به گزارش پايگاه 598 به نقل از جام نیوز، صداي فرزاد فرزين فاخر است و مردانه. جان ميدهد براي «حماسه» خواني. جان ميدهد براي خواندن از ايران و ايراني. صدايي که «غرور» دارد و جنسش «تفاخر» ميبخشد. همين است که عاشقانههاي او هم غرور آميز است. الهام بخش حس «هم قبيله» بودن. حس يک شادي غرور انگيز جمعي. خيليها ميگويند صداي فرزاد، رنگي حماسي دارد. و به همين سبب ميتوانست طنين ترانه تيمملي در جشن جامجهاني باشد. آنجا که او برايمان با صداي پرحجمش زمزمه ميکند. «گره خورده غيرت تو، با غرور سرزمينم» ميتواني حس کني که جايش در اين جشن جهاني به راستي خالي است. جاي او و جاي صداي او. آري او ميتوانست صداي تيمملي ما باشد. صداي ايران...
* آقا فرزاد، بحث انتخاب خواننده ترانه تيمملي در جامجهاني داغ است. با توجه به صداي حماسيات، به شما پيشنهادي نشد؟
- من حدود 7، 6 ماه پيش يک «ترانه فوتبالي» ساختم که قرار بود در مراسم اهداي توپ طلاي فوتبال ايران از تلويزيون پخش شود. بعد هم صحبت استفاده از آن به مناسبت حضور تيمملي در جامجهاني مطرح بود که منتفي شد. حالا هم دقيقا در جريان نيستم چه زماني پخش خواهد شد.
* متن ترانهاش کاملا فوتبالي است؟
- اين کار در فضاي «ديسکو» ساخته و با توجه به صداي من با فرم ريتميک اجرا شده است. فضاي ملي – ميهني خوبي دارد.
* ترانهاش را چه کسي گفته؟
- کاري است از «روزبه بماني». با وجود آن که به ورزش و فوتبال مربوط ميشود اما به عقيده من فاخر و دوست داشتني و قابلتوجه است.
* ميشود چند بيت از آن را بگويي.
- من به حرمت جنونم، پاي تو بايد بشينم/ گره خورده غيرت تو، با غرور سرزمينم / مردمي که عاشقونه، به تماشاي تو ميرن / توپي که خورده به پا تو، بايدم طلا بگيرن... ترانه شاد و خوبي است.
* بله. زيباست. حالا فکر ميکني مناسب جامجهاني نبود؟
- گفتم که اين کار براي يک مراسم ويژه ساخته شده بود. در مورد ترانه جامجهاني هم پيشنهادي مطرح شده بود که به هر صورت منتفي شد.
* با وجود صداي بسيار دلنشين احسان خواجه اميري، برخي ميگويند جنس صداي او محزون و عاشقانه است و چندان براي فضاي حماسي، ملي مناسب نيست. نظر شما چيست؟
- ترجيح ميدهم در اين مورد نظر ندهم. احسان دوست و همکار خوب من است و به او بابت اين انتخاب تبريک ميگويم. به طور معمول «قبل» از يک انتخاب ميتوان در خصوص معيارها و چگونگي گزينش حرف زد، ملاک داد و انتقادي مطرح کرد. اما پس از رسمي شدن يک انتخاب، طرح هر بحثي هر چند که کارشناسي و منطقي باشد به مسائل شخصي منتسب خواهد شد و آن را به خواست ميلي افراد تعبير ميکنند. در نتيجه حالا ديگر خواننده ترانه تيمملي در جامجهاني انتخاب شده است و بايد به او تبريک گفت.
* پس درهاي نقد را بايد بست؟
- حرف من اين است که بايد براي سالهاي بعد و انتخابهاي بعد، يک گروه کارشناسي تشکيل داد که هم سواد فوتبالي، ورزشي داشته باشند و هم دانش موسيقي. انتخاب در هر زمينه بايد با توجه به مترو معيارهاي آن حوزه صورت بگيرد.
* پس شما هم موافقيد که «جنس صدا» مهم است؟
- بيترديد. مردم ما هم با شعور هستند و ميدانند هر سبک و سياق و حوزهاي، هم موسيقي خاص خود را ميطلبد و هم صداي خاص خود را. همه دوستاني که نامشان براي ترانه تيمملي مطرح شد بيشک از نگاه فني شايسته و قوي هستند اما من فکر ميکنم براي خواندن يک کار ورزشي و ملي - ميهني بايد جنس خاصي از صدا مورد توجه قرار گيرد. در همه دنيا هم اين اتفاق ميافتد. با تشکيل يک گروه کارشناسي بيترديد انتخابي درستتر و قابل دفاعتر انجام ميشود.
* نميشد از تعدادي خواننده خوش صدا و علاقهمند خواست که کاري آماده کنند تا در يک رقابت، نفر برگزيده مشخص شود؟
- اين هم پيشنهاد خوبي است. قطعا «رقابت» ميتواند زمينهساز انتخابي بهتر و شايستهتر باشد.
* حالا فرزاد فرزين چقدر فوتبالي هست؟
- هستم ديگر. پيگيرم.
* يعني طرفدار دو آتشه فوتبالي؟
- چند آتشهاش را ديگر نميدانم (ميخندد) در جشن بهترينهاي فوتبال ايران که سازمان ليگ برگزار کرد هم اجراي زنده داشتم و خواندم.
* ميدانم پرسپوليسي هستي. براي ابراز علاقهات که مثل برخي هنرمندان محذوريت اخلاقي نداري؟
- نه، ندارم. من پرسپوليسيام ديگر.
* پرسپوليس ميتواند قهرمان ليگ شود؟
- رقابت که به شدت فشرده است. پرسپوليس هم شانس دارد.
* ميگويند به علي دايي و علي کريمي هم علاقه خاصي داري. ترجيحتان کدام است؟
- مگر نميشود هر دوي اين بزرگان را با هم دوست داشت؟
* چرا نشود. حالا در دعواي اين دو به کدام يک حق ميدهيد؟
- ترجيح ميدهم دخالت نکنم.
* به هر حال از نظر شما يکي محقتر است ديگر؟
- معتقدم هر کدامشان شرايط خودشان را دارند و لابد از نقطه نظر شخصي، خود را محق ميدانند. حرف من اين است که بايد در جهت منافع ملي فوتبال ايران و البته مصالح پرسپوليس کدورتها را کنار بگذارند و در يک جبهه بجنگند نه با هم.
* شما و ديگر دوستان مشترک تلاش نکرديد اين دو فوتبالي بزرگ را آشتي دهيد؟
- آشتي يک اراده شخصي ميخواهد. ببينيد! علي دايي يکي از افراد موفق فوتبال ايران است که خود من در زندگيام ستايشش ميکنم. او از آن دست افرادي است که بايد الگو قرار گيرند. حال از آنجايي که ايشان ديگر جوان نيست و پا به ميانسالي ميگذارد، ميطلبد که رفتارشان بزرگوارانهتر از قبل باشد. کريمي هم از نگاه من بهترين بازيکن تاريخ ايران است و از نظر اخلاقي هم دوستش دارم. در همين جشن اهداي تنديس انسانيت که به من هم لطف شد در کنار علي آقا بودم. ميخواهم بگويم که اگر گذشت بيشتري داشته باشند و کدورتها را کنار بگذارند اين آشتي هم به درد پرسپوليس ميآيد و هم به کار کليت فوتبال ايران. قبول کنيم که هم پرسپوليس و هم تيم ملي از اختلاف دايي و کريمي ضربه خوردهاند و اين دو بزرگوار بايد گذشت و بزرگي بيشتري نسبت به افراد عادي داشته باشند.
* تصور ميکني اين دو را در يک تيم کنار هم ببيني؟
- هر دو عاقل و بالغ هستند و ميتوانند تصميم خوبي بگيرند. علي کريمي در آخرين سال فوتبالش است و چه زيبا ميشود اگر با پيراهن يک پرسپوليس مقتدر از فوتبال وداع کند.
* حالا براي جامجهاني به برزيل ميروي؟
- اگر درخواست کردند کاري انجام دهم ميروم.
* يعني اگر کاري نباشد براي تماشا و همراهي تيم ملي نميروي؟
- خودم که خيلي دوست دارم. اگر فرصت شود که حتما ميروم. جشن بزرگي خواهد بود.
* برايت افسوس باقي نماند ترانهاي که خواندهاي در جامجهاني استفاده نميشود؟
- حسرتهاي زيادي در موسيقي دارم. اين هم روي همه آنها! من که ديگر کمکم جوانيام رو به پايان است و دوران جواني را طي ميکنم فرصت پرداختن به خيلي ايدهها را از دست دادهام. مثل همه جوانان اين روزگار. هر چند آن کاري که گفتم در آينده پخش خواهد شد.