کد خبر: ۲۰۶۷۵
زمان انتشار: ۰۹:۴۰     ۲۹ شهريور ۱۳۹۰
حسام عسگری از گزارشگران و مجریان صداوسیما که در همایش بیداری اسلامی حضور داشته، حاشیه ای از این همایش را در مورد سردار قاسم سلیمانی، در وبلاگ خود، سازش، چنین قلمی کرده است:

امروز در اجلاس بین المللی بیداری اسلامی مشغول تهیه گزارش بودم ، هنگامی که رئیس جمهوری آمد در راهروی پشتی سالن دکتر ولایتی ، ابراهیم جعفری نخست وزیر سابق عراق و شهاب الدین صدر به استقبال رئیس جمهور آمده بودند ، ناگهان چشمم به یک مرد لاغر اندام افتاد که کت شلواری مشکی که معروف است به کت احمدی نژادی تنش بود ، قیافه اش خیلی برایم آشنا بود اما هرچه فکرمی کردم یادم نمیامد تا اینکه بالاخره فهمیدم این مرد کیست، این مرد لاغر اندام همان سرداری است که دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی با شنیدن اسمش لرزه بر اندامشان میفتد ، او کسی نبود جز سردار سلیمانی فرماده سپاه قدس ایران. 

 
 اول شک کردم ، دویدم طرفش ، ازجوانی که به نظرم همراه سردار بود و پشت سرش راه می رفت پرسیدم : سردار سلیمانی اند دیگه ؟ گفت : بله ،ناگهان میکروفن من را دید و تصویربردارم را که یکهو جا خورد و گفت نزدیک نشوید و اصلاً فیلم نگیرید ، سریع میکروفن را دادم به تصویر بردار و دویدم سمت سردار که داشت از پله ها می رفت بالا ، سلام کردم و خودم را معرفی کردم ، چهره محجوبی داشت جوابم را داد ، گفتم :سردار خیلی دلم می خواهد که از شما یک مستندی بسازم ، حیفه که شما گمنام بمونید ، سردار گفت : دعا کن شهید بشوم آن وقت می توانی مستندت را بسازی ، گفتم : نه دیگه ، همیشه تا شماها شهید میشید میان سراغتون ، حیفه گمنام باشید به خدا ،ما دجوونا نیاز داریم به شماها، سردار خنده ای زد و در آغوشم گرفت و شروع کرد به بوسیدن و گفت : تو رو خدا دعا کن شهید بشم ، دعا کن شهید بشم و من دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ، سردار رفت با همان چهره محجوب و آرام ، انگار نه انگار که او همان کسی است که پشت خیلی از دشمنان اسلام و ایران را به خاک مالیده است .
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها