رئیس سازمان انرژی اتمی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواست که نسبت به تعهدش در مدالیته عمل کرده و پرونده هستهای ایران را در آژانس مختومه اعلام کند.
به گزارش فارس، فریدون
عباسی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی پیش از ظهر امروز (به
وقت وین) در اولین روز از پنجاه و پنجمین کنفرانس عمومی آژانس سخنرانی خود
را ایراد کرد که متن کامل آن در زیر میآید.
به نام خداوند بخشنده مهربان
آقای رئیس، هیئتهای محترم، خانمها و آقایان
سی و یک سال پیش در چنین روزهایی، ارتش رژیم صدام، تهاجم همه جانبهای را
از زمین، هوا و دریا، به کشورم آغاز کرد. به راستی، چرا رژیم صدام به
جمهوری اسلامی ایران حمله کرد و این تهاجم نظامی، با پرونده هستهای ایران
چه ارتباطی دارد که در این اجلاس آن را یادآوری میکنیم.
پیروزی
انقلاب اسلامی، پایگاه نظامی، اقتصادی و سیاسی برخی کشورهای دارنده سلاح
هستهای را در یک منطقه استراتژیک جهان، برچید و منجر به ظهور جمهوری
اسلامی ایران در این بخش مهم از جهان گردید.
در آن زمان، بوجود
آورندگان رژیم صهیونیستی، سرمست از کشتار مردم مظلوم فلسطین و غصب سرزمین
آنها، در این خیال بودند که صهیونسیتهای منحرف، منافع آنها را در منطقه
تامین خواهند کرد. اما دعای همه موحدان برای التیام آلام مردم فلسطین، در
سال 1979 میلادی در کشور ایران، اجابت شد و با اراده خداوند و همت والای
ایرانیان بر اساس اصول آزادایخواهی اسلامی، قدرتی در منطقه بوجود آمد که
منادی صلح، دوستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین، در منطقه و جهان باشد.
شکست صهیونیستها و اربابان آنها و برهم خوردن برنامههای سلطهگرانه آنها
در جهان، باعث شد که آنها بخواهند برنامههای تکراری سرکوب انقلابهای
مردمی را در ایران نیز اجرا کنند لذا به ساماندهی و اجرای کودتاهای حزبی،
رسانهای و نظامی، در ایران پرداختند که همگی به لطف الهی و هوشمندی رهبر
کبیر انقلاب اسلامی ایران و پیروان وی، خنثی گردیدند.
این
بازندگان، آخرین حربه را که تحمیل جنگ و تجزیه کشور بود، تجربه کردند. اما
از مقاومت ایرانیان مسلمان و خداجو غافل بودند و از این رهگذر نیز، عایدی
نداشتند و ایران، استوار و قدرتمندتر از گذشته، با حفظ تمامیت ارضی باقی
ماند. با گذر جمهوری اسلامی ایران از این فراز و نشیبها، خصومت چند کشور
شرور و تمامیتخواه، با آزادی و استقلال ملت ایران، هر زمان به شکلی ظاهر
میشود. زمانی به صورت کودتا و یا تحمیل جنگ و در زمان حاضر، با
پروندهسازی و خدشه واردکردن به فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران.
آقای رئیس؛ خانم ها و آقایان؛
در آن دوران سخت دفاع از میهن، مجامع بینالمللی و آژانسهای مدافع قوانین
و پروتکلها کجا بودند؟ چرا کسی جلوی حملات ناجوانمردانه، به ایران و
بخصوص استفاده از سلاحهای شیمیائی و کشتار جمعی رژیم صدام را نگرفت؟ چرا
رسانهها، وجدان جامعه جهانی را برای مقابله با پدیده شوم استفاده از سلاح
شیمیائی که نزدیک به یکصد هزار نفر شهید و مجروح داشتهاست، بیدار نکردند؟
در دوران دفاع در برابر دشمن مهاجم نیز، ما تحریم بودیم. همدستان دشمن ما،
چون دزدان دریائی راههای حیاتی ما را مسدود میکردند. ولی کم نبودند
کشورهای مستقل و اذهان بیداری که، آزادی و آزادیخواهی را دوست داشتند.
همانگونه که امروز نیز کم نیستند و به مقاومت ما احترام میگذارند و منتظر
فرصت، برای یاری رسانی هستند.
تثبیت سرزمین و ثبات سیاسی جمهوری
اسلامی ایران، زمینهساز رشد علمی-صنعتی کشور، در همه ابعاد گردید و منطقی
است که یک کشور رو به رشد، به دنبال تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود باشد.
در این مسیر، استفاده از انرژی هستهای، یکی از راههای امتحان شده در
دنیا میباشد.
دانش و فناوری هستهای، به دلیل ماهیت دقیق و
گسترده بودنِ دایره علمی و فنی آن، علاوه بر فوائد مختلف آن در تامین
انرژی و توسعه کاربرد پرتوها در زندگی و سلامت مردم، باعث رشد سایر
شاخههای علمی و بخشهای مختلف صنعتی و نیز بالا بردن ظرفیتهای خدمات
تخصصی، در کشورها میشود. مغز متفکر در رهبری جمهوری اسلامی ایران، به
خوبی از این مهم آگاه است و در رشد و توسعه علم و فناوری هستهای در کشور
تأکید دارد.
در این ایام از اکثر اعضاء آژانس و مدیرکل محترم
انتظار میرود که ناخواسته تحت تاثیر چند کشور معدود، از دارندگان و
اشاعهدهندگان سلاحهای هستهای قرار نگرفته و کشورها را از حقوق مسلم خود
محروم نسازند و کاری نکنند که به منظور بهرهمندی از چنین حقوقی، به دلیل
برخی موضعگیریها و اقدامات خصمانه اندک کشورها، بقیه اعضاء آژانس مجبور
به انجام فعالیتهای صلحآمیز پنهانی شوند.
در این دوران که
کشورهای مستقل و یا در حال توسعه در مضیغه قرار میگیرند، آژانس باید با
تامل و سعه صدر نسبت به تامین حقوق هستهای کشورها، از طریق مقابله با
اعمال محدویتها، ممانعت از پروندهسازیها و اشتراک گذاشتن دانش بدست
آمده، به وظایف ذاتی اساسنامهای خود عمل نماید.
آقای رئیس؛
ما باید این اعتماد را در جامعه جهانی بازسازی کنیم که آژانس، به کانون
حفظ منافع دارندگان سلاح هستهای و مانعی برای استفاده کشورها از مزایای
صلحآمیز فناوری هستهای، تبدیل نشده است. یادآوری مینمایم، آژانس طی
دهه 70 ساخت سیستمهای انفجاری با عنوان «استفادههای صلحآمیز از
انفجارات هستهای» را منتشر، تبلیغ و ترویج نموده است و با این توجیه،
کشتار هزاران انسان بیگناه در هیروشیما و ناکازاکی و آلودگیهای ناشی از
آزمایشهای سلاحهای کشورهای درگیر در رقابتهای تسلیحاتی، را موجه نشان
دادهاست.
توصیه می کنم که آن انتشارات را مطالعه کنید. تلاش
چند قدرت هستهای این بود که آژانس، تحت نفوذ و کنترل آنها باشد تا فرصت
کافی برای انجام آزمایشهای تجربی و آلوده کننده محیط زیست، را داشته
باشند و با کسب دادههای تجربی کافی، مقدمات سلطه نرمافزاری خود را فراهم
سازند. هم چنین آژانس با آن اقدامات، این امکان را، برای دارندگان
سلاحهای هستهای فراهم نمود، تا از طریق رسانه و صنعت سینما و ذخایر سلاح
هستهای، خود را به عنوان منجی و ضامن آینده بشریت، در مقابل حملات طبیعی
و مصنوعی فضایی، در برابر افکار عمومی معرفی کنند.
امروزه
علیرغم همکاری خوب و حتی اجازه به بازرسی و نظارت فراتر از قرادادهای
پادمانی کشورها، آژانس چه راهی را در پیش گرفتهاست؟ خود را بیطرف معرفی
میکند، اما آیا آژانس واقعاً بیطرف است؟ اگر چنین است، پس چرا از
فعالیتهای پنهانی احتمالی برخی کشورهای غربی و یا استقرار چند صد کلاهک
هستهای در خاک اروپا و برخی کشورهای اشغال شده -که سلامت مردم این جوامع
را به شدت تهدید میکند- چیزی نمیگوید و یا گزارشی به نهادهای
بینالمللی، مانند سازمان ملل متحد ارسال نمیکند؟
چرا آژانس در
خصوص مواد هستهای مفقود شده در آمریکا، سکوت کرده و به تدریج آن را به
فراموشی سپردهاست؟ این مواد در حال حاضر، در دست چه کسانی است؟ امنیت و
سلامتِ جامعه آمریکا و جهان، در خطر است. انتظار است در آینده نزدیک،
گزارشِ دقیقِ آن توسط آژانس، در اختیار همگان قرار گیرد و به این نگرانی
جدی جامعه جهانی، پاسخ داده شود.
برخوردهای گزینشی آژانس
بیناللملی انرژی اتمی، بخصوص با کشورهای در حال توسعه، در منحرف نشان
دادن فعالیتهای آنها، تاکنون زمینهساز تحریمهای اقتصادی و متعاقب آن،
حمله نظامی به این کشورها شده است. این دخالتها و تاثیرگذاریها،
معمولاً توسط سه کشور غربی صورت میگیرد که در پروندهسازی علیه ایران
پیشتاز بوده و منافعشان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از دست رفته است.
ما توجه مدیرکل محترم و تمامی آزاد اندیشان جهان را، به این نکته جلب
مینماییم که آژانس بر اساس اساسنامه باید تمام تلاش خود را معطوف به
کنترل کشورهای جنگ افروز و دارنده سلاح هستهای نماید زیرا آنها به دنیا
ثابت کردهاند که هر موقع بخواهند، تهدید و قدرت نمایی میکنند. آژانس
باید با کشورهایی برخورد کند، که در صورت احساس کوچکترین خطر، هواپیمای
مسافربری بی دفاع را در خلیج فارس سرنگون کرده و مدال افتخار و شجاعت به
فرمانده آن عملیات میدهند. بیتردید خطر چنین کشوری که دارای سلاح
هستهای میباشد و تاکنون به تعهدات خود به کنوانسیون شیمیایی نیز عمل
نکردهاست، برای صلح و امنیت جهان یک نگرانی جدی است و اقدام آنی جامعه
جهانی را میطلبد.
جناب آقای رئیس،
امروز جمهوری اسلامی
ایران، در تامین متخصصان مورد نیاز خود، در اکثر زمینههای علمی-تخصصی، به
خودکفایی رسیده است. تلاش جدید چند کشور و سرویسهای امنیتی-تروریستی
آنها، به حذف فیزیکی متخصصان ما، متمرکز شده است. تاکنون آقایان دکتر
مسعود علیمحمدی، دکتر مجید شهریاری و مهندس داریوش رضائینژاد را -که همه
از اندیشمندان و متخصصانِ برجسته کشور ما بوده و تمام مدارج تحصیلی خود
را در ایران کسب کرده بودند- به شهادت رساندهاند و تعداد دیگری را نیز،
در فهرست ترورهای آتی خود گذاشتهاند که نام و مشخصات آنها در فهرست تحریم
اعلام شده توسط شورای امنیت و اتحادیه اروپا و یا اطلاعاتی که سرویسهای
جاسوسی در اختیار آژانس قرار دادهاند ذکر شده است.
ما به جد،
خواهان اعلام برائت آژانس، از همکاری و بسترسازی در این اقدامات هستیم و
ضروری میدانیم، کشورهای عضو و مدیرکل آژانس، ضمن محکوم کردن این اقدامات
تروریستی و خصمانه، برای دلجوئی از مردم ایران و بازماندگان این وقایع تلخ
و نیز اثبات حسننیت خود، نسبت به تعهدش در برنامه کاری توافق شده
(مدالیته) عمل کند و پرونده هستهای ایران در آژانس را شجاعانه مختومه
اعلام نماید.