سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی با نمایش حضور فعال حوزهی علمیه در حل مسائل نظام اسلامی به واسطه ماموریت جامعهی مدرسین حوزه به وی، به منظور شرکت در جلسات سازمان برنامه و بودجه ی سابق، برای تدوین زیرساختهای اقتصادی کشور و شرکت در برخی جلسات ستاد انقلاب فرهنگی بنا به اشارت حضرت امام (ره)، نیز خوش درخشید.
علامه حسینی الهاشمی پس از برگزاری شش مجمع مقدماتی در حوزه و دانشگاه های کشور با حضور اساتید و نخبگان و در راستای تبیین گفتمان خردورزانه و نگاه عمیق و بنیادی به اسلامی کردن علوم و دانشگاهها و اثبات ضرورت انقلاب فرهنگی با طرح مباني نظام آموزشي، روش اجتهاد، موضوع شناسي، سیستم سازی، قانونگذاري و ... کوشيد تا موضوع انقلاب فرهنگی را در ذهنیت اجتماعی طرح و تثبیت نماید و پس از آن فرهنگستان علوم اسلامی قم را تأسیس و آن را مرکز فعالیتهای فکری و پژوهشی در مسیر تحقق انقلاب فرهنگی قرار داد.
مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی قم، 12 اسفند ماه سال 1379 در قم دیده از جهان بست و در جوار کریمه اهل بیت (س) آرام گرفت.
به مناسبت سیزدهمین سالگرد رحلت علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی (ره) یادداشتی از حجت الاسلام یحیی عبداللهی پژوهشگر گروه اصول فقه فرهنگستان علوم اسلامی قم، در پایگاه 598 منتشر می شود.
«هویت» یک انسان را می توان به مجموعه و برایند ظهورات شخصیتی او در عرصه های مختلف تعریف کرد که تصویری از آن فرد نزد دیگران می سازد. «فرهنگستان» برای مرحوم علامه حسینی الهاشمی، نه یک شغل و یا صرفاً یک دغدغه با ارزش - و هرچیز دیگر از این قبیل- بلکه به تمام هویت ایشان تبدیل شده بود. هویتی که در تمام ابعاد شخصیتی او حضور داشته و با آن زندگی می کرد. هرچند این هویت، درون خود، طیف وسیعی از موضوعات متکثر را جای می داد اما بر همه آنها روح واحدی حاکم بود و نظم و نسقی خاص داشت و هدف واحدی را دنبال می کرد.
هویت فرهنگستانی مرحوم استاد حسینی الهاشمی، اولویت اصلی او بود، در تزاحم با دیگر کارها تعطیل نمی شد، زمان و مکان نمی شناخت و با قواعد و قوانین اداری محدود نمی گشت. (لذا شنیده ایم که ایشان بعضاً جمعه ها در دفتر حاضر شده و یا شب ها در آنجا می خوابیده اند.)
یک موضوع آنگاه می تواند به هویت یک فرد تبدیل شود که او به «خلوص» در آن موضوع دست یابد و تمام وجودش یکپارچه رنگ و بوی آن را دهد و از اغیار و اجانب فاصله گیرد. رسیدن به مقام خلوص، نیازمند دست کشیدن از بسیاری از تعلقات و جاذبه ها و چشم فرو بستن بر بسیاری از فرصت ها و پیشنهادهای رنگارنگ است، این ره نیازمند افرادی است که به تعبیر حافظ:
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.
تعلق به «جایگاه علمی و اجتماعی در جامعه» یکی از دام هایی است که می تواند دامن گیر بسیاری از رهروان این طریق شود و آن ها را از رسیدن به مقصود اصلی باز دارد. فرهنگستان، تنها هویت حاج آقا حسینی بود و لذا توانست این پروژه را تا حد زیادی به پیش ببرد.
کلام و رفتار علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی در خصوص فرهنگستان موجی از انرژی و روحیه را بر مستمعین القاء می کرد و موجب قوت قلب آنها می گردید. اگر «شدت روحی» یک مدیر و فرمانده را شاخصه اصلی مدیریت بدانیم، به حق، مرحوم علامه حسینی الهاشمی از این جهت، مدیری شایسته بود چنانکه استقامت و ثبات قدم ایشان در مسیر نیل به اهداف، موجب تشجیع و تحریک اطرافیان بود. همین شدت روحی، مجموعه را به تکاپو وا می داشت و انرژی حرکت مجموعه را تأمین می ساخت.
از دیگر شاخصه های مسلک خالصانه مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی، تمحض و تمرکز بر موضوع کار خود بود؛ مدیری که قصد دارد مجموعه ای از افراد یک سازمان را ولایت و سرپرستی کند می بایست همچون پدری مهربان و دلسوز نسبت به همه شئونات افراد مجموعه خود حساس و جویای احوال آنها باشد.
روحش شاد و راهش مستدام باد.