* شما از "پنجاه قدم آخر" راضی بودی؟ منتقدین نظر مثبتی درمورد این فیلم نداشتند؟
بله می دانم. من سر این فیلم عذاب زیادی کشیدم. به نظرم فیلم از نیمه دوم به بعد، فیلم شکست خورده ای است و باید قبول کرد، تعارف هم نداریم.
* دقیقا! فیلم از نیمه دوم به بعد اصلا از ریتم می افتد و مخاطب را دلزده می کند.
بله قبول دارم. به هر حال فضای فیلم به شکل دیگری شد که من نمی دانم چرا این طوری شد! ولی پوراحمد خودش که خیلی این فیلم را دوست دارد. بالاخره صاحب اثر است.
* ولی خب شما طبق معمول حتی در یک فیلم بد هم بازی خوبی داشتید.
ممنون. به هرحال من تلاشم را کردم که بازی خوبی انجام دهم ولی معمولا در سینمای ما اگر فیلم بد باشد، بازیگر را هم مقصر می دانند.
* آقای حمیدیان جشنواره 32 برگزار شد و جوایز اهداء شد و شما هم جزء برندگان سیمرغ بودید و البته پرکارترین بازیگرمرد جشنواره امسال، نظر شما درباره جشنواره امسال چیست؟
بله. من 7 فیلم داشتم. چهارفیلم دربخش سودای سیمرغ، یک فیلم دربخش نگاه نو و دو فیلم یکی به کارگردانی شهاب حسینی عزیز و دیگری هم فیلم "به تهران خوش آمدید" که فیلم ناصرضمیری –با دیگران- دربخش نگاه اول و سینمای بین الملل کاندیدا شد و من به همراه ناصر و خانم قاضیانی هم نامزد شدیم که ناصرضمیری جایزه گرفت و من هم که در بخش سودای سیمرغ برای دو فیلم درنقش مکمل سیمرغ گرفتم.
* به طورکلی جشنواره سی و دوم را چگونه ارزیابی می کنید؟
این سوال عجیبی است که خیلی ها ازمن می پرسند ومن واقعا جواب موجز و قانع کننده ای برای آن ندارم. جشنواره امسال به لحاظ شکل و شمایل و تغییرات مدیریتی، جشنواره پرشوری بود.
* به هرحال سال های گذشته شاهدبودیم که به نوعی یک ناامیدی عجیب در سینمای ایران و بر فیلم ها و فیلمسازان و کل اهالی سینما و به تبع آن جشنواره فجرسایه افکنده بود که امسال به نظرمی رسید این ناامیدی جای خود را به امیدواری داده است
بله. آن سیاهی و سایه ناامیدی که می گویید، یک ناامیدی مطلق هشت ساله بود و بدترین روزهای تاریخ سینما هم در این هشت سال رقم خورد و تعارف هم نداریم. این را من نمی گویم، همه می گویند. حالا دولت تدبیر وامید آمده و قطعا دارد کار می کند و ما هم به تلاش آن ها احترام می گذاریم چون خودمان آنها را انتخاب کردیم. تنها جریانی که هست این است که درهرجشنواره ای هم راضی هست وهم ناراضی.
* جشنواره دولت تدبیر وامید چه تفاوت هایی با جشنواره های دوران هشت ساله گذشته داشت؟
تیترهای جشنواره که عوض نشده است فقط آدم ها عوض شده اند. شکل مدیریتی تغییرکرده است. آقای رضاداد واقعا زحمت زیادی دراین دوره کشیدند و دیشب (یکشنبه شب) هم که قرار بود به اصفهان بیایند ولی به هر حال به این جهت که اصفهان استانی است که درطول سال همیشه به آن توجه می شود، ترجیح دادند به زاهدان که و محروم تراست، بروند. به هرحال مدیران این دوره از جشنواره چهره های موجه تری بودند.
* و به همین خاطر است که در اختتامیه دربرج میلاد اکثرکسانی که روی سن رفتند، باامیدواری از آینده سینمای ایران حرف زدند؟ حتی فیلم هایی که دراین دوره اکران شد، منهای آن اتفاقاتی که برای «عصبانی نیستم» افتاد، نشان می دهد که اتفاقات تازه ای افتاده که امید را برگردانده است. اکران فیلم هایی با موضوعاتی که پیش ازاین خط قرمز محسوب می شد، اتفاق خوشایندی درسینمای ماست؟
بله. کاملا موافقم. نزدیک 150 فیلم توسط هیئت داوران دیده شد. این یعنی قطعا یک اتفاقات خوبی دارد می افتد. یک نبضی دارد می زند و این را قطعا مدیون حال خوب فیلمسازانمان هستیم. حال خوب فیلمساز مرهون حال خوب مدیران است. یعنی این ها یک دایره متصل به هم هستند.
* شما دوست داشتید با رییس جمهور در یک فضای صمیمانه گفت وگو کنید، چرا؟ اگر آقای روحانی را ببینید، می خواهی به او چه بگویید؟
بله (این آره را با شور وحرارت وتاکید زیاد می گوید) این حق طبیعی من است. حالا اگر ببینمش، می گویم که چه حرفهایی دارم.اینکه می گویم یک فضای یک دریک متر و رو در رو با رییس جمهور، یعنی جایی که دیگر بادیگارد و دوربین نباشد و من بتوانم حرفهایم را راحت بزنم.
* فرض کنید الان حسن روحانی مقابل شماست.حرفهایت را بزنید.
(می خندد) می خواهم بگویم آقای روحانی! جوان ایرانی الزاما یک جوان قهرمان کشتی دنیا یا برنده المپیادهای جهانی نیست. ما جوان هنرمند ایرانی هم داریم که من یکی از آن ها هستم که البته هنرمند واژه پرطمطراقی است. می گویم من کسی هستم که دارم کارفرهنگی می کنم. باید به من و خواسته های من هم توجه بشود. من هم خواسته هایی دارم. من قهرمان کشتی جهان نیستم ولی فیلم های من جهان را درمی نوردد. امیدوارم ان اتفاق بیفتد و پیش بیاید تا خیلی حرف ها را بزنم.
* دغدغه و مشکل اصلی سینماگران ایرانی چیست؟
مشکل اصلی همه ما ندیده شدن توسط مدیرانی است که در گرما زیر باد کولر خنک می شوند و در سرما بخاری برقی زیرمیزشان روشن است. مشکل من به عنوان بازیگری که تمام سال در بیابان و بوران و کوران به سرمی برم، این است که به گوش مدیران برسانم که باید به من هم توجه ویژه بشود. من اگر یک نخبه المپیادی بودم، این قدر اذیت نمی شدم. چون در یک فضای بسته می نشستم و خدا هم هوش سرشاری به من داده بود و بر اساس آن می گفتم دو دو تا می شود چهار تا! ولی هنریک جهان نامحدودی است. دوست دارم درمورد این چیزها با رییس جمهور صحبت کنم.
* ازبین این فیلم هایی که در جشنواره داشتید، کدام یک را بیشتردوست داشتید؟
قابل قیاس نیستند. من هم از آن طرف مثلا قصه های خانم بنی اعتماد را دوست دارم و از این طرف "چ" و یا روز رستاخیز را.
*جالب همین جاست که شما در ژانرهای مختلف بازی می کنید وجالب تراینکه هم درفیلم هایی حضورداشتید که بنا به دسته بندی های سیاسی، مورد حمایت وتوجه اصولگراهاست وهم درفیلم هایی که اصلاح طلبان ازآن حمایت می کنند ومردم بازی شما درهردوگونه سینما را دوست داشتند.
من خودم این دسته بندی ها را قبول ندارم هرچند نظرتان را قبول دارم که بعضی ازفیلم های من مورد حمایت دولتی ها بوده و بعضی دیگر مورد حمایت مخالفان دولت ولی من سال هاست درفیلم های متعلق به هر دو گروه بازی می کنم و خودم را هم متعلق به هیچ گروه و دسته ای نمی دانم. من بازیگرم و کارم بازیگری است. به همین خاطر با افتخار یک سکانس درفیلم "قصه ها" بازی می کنم یا یک سال و نیم سر صحنه "روز رستاخیز" حاضر می شوم یا در فیلم سختی مثل "چ" حضور پیدا می کنم. فیلم هایی که همگی برای من قابل دفاع هستند.
* "چ" چطور بود؟ به خصوص از منظر کارگردان این فیلم؟
حضور دراین مدل سینما که حاتمی کیا استاد آن است و من همیشه گفتم اگر تکنیکال و ادوات سینمای هالیوود در اختیار حاتمی کیا بود، این کارگردان می توانست فیلم جنگی درحد "ریدلی اسکات" یا حتی "اسپیلبرگ" بسازد، وقتی آدم در چنین سینمایی و در فیلم چنین کارگردانی حضور پیدا می کند و جزئی کوچک از یک فیلم بزرگ می شود، به آن می بالد و احساس غرور می کند.
* نظر شما در مورد صحنه سقوط هلی کوپتر درفیلم "چ" چگونه است با توجه به قدرتی که حاتمی کیا در حوزه سینمای تکنیکال دارد.
این سکانس قطعا یکی ازبی نظیرترین و ماندگارترین سکانس های تاریخ سینمای ایران خواهد بود.
* می گویند حاتمی کیا کارگردان سختگیری است؟
کارگردان خیلی سختگیری است ولی کارکردن با او بازیگر را به اوج لذتی که می تواند از بازیگری ببرد، می رساند.
* یک بحثی که درارتباط با "چ" مطرح شد، این بود که برخی گفتند این چمرانی که ما دیدیم، چمرانی نبود که می شناختیم و با آن چمران فاصله بعضا زیادی داشت. شما چه نظری دراین باره دارید؟ این چمران چمران واقعی بود یا چمران حاتمی کیا؟
آفرین. این آدم چمران حاتمی کیا بود. ما باید از چمرانی که در ذهن آدم هاست، جدا شویم. چمرانی که ما می شناسیم، یک چمران بزرگ، چریکی و مبارز است که یک اسلحه یوزی دارد ومطلقا چریک است اما چمران حاتمی کیا اگر دقت کنید، چمرانی است که به سختی از خانواده اش جدا می شود، بین خانواده و آرمان هایش قرار است یکی را انتخاب کند، عاشق، آرام ودرگیرعرفان و گفت وگو با آدم هاست حتی با دشمنش. اینکه می گویند این چمران نبود، بله، این چمران مطلقا چمران حاتمی کیاست و به شدت چمران استانداردی است!
* شما در جشنواره امسال هم در "چ" و هم در"روز رستاخیز" حضورداشتید. دو فیلمی که کاندیداهای اصلی دریافت جوایز بودند و رقابت اصلی بین آن ها بود و هر دو هم بیشترین جوایز را گرفتند هر چند برخی بر این باورنددر حق حاتمی کیا اجحاف شد. با این حال قبل از اختتامیه خیلی ها می گفتند معلوم است که چه کسانی سیمرغ می گیرند وسیاست هیئت داوران هم کاملا مشخص است. نظر شما چیست؟
من می گویم ابراهیم حاتمی کیا نیازی به این جایزه ها ندارد. درویش هم همین طور. این دو هردو دریک گونه از سینما یعنی سینمای جنگ فیلم می سازند آن هم به بهترین شکلش. بسیار هم با هم دوست ورفیق هستند. به هرحال "چ" در بخش بین الملل سیمرغ بهترین را گرفت و رستاخیز هم در بخش سودای سیمرغ. باید این فیلمسازان بزرگ راضی ازجشنواره بیرون بروند. کما اینکه کسی فکرش را هم نمی کرد بهروزافخمی بزرگ با آن مدل سینمای فلسفی جذابش دوتا سیمرغ بگیرد!
* خود افخمی هم شوکه شده بود!
بله ولی بالاخره این جور هم نبود که فکر کنیم می خواستند تمام جوایز را به درویش یا حاتمی کیا بدهند.
* موضوع همین جاست که این درست است که بخواهند همه را راضی نگه دارند واگر لازم شد بخش هایی برای دادن جایزه ازخودشان خلق می کنند تا هیچکس دست خالی بیرون نرود؟ این کار اصل جشنواره را که برپایه انتخاب "بهترین" است زیرسوال می برد؟
بله. به هرحال "بهترین" که انتخاب می شود ولی آیا شما می توانی این هشت نفری که داور جشنواره امسال بودند را زیرسوال ببرید؟ افرادی که همگی صاحب نظر وصاحب تئوری هستند؟کدام اسم درهیئت داوران اسم کمی بود؟ وقتی این برنده ها از فیلتر نگاه و داوری این اسامی رد می شوند، دیگر نمی شود اعتراضی کرد. شما نگاه کنید من از فیلتر فرامرز قریبیان و کیانوش عیاری رد شدم وشدم بهترین بازیگرنقش مکمل واین خیلی برای من ارزش دارد.
* بله ولی حتی روی همین هیئت داوران هم فشارهایی وجود داشت که قریبیان هم به آن اعتراف کرد.
این را آن هایی که تحت فشار گذاشتند باید جواب بدهند و تاریخ هم نشان داده که بالاخره روزی مجبور به جوابگویی می شوند و تقصیری متوجه آدم هایی که مجبور به تحمل این فشارها شدند، نیست والا من بازهم می گویم مگر ما بزرگتر از هوشنگ گلمکانی داریم که 35 سال است مجله فیلم را درمی آورد و هیچ کس نمی تواند درنقدهای او ان قلت بیاورد یا پرویز شهبازی که فیلمساز بزرگ و محترمی است.
* حالا کمی از بحث جشنواره جدا شویم.کارگردانی هست که آرزوی کارکردن با او را داشته باشید؟
آره خیلی ها مثلا اصغر فرهادی، پرویز شهبازی، کمال تبریزی (در سینما)،بهرام توکلی، شهرام مکری.
جالب است که حتی کارگردانان جوان را هم نام بردی درحالی که خیلی ازستاره های سینمای ما کارکردن با فیلمسازان جوان را برای خود سبک و کوچک میشمارند.
نه، اینها سلایق و علایق من هستند. با خیلی از خوب ها کارکرده ام و دوست دارم حالا با این هایی که نام بردم هم کارکنم مثلا بهرام توکلی
* بیگانه را در جشنواره دیدید؟
نه متاسفانه، فرصت نشد ولی "پرسه درمه" توکلی یکی از بهترین فیلم هایی است که دیده ام و به شدت آن را دوست دارم.
* شما جزء معدود بازیگران نسل جوان سینمای ایران هستی که به عبارتی می شود گفت بازیگر تکنیکال هستید.یعنی تکنیک های این کار را بلدید و باز به قول فوتبالی ها، تکنیکی بازی می کنید.
خب یک بخشی از آن به خاطر تحصیلات آکادمیک من است.
* اگر به تحصیلات باشد که الان کلی بازیگر تحصیلکرده داریم که همگی هم می گویند دانش آموخته دانشکده هنرهای زیبا هستند!
بله، همه هم دارند از این دانشکده بیرون می آیند و وارد سینما می شوند و الحمدالله خروجی زیاد است (می خندد) ولی آره به هرحال تحصیلات و نشست و برخاست با بزرگانی مثل رضاکیانیان، آتیلا پسیانی ٰ بهمن فرمان آرا برای یادگیری بخش تکنیکال سینما بی تاثیرنیست. دربخش غریزی هم که چون من آدم به شدت احساساتی هستم،با هم ترکیب می شود و یک محصول خوب می دهد که البته امیدوارم اینطور باشد ( و می خندد).