سرویس فرهنگی پایگاه 598 -
حجت الاسلام دکتر محمد مهدی بهداروند/ شايد نتوان در ميان نظريه پردازان مادى و الهى شرق و غرب كسى را يافت كه در توجه جدى به امر «فرهنگ» ساختار فرهنگى ابزارها و روشهاى توسعه فرهنگ، ضرورت شناخت عوامل رشد فرهنگ و موضوعاتى مشابه تسامح را روا دانسته و نسبت به حفظ ارزشهاى مورد پذيرش خود سستى را مجاز شمرد. چه آنهايى كه اقتصاد را زيربنا مىدانند، و چه كسانى كه براى جامعه تنها اعتبارى ذهنى قائلند و آن را به موجودى زنده و پويا تعريف نمىكنند و چه آنها كه اساس محورند و خواست و اراده بشرى را ملاك صحت اعمال دانسته و به معيشت الهى بى توجه اند همگى در اين امر متفقند كه بايد با تمام قوا از فرهنگ و ارزشهاى خود دفاع كرد.
اگر شعار اصولى انقلاب ما حفظ و توسعه ارزشهاى الهى نبود، اگر چنين حركتى الهى، تمام مظاهر ما غرب و شرق را به چالشى عظيم فرانخوانده بود، اگر انديشمندان ما بر بسيارى از ابزارها و روشهاى توسعه فرهنگ اسلام ناب قبل از پيروزى انقلاب اسلامى نيز دست يافته بودند اگر لشكر دشمن تا اين اندازه خود را در بدنامكردن و مقابله همه جانبه با اين انقلاب مبارك مجاز نمى دانست باز هم صحيح بود كه «مهندسى فرهنگى» و توسعه آنها به عنوان مهمترين محور استراتژى داخلى نظام اسلامى قلمداد شود.
زمانى كه فرهنگ نزد ما بهعنوان يكى از مهمترين مؤلفه ها در سرپرستى جامعه محسوب مىشود زمانى كه وابستگى فرهنگى منشاء ديگر وابستگىها و استقلال آن زمينهساز رهيدن از تمام قيود است زمانى كه دو نهال «سياست و اقتصاد» در زمين بكر فرهنگ فرس مى شوند از آن تغذيه مى كنند و با حيات او مىزيند زمانى كه اولين خاكريز ما و دشمن در نبرد تاريخى و بى امان اسلام و الحاد فرهنگ است و فتح آن توسط رقيب نقب نفوذ او تا آخرين سنگرهاى عقبه و مفتاح الفتوحش در ديگر عرصه هاست چه جاى درنگ و تساهل؟!
هرچند در سالهاى پس از انقلاب اسلامى تحركهايى از سوى انديشمندان متعهد براى رونق دادن به جريان تحقق و توسعه «مهندسى فرهنگى» صورت گرفته است اما به دلايل متفاوت اين حركتها نتوانسته است تأثيرات جدى و بنيادين در ساختار فرهنگى كشور و بهتبع در ديگر عرصه ها برجاى گذارد.
آنچه تا به حال صورت گرفته و منشاء صدور پيام انقلاب تا چهار گوشه كره خاك گشته است بيشتر متأثر از هيمنه سياسى انقلاب بوده است تا تأثير يافته از تلاشهاى فرهنگى. هرچند مىپذيريم كه قدرت سياسى انقلاب ريشه در فرهنگ غنى اسلامى دارد اما بر اين نكته نيز تأكيد مىورزيم كه زمان پيروزى انقلاب با دوران تداوم و گسترش آن در سراسر جهان و ارائه تمدنى نوين برپايه ارزشهاى الهى بسيار متفاوت است.
اگر تا ديروز براى پيروزى اين حركت عظيم الهى و متعاقبا صدور پيام كلى انقلاب به اقصى نقاط عالم چنين سطحى از خيزش فرهنگى كامل بود اما امروز كه نيازمندى هاى كلان فرهنگى در سطح و گسترهاى متفاوت يا قبل مطرح است حتما نمى توان با ابزارهاى موجود به مصاف دشمنى رفت كه با حربه علم و تكنولوژى ملل ديگر را مقهور و با سحر معادلات و مفاهيم ايشان را مسحور خود كرده است.
در اين جنگ نابرابر فرهنگى همتى مضاف بايد. مسلما اين سخن هيچگاه به معناى غلبه دائمى دشمنان و ضعف ذاتى دوستان نيست بلكه اين فرهنگ زبون ماديت است كه همواره از درك ابتدايىترين مفاهيم الهى عاجز است اگر امروز جنگ فرهنگى در بعضى از عرصه ها بهنفع ما نيست علت را بايد در ضعف تساهل خود جستجو كرد، نه در قوت فرهنگى دشمن.
بى گمان اينهمه غور و جستجو و گفتگو در عرصههاى متنوع فرهنگ آن هم رويكردى به انديشههاى بلند حضرت امام خمينى(ره) «معمار فرهنگ انقلاب» بيش از هر چيز نشانه نياز و ضرورتى حساس است كه امروزه نظام و جامعه فرهنگى جامعه احساس مى نمايد.
بررسى فرهنگ و سير تاريخى آسيب شناسى فرهنگى در عرصه انقلاب اسلامى از جمله مباحثى است كه مى توان با نقد و بررسى صحيح آن درجهت تحقق عملى ايدهآل امام خمينى مبنى بر انقلاب فرهنگى گامهاى موفقى را برداريم. رفع نیازهای فرهنگی جامعه و پذیرش بخش های متضاد و متفاوت درون یک جامعه از دیگر گام هایی است که برای رسیدن به آرمانهای فرهنگی انقلاب اسلامی می توان برداشت.
تعبد عملى مسئولين به اوامر رهبرى، تقويت روحيه تلاش و اميد و بىاعتنايى به تجملگرايى، توجه به اثرات فرهنگى تصميم گيرىهاى اقتصادى، توجه جدى به افكار دانشگاهيان، توجه به پرورش نونهالان و كودكان، رعايت صلاحيت در واگذارى مسئوليتها، ايجاد زمينه مناسب و لازم براى حل معضلات فرهنگى و بهره بردارى از نقاط قوت فرهنگى در حل مشكلات فرهنگى نیز که به حوزه اجرا مربوط است از دیگر لوازم رسیدن به آرمانهای فرهنگی جامعه است.
نهادها و مسوولان فرهنگی برای رفع آفات و تهدیدات فرهنگی یا به عبارت روشن تر«تهاجم فرهنگی» باید ضمن حاکمیت قانون و توجه به حقوق دیگران، ایجاد مانع بر سر راه فساد اداری، توجه به مقوله امر به معروف و نهی از منکر و نیزهماهنگى و يكپارچگى دستگاههاى فرهنگى با عملیاتی کردن مسایلی چون عدم اعمال نفوذ در آراء محاكم، عدم سادهانديشى و استفاده از كارشناسان در تبيين معضلات پیشگیری از نفوذ روحیه تظاهر و نفاق و ایجاد نشاط عمومی در مجامع فکری و دانشگاهی مسیر ایجاد نشاط در فضای فرهنگی کشور و تحقق آرمانهای رهبر معظم انقلاب را فراهم سازند.
در این راستا نهادها و سازمانهایی چون شوراى عالى انقلاب فرهنگى، حوزه ها، دانشگاهها، صدا و سيما، وزارت ارشاد، سازمان و دفتر تبليغات اسلامى، مساجد و مدارس در کنار نقش آفرینی محصولات فرهنگی چون كتاب، روزنامه، فيلم و موسيقى تاثیر بسزایی در تحقق این آرمانها دارند.