به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، پرستار واژه مقدسی است که با شنیدن نام این فرشته نجاتبخش مهربانی، ایثار و فداکاری به ذهن آدمی متبادر میشود.
ولادت با سعادت حضرت زینب (س) الگوی فداکاری، ایثار و شجاعت بهنام روز پرستار نامگذاری شده که از سویی بسیار مناسب و از سویی برای پرستاران بسی مبارک است.
پرستاریهای بانوی کربلا در تاریخ ثبت شده و صبوری زینب (س) الگوی تمام پرستاران قرار گرفته است. بیشک زحمات پرستاران بر هیچکس پوشیده نیست و این قشر زحمتکش، خدمات بسیار ارزشمندی ارائه میدهند و در بسیاری از موارد جان انسانها را نجات میبخشند.
به همین مناسبت خبرنگار فارس در کرمانشاه با زینب عزیزی خواهر احمد عزیزی به گفتوگو نشسته است؛ احمد عزیزی شاعر آیینی انقلاب چند سالی است که بر اثر نارسایی کلیه در حالت اغما بهسر میبرد و طی این سالیان خواهرش زینبوار بر بالینش پرستاری کرده و با صبوری، همدم لحظههای سکوت احمد بر روی تخت بیمارستان بوده است.
زینب عزیزی در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمانشاه اظهار داشت: پرستار واژهای مقدس است و من طی سالیانی که در بیمارستان بودم از نزدیک زحمات قابل ستایش پرستاران را دیدهام.
وی ادامه داد: پرستارانی را دیدهام که با زبان روزه از بیماران مراقبت کرده و گاهی روزه خود را پس از چند ساعت افطار میکردند و در این مدت مراقبت از بیماران را با جان و دل انجام دادهاند.
خواهر احمد عزیزی با بیان اینکه پرستارها مسئولیتی بالاتر از مادر، شغل و لباسی مقدس بر تن دارند، ابراز داشت: باید از نزدیک شاهد زحمات پرستاران بود تا متوجه دشواریهای کار آنان شد.
عزیزی شنیدن نام پرستار را تداعی کننده سختیهای حضرت زینب (س) دانست و بیان داشت: پرستار فرشته سفیدپوشی بوده که سراسر زیبایی و پر از فداکاری است.
وی با بیان اینکه پرستار به انسانیت تعهد دارد، یادآور شد: احمد عزیزی در تمام این سالیان شوق زندگی من بوده و پرستاری از احمد عزیزی یعنی به فکر او بودن.
خواهر احمد عزیزی خاطرنشان کرد: دقایق سختی در این ایام داشتهام، لحظاتی که حال احمد مساعد نبوده اشک من جاری شده و با درد احمد، درد کشیدهام.
وی با تاکید بر اینکه احمد برای من خاطره دوران کودکی است و از پرستاری او خسته نمیشوم، گفت: در این سالها دوست نداشتم به مسافرت بروم، چراکه جدایی از احمد را تحمل نمیکنم.
عزیزی بهترین خاطره ایام پرستاری از برادرش را زمانی عنوان کرد که رهبر معظم انقلاب در سفر به استان کرمانشاه برای عیادت بر بالین وی تشریف آوردند و بیان داشت: بدترین خاطره دوران پرستاری از احمد چند ماه پس از به کما رفتن وی بود که چشمش را باز کرد و گمان کردم حالش خوب شده، اما پس از مدت کوتاهی فهمیدم که کاملا بهبود نیافته است.
خواهر احمد عزیزی با بیان اینکه آرزویم شفای کامل احمد است، یادآور شد: در ایام پرستاری از برادرم متوجه آیات بزرگ الهی شدم.
وی از ارتباط قلبی خود با برادرش سخن گفت و تصریح کرد: زمانیکه صورت احمد را اصلاح میکنم و کارهای شخصی او را انجام میدهم، خوشحال میشوم.
خواهر احمد عزیزی اذعان داشت: از دیدن احمد لذت میبرم، خوشحالم و بسیاری از نکات را برای مراقبت از احمد یاد گرفتهام.
به گفته عزیزی، آرزو و تلاش یک پرستار برای شفای بیماران است و پرستاران جز رضای خداوند چیزی را در نظر نمیگیرند.