به گزارش پایگاه 598 به نقل از مشرق، انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم»
(power Soft) در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه
جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از
طریق بکارگیری آنچه که "قدرت سخت" نامیده می شود،تلاش خود را بر ایجاد
تغییرات در کشورهای هدف از طریق جنگ نرم متمرکز می کند. بعدها نظرات نای
تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان
بکارگیری"قدرت هوشمند" Smart power به مورد اجرا گذارده شد.
بر اساس این نظریه، آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به
برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های
اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح
رسانه های گروهی به مفهوم "انقلاب نرم" معروف شد. بنابراین جنگ نرم،
امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و
پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور به شمار می رود.
موسسه
هوور(زیر مجموعه دانشگاه استنفورد) می باشد. موسسه هوور، با حزب لیکود
رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی دارد و سیاست مداران برجسته آمریکایی همچون
کاندولیزا رایس و دونالد رامسفلد از اعضای آن می باشند. این مؤسسه
پروژهای بهنام "دموکراسی در ایران" را در دستور کار قرار داده است
یکی
از روش های پرکاربرد در عرصه جنگ نرم، اهدای جوایز به ظاهر بین المللی به
افراد خاص می باشد که این روش با هدف استحاله فرهنگی کشورهای دیگر صورت می
گیرد. یکی از جوایز فوق، جایزه "میراث فرهنگ" است که از سوی دانشگاه
استنفورد به افراد خاص اهدا میشود. در حقیقت مجری اصلی این جایزه، موسسه
هوور(زیر مجموعه دانشگاه استنفورد) می باشد. موسسه هوور، با حزب لیکود رژیم
صهیونیستی روابط نزدیکی دارد و سیاست مداران برجسته آمریکایی همچون
کاندولیزا رایس و دونالد رامسفلد از اعضای آن می باشند. این مؤسسه
پروژهای بهنام "دموکراسی در ایران" را در دستورکار قرار داده است که
زیر نظر سه عنصر امنیتی به نامهای "عباس میلانی"، "لری دیاموند" و
"مایکل مک فور" اداره میشود.
عباس میلانی:
وی در زمان محمدرضا پهلوی بهدلیل فعالیت در گروههای چپ(حزب توده)
دستگیر میشود. او بعدها به یک سلطنتطلب دو آتشه مبدل میشود به طوری
که پس از انقلاب یکی- دو سال در ایران زندگی میکند اما پس از چندی کشور
را به مقصد آمریکا ترک و در آنجا کتابهای متعددی را به نگارش درمیآورد و
در این کتابها از دستاوردهای رژیم پهلوی تقدیر میکند.سال ۱۹۹۱ میلادی
(۱۳۷۰ خورشیدی)، احسان یارشاطر، از عباس میلانی میخواهد تا درباره چند
شخصیت نامدار تاریخ معاصر ایران برای "دانشنامه ایرانیکا" بنویسد. همین،
نقطه عزیمتی میشود تا سهگانهای توسط این نویسنده و پژوهشگر (نخست به
زبان انگلیسی) تدوین شود که باهم رابطه بینامتنی دارند. "معمای هویدا"،
"ایرانیان نامدار" (۲۰۰۹) و "نگاهی به شاه" (۲۰۱۳).
وی در حال حاضر
رئيس دپارتمان ايرانشناسي دانشگاه استنفورد می باشد. "در مثلث براندازی
نظام جمهوری اسلامی (بازوی فکری، بازوی رسانهای و بازوی اجرایی) هرکدام
از مؤسسات آمریکایی فعالیت خاصی را انجام میدهند که در ایران نیز یک سری
افراد با آنها همکاری دارند. میلانی، 6 ماه پیش از انتخابات رياست جمهوري
دهم براي نمايندگان كنگره آمريكا سخنراني كرد و رسما با كارشناسان CIA براي
تدوين مدل براندازي نظام جمهوري اسلامي نشست گذاشت.
عباس
میلانی؛ مؤسسه هوور پروژهای بهنام "دموکراسی در ایران" را در دستور
کار قرار داده است که زیر نظر سه عنصر امنیتی به نامهای "عباس
میلانی"، "لری دیاموند" و "مایکل مک فور" اداره میشود
لری دیاموند:
از اساتید دانشگاه استنفورد و از مديران برجسته NED (صندوق اعانه ملي براي
دموكراسي) است و علاوه بر تعلقات صهيونيستي، به دمكراتهاي آمريكايي نيز
نزديك ميباشد. 90 درصد بودجه NED توسط کنگره آمریکا تأمین می شود. NED
فعاليت خود در خصوص ايران را از سال 1999 شروع كرده است. ماموريت اين موسسه
در چارچوب سياستهاي كشور آمريكا در راستاي جنگ سرد بوده كه پس از جا
افتادن براندازي نرم به عنوان روش موازي در كنار براندازي سخت اين موسسه
فعاليت خود را در اين زمينه آغاز كرده است. در اواخر دهه 90 و به خصوص پس
از ماجراي 11 سپتامبر 2001 كه دنياي اسلام يك اهميت كليدي براي آمريكا،
اسرائيل و متحدانش پيدا كرد، NED هم تمركز خود در منطقه را بيشتر كرد.
لری
دیاموند؛ از اساتید دانشگاه استنفورد و از مديران برجسته NED (صندوق اعانه
ملي براي دموكراسي) است و علاوه بر تعلقات صهيونيستي، به دمكراتهاي
آمريكايي نيز نزديك ميباشد
حال به بررسی برندگان این جایزه و سابقه این افراد می پردازیم: هوشنگ سیحون: وی
از معماران عضو فرقه ضاله بهائیت می باشد که در سال 2013، جایزه میراث
فرهنگ را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است. هوشنگ سیحون در سال 1299 در
خانواده ای بهایی در تهران به دنیا آمد.پدرش از یهودیانی بود که به فرقه
ضاله بهاییت پیوسته بود. وی پس از اخذ دیپلم در سال 1319 به دانشگاه تهران
رفت و در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت. هوشنگ سیحون،
پیش از انقلاب و در دوران ریاست شورای شهرسازی و نوسازی تهران، موضوع
"محدوده" و "خارج از محدوده" را مطرح ساخت. سیحون به هنگام تعیین مرزهای
محدوده تهران، اراضی متعلق به خاندان سلطنت و افراد وابسته به دربار و کلان
سرمایه داران عضو روتاری و اعضای فرقه ضاله بهاییت را داخل محدوده قرار
داد و به عنوان رئیس کمیسیون طراحی شبکه اتوبان های تهران، ترتیبی داد تا
اتوبان ها از کنار این اراضی بگذرد و بدین ترتیب موجب شد تا قیمت این اراضی
یک شبه صدها برابر افزایش یابد. همچنین وی در دوران ریاست پردیس هنرهای
زیبای دانشگاه تهران، کارنامه سیاهی از خود بر جای گذاشت.
رواج
ابتذال و تشويق لااباليگري در دانشكده هنرهاي زيبا در دوران رياست هوشنگ
سيحون آن قدر اوج گرفت و آنچنان تاثير بدي بر رفتار و كردار دانشجويان رشته
هاي مختلف اين دانشكده گذاشت كه دانشجويان هنرهاي زيبا را در شمار بدنام
ترين دانشجويان دانشگاه تهران قرار داد. استفاده از مدل های زنده و عریان
زنان در کلاس های درس و اختصاص جدول دستمزد برای مدل های عریان،جهت ترغیب
جوانان به اینکار و انجام اسکیس با طرح موضوعات غیراخلاقی همچون طرح اسکیس
حمام عمومی زنانه و طرح رقاصه و... تنها بخشی از کارنامه وی را شامل می
شود. هوشنگ سیحون پس از پیروزی انقلاب از ایران مهاجرت کرد و به جمع اعضای
فرقه ضاله بهاییت در ونکوور کانادا پیوست.
هوشنگ
سیحون؛ وی از معماران عضو فرقه ضاله بهائیت می باشد که در سال 2013، جایزه
میراث فرهنگ را از دانشگاه استنفورد دریافت کرده است
احسان یارشاطر:
وی، همانند هوشنگ سیحون، از اعضای فرقه ضاله بهاییت می باشد. احسان
یارشاطر در یک خانواده بهائی اهل کاشان در همدان متولد شد. وی هم اکنون
سردبیر دایره المعارف ایرانیکا و از كارگزاران بنياد اشرف پهلوي در
واشنگتن. دي. سي می باشد. ایرانیکا مجموعه دایره المعارفی است که توسط مرکز
آمریکایی ایرانشناسی در حال تدوین است ؛ دولت آمریکا ، سازمان سیا و
موسسات وابسته و تعدادی از روشنفکران فراماسون سعی در معرفی آن به عنوان
مرجع فرهنگ و تمدن ایرانی دارند و تالیف آن بدون تردید یکی از اقدامات
بنیادین غرب برای مقابه با ارزش های اسلامی – ایرانی است و در راستای
تهاجم فرهنگی و جنگ نرم صورت می گیرد.
نکته جالب توجه اینکه، از 279
نفری که در تهیه جلد اول این مجموعه فعال بوده اند 231 نفر آنها آمریکایی
و مابقی ایرانی بوده اند.دولت آمریکا برای دانشنامه ایرانیکا سرمایه
گذاری کلانی را انجام داده اند و برای آن تیم های بسیاری را تدارک دیده اند
که مدیریت این تیم ها بر عهده احسان یارشاطر مشاور بنیاد فرهنگی پهلوی
، استاد اسبق دانشگاه تهران؛ پیرو فرقه ضاله بهائیت و عضو لژ فراماسونی
"مهر” و عضو فعلی کلوپ روتاری "رنچو پارک” لوس آنجلس است. از ویژگی های
لژ مهر حضور استادان علوم انسانی بود که فعالیت خاصی را در کم رنگ کردن
تاریخ و ادبیات ایران و اسلام و بزرگ نمایی دوران پیش از اسلام بوده
است.
اما در تالیف ایرانیکا، احسان یار شاطر همواره از پیروان فرقه
بهائیت مدد جسته و از این طریق سعی در بکار گیری اصطلاحات و الفاظ
فارسی رایج در میان بهائیان داشته است. وی در فصل نامه ره آورد، می
نویسد: ایران سرزمین دین ها و دین آوران است و تنی چند از نام آورترین
دین آوران جهان همچون زرتشت و مانی و باب و بها از این سرزمین برخاسته
اند.
احسان
یارشاطر؛عضو فعال فرقه ضاله بهاییت. .وی هم اکنون سردبیر دایره المعارف
ایرانیکا و از كارگزاران بنياد اشرف پهلوي در واشنگتن. دي. سي می باشد.
ریچارد فرای:
وی تئوريسين مکتب ايراني و معروفترين ايرانشناس یهودی عضو سازمان CIA می
باشد. ریچارد فرای با فرقههای ضاله از جمله« بهائیت» و «اسماعیلیه» نیز
روابط نزدیکی دارد و با احسان یارشاطر همکاری های گسترده ای داشته و همچنین
با کمک آقاخان (رئیس فرقه اسماعیلیه) برنامه «مطالعات ایرانی» در دانشگاه
هاروارد را گسترش داده است. رایزنیهای او به تاسیس کرسی مطالعات ایرانی در
دانشگاه کلمبیا نیز انجامید. فرای به سِمت اولین استاد کرسی ایرانشناسی
در ایالات متحده منصوب شد و پس بازگشتش به هاروارد، احسان یارشاطر بهایی به
این منصب دست یافت. فراي در کسوت یک ایرانشناس، کار خود را براي عرضة يک
"قرائت ايراني از شيعه" کليد زد و هدفش را مشخصاً "دگرگون کردن سرچشمههاي
ديني در ايران" اعلام کرد.
او در ديباچه کتاب "عصر زرين فرهنگ
ايران" به صراحت نوشت «بايد اين نظريه اسلامي را که همه چيز براي مسلمانان
با پيامبر اسلام آغاز ميشود، دگرگون ساخت» و آنان را به «فرهنگ ايران
باستان» بازگرداند. وی از سال 1330 فعالیت خود در رابطه ایران را آغاز کرده
است. ريچارد فراي نه تنها به طور رسمي آخرين بازمانده تشکيلات ضدجاسوسيِ
«اتاق سياه» در CIA شناخته ميشد، بلکه از معروفترين ايرانشناسان
آمريکايي و از بزرگترين جاسوسان زنده غرب در خاورميانه است. فراي در زمره
پرنفوذترين دانشمندان آمريکا در سطح جهان قرار داشت و البته ماموريتهاي
مختلفش از او جاسوسي کارکشته و باتجربه در امور خاورميانه ساخت. وزارت
اطلاعات در ابتداي دهه 1370 پس از شناسايي يکي از پروژههاي جمعآوري
اطلاعات او در تهران رسماً تاييد کرد فراي جاسوس CIA است.
ریچارد فرای؛ وی تئوريسين مکتب ايراني و معروفترين ايرانشناس یهودی عضو سازمان CIA می باشد.
علاوه
بر هوشنگ سیحون، احسان یارشاطر و ریچارد فرای، امین بنانی، عباس میلانی،
بهرام بیضایی و حسین ضیایی نیز جایزه میراث فرهنگ را از دانشگاه استنفورد
دریافت کرده اند.
ریچارد
فرای در کنار احسان یارشاطر، این دو همکاری بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند و
عمده فعالیت های مشترکشان در راستای جعل تاریخ ایران می باشد.
همانطور
که پیش از این نیز اشاره شد، اهدای جایزه از سوی نهادهای وابسته به دولت
آمریکا، یکی از ابزارهای پیشرفته کشورهای سلطه گر غربی در جنگ نرم می باشد.
با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزار مختلفي استفاده مي شود مي توان گفت
كه به همان نسبت نيز گروه هاي مختلفي را مورد هدف و مبارزه قرار مي دهد.
همه افراد جامعه ميتوانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان
جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ
نرم آن را دنبال مي كند.
بنابراین در مقابله با جنگ نرم نبايستي
منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي، روش
هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و
ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع، با
قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از
روشهاي مقابله باشد.