به گزارش 598، روزنامه کیهان نوشت:
مراسم جشن سینمای ایران، بیشتر از این که به
سینمای ملی تعلق خاطر داشته باشد، یک مراسم محفلی است. جوایز آن به هیچ
وجه جریان ساز نیست و با اندکی دقت می توان دریافت که اکثریت قریب به
اتفاق تندیس ها، بین «دوستان» تقسیم می شود. البته استثناهایی هم وجود
دارد که تاثیری در شخصیت این مراسم ندارد. امسال هم رسم معمول و مألوف
رایج در این جشن درباره حمایت از فیلم های بی نصیب مانده در جشنواره فیلم
فجر بروز یافت. به جز یک فیلم که هم این جشن و هم آن جشنواره درباره
انتخاب آن اتفاق نظر داشتند، اغلب جوایز دیگر جشن خانه سینما به فیلم ها و
افرادی اهدا شد که از قافله سیمرغ های جشنواره فجر بازمانده بودند.
اما عجیب ترین نکته که استقلال رأی داوران این جشن را به چالش می کشد،
وجود نام هایی چون «اسب حیوان نجیبی است» و معتمد آریا در میان برگزیدگان
است. فیلم مذکور، اثری پیش پاافتاده و سخیف است که رضا عطاران هم در آن
یکی از معمولی ترین بازی های خودش را ارائه داده است.
معلوم نیست
که با چه معیاری، عطاران به خاطر بازی در این فیلم برنده شده است. همچنین
معتمدآریا بازی چندان قابل قبولی را در فیلم «اینجا بدون من» انجام نداد
که حالا تندیس بهترین بازیگر زن را دریافت کرده است. این جشن هم مثل دوره
اخیر جشنواره فیلم فجر، جوایز خود را به آثار متعلق به یک جریان سینمایی
خاص معطوف و متمرکز کرد. تنها برگزیده متفاوت این مراسم، فیلم «۳۳ روز» به
کارگردانی جمال شورجه است که تندیس بهترین جلوه های ویژه را از آن خود کرد.
...اما
عجیب ترین حکایت جشن خانه سینما که تبدیل به یک برنامه ثابت شده و این
مراسم را در تعارض با سینمای ملی قرار می دهد، یادکردن از افراد مجرم و به
حراج گذارنده ملت و کشور خود است. در حالی که ستایش از شخصیت ها، حوادث و
دستاوردهای ملی در چنین مراسمی نزدیک به صفر است. امسال هم، تنها نشان از
پاسداشت ارزش ها در حد دوسه جمله درباره دفاع مقدس و حضور گرانقدر
جانبازان معزز محدود شد. تلخ، اما واقعیت است که برخی از افرادی که دراین
جشن از آنها یاد می شود، از راه فروش مردم کشور خود، آن هم به ضدانسانی
ترین و دیکتاتورترین دولت ها کسب درآمد می کنند! ببینید وضع لشکر مدعی
روشنفکری به کجا رسیده که اسطوره نویسندگی شان خود را سپر بلای محسن
مخملباف (فیلمساز اروتیک) می کند! یک بار دیگر به نام هایی که از تریبون
مراسم پانزدهمین جشن خانه سینما و ازسوی مدعوین یادشان گرامی داشته شد
بنگرید تا ببینید چندنفرشان جاسوس و آدم فروش و پادوی دولت های جنگ افروز
و بشرستیز هستند. ای کاش این آقایان حداقل استقلال و آزادگی «شاون استون»
را داشتند که وقتی از او پرسیدند نظرش درباره یکی از همین فیلمسازهای درجه
هشتم چیست؟ پاسخ داد که در همه جای دنیا با مجرمان برخورد قانونی می شود.
اما عجیب است که از نظر برخی مهمانان جشن خانه سینما هرکس مجرم تر باشد و
یا به کشور خودش محکم تر پشت پا بزند، عزیزتر و هنرمندتر است و باید نامش
را بلندتر صدا زد!
می گویند جشن خانه سینما به تقلید از مراسم اسکار
شکل گرفته و برگزار می شود. با این تفاوت که اسکار به شدت پایبند به منافع
ملی آمریکاست و مسئله اصلی اش بروز دادن ابرقدرتی آن کشور است، اما جشن
خانه سینما مسیری معکوس را در پی گرفته است. این مراسم به اصطلاح سینمایی
در بسیاری از دوره هایش به شدت سیاسی برگزار شده است. اما این سیاسی بودن
به سطحی ترین شکل ممکن خودنمایی کرده است. البته این مسئله تا حدی طبیعی
است. چون نهاد برگزارکننده این مراسم، برخلاف ادعا و نامش از حالت صنفی
خارج و به دنبالچه جریانات سیاسی ضدمردمی و ورشکسته تبدیل شده است. البته
این رویکرد، همه اعضای این نهاد را دربرنمی گیرد، بلکه مدیریت آن چنین
شیوه ای را پیشه کرده است. به همین دلیل هم باندبازی به قدری دراین مراسم
شدید و غلیظ است که منتقدان مدیریت خانه سینما هیچ جایی دراین مراسم
ندارند. بسیاری از پیشکسوتان و حتی افرادی که سابقه حضور در رأس انجمن های
تشکیل دهنده خانه سینما را دارند به خاطر این که در باند مدیریت این
تشکیلات نیستند، به جشن خانه سینما دعوت نمی شوند. این مسائل باعث شده اند
که این جشن برخلاف القاب و عنوانش، از حالت آکادمیک خارج و بیشتر شبیه یک
بزم شود. بهتر است به جای جشن سینمای ایران آن را مهمانی یا بزم خانه
سینما بنامیم