى براى سيراب شدن به سرچشمه‏ زلال آنان هجوم آوريد. 
 
اى مردم اين حقيقت را از خاتم انبياء(ص)بياموزيد كه هر كس از ما مى ‏ميرد در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمى ‏شود. پس آنچه نمى‏ دانيد مگوئيد كه بسيارى از حقايق در امورى است كه انكار مى ‏كنيد و از كسي كه دليل بر ضد او نداريد عذرخواهى كنيد و من همو هستم. مگر من در بين شما به ‏«ثقل اكبر» (قرآن) عمل نكردم؟ و «ثقل اصغر» (عترت پيغمبر) را در بين شما باقى نگذاردم؟ مگر پرچم ايمان را در بين شما نصب نكردم؟و از حدود حلال ‏و حرام آگاهتان نساختم؟  مگر نه اين است كه جامه عافيت را با «عدل‏» خود بر تن شما پوشيدم؟و نيكيها را با اعمال و گفتار خود براى شما گستردم و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان دادم؟پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم، ژرفاى آنرا نمى ‏بيند و فكرتان توانائى ‏جولان در آنرا ندارد به كار مبريد. قسمتى ديگر از اين خطبه است ‏تا آنجا كه بعضى گمان بردند دنيا به كام‏ «بنى اميه‏» مى‏ گردد و همه خوبيهايش را به ‏آنها مى‏ بخشد و آنها را از سرچشمه خود سيراب مى ‏سازد و شمشيرشان از سر اين امت ‏كنار نخواهد رفت. كسانى كه چنين مى‏ پندارند در اشتباهند، چه اينكه سهم آنان جرعه‏ اى‏ از زندگى لذت بخش، بيش نيست مدتى آنرا مى‏ مكند سپس همه را بيرون مى ‏اندازند!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها