به گزارش 598 به نقل از عصر ایران، از تعداد كشته شدگان این فاجعه
آمار دقیقی در دسترس نیست چرا كه به ادعای بازماندگان معدود فاجعه به غیر
از گور دستجمعی كه در محل كشتار در منطقه الغبیری بیروت جنوبی برای
قربانیان حفر شده ، تعداد زیادی در اماكن دیگر مانند "ملعب الریاضی" مدفون
شده اند.
كشف این گورهای دسته جمعی چندان دشوار نیست،كافی است روزی
دولت تصمیم بگیرد كه طرح مترو بیروت را اجرا كند آنگاه است كه ابعاد
هولوكاست معاصر فلسطینی آشكار می شود.
اما در میان قربانیان حادثه 16 سپتامبر 1982 در اردوگاه های صبرا و شتیلا تعداد زیادی غیر فلسطینی نیز وجود دارند كه روزنامه السفیر چاپ بیروت پس از گذشت سه دهه از آن پرده برداشت و خبر دردناك برای ما ایرانی ها این است كه در میان شهداء این فاجعه هولناك 21 ایرانی نیز وجود داشتند كه در همه این سال ها هیچ سخنی از آنها در هیچ جا گفته نشده است!
منبع خبر روزنامه السفیر گزارش رسمی قاضی دادگاه نظامی وقت اسعد جرمانوس است كه هیچ گاه منتشر نشده است.
اینكه چرا در آن زمان این گزارش ناپدید شد كاملا روشن است.دادگاه نظامی
لبنان زیر نظر رئیس جمهور این كشور فعالیت می كند كه بر مبنای قانون اساسی
این كشور باید از میان مسیحیان مارونی انتخاب شود ؛ رئیس جمهور آن زمان
لبنان كسی نبود جز امین جمیل،رهبر كنونی حزب كتائب كه نظامیان تحت
فرماندهی پدرش پیر جمیل(رهبر وقت حزب) به همراه یگان هایی از شبه نظامیان
قوات لبنانی به فرماندهی سمیر جعجع و حزب مسیحی ملی گرایان آزاد به رهبری
كمیل شمعون و شبه نظامیان وابسته به سعد حداد مرتكب آن جنایت هولناك شدند
و طبیعی است كه امین جمیل مانع از انتشار گزارشی شود كه پدر و حزب متبوعش
محكوم شوند.
بنابراین باید افرادی مانند ایلی حقیبه ترور می شدند تا متهمین اصلی در پشت خط قرمز عدالت آسوده باشد.
جالب است بدانید كه امروز این احزاب مسلح و جنایتكار طرفدار حقیقت شده اند و به صف حامیان دادگاه بین المللی ترور نخست وزیر سابق لبنان رفیق حریری پیوسته اند كه حزب الله را محكوم به ترور كرده است! بالاخره اینجا لبنان است جایی كه گرگ لباس گوسفند می پوشد و روباه رفیق چوپان می شود!
اگر خبر روزنامه السفیر صحیح باشد كه معمولا اینچنین است،شكی نیست این 21 مبارز ایرانی در شب تاریك 16 سپتامبرحومه جنوبی بیروت برای دفاع از اردوگاه و جلوگیری از قتل عام زنان و كودكان بی دفاع وارد اردوگاه فلسطینیان شده بودند.
قطعا آنها می دانستند كه بواسطه حمایت مستقیم نظامیان اسراییلی از عملیات شبه نظامیان مسیحی، پا در عرصه خطرناكی گذاشته اند و تاریخ هیچ گاه از آنها نخواهد نوشت اما آنها رفتند تا بی ادعا از مظلوم دفاع كنند.
اینكه این جوانان ایرانی در آن سالها در لبنان چه می كردند تاریخ نانوشته ای نیست و با رجوع به تاریخ سالهای آغازین دهه شصت خودمان می توان به چرایی آن پی برد.
السفیر از اسامی این شهدای ایرانی و محل دفن آنها هیچ اطلاعاتی منتشر نكرده است ،اما آیا در ایران نیز كسی از این مردان ایرانی ، نام و نشانی در دست ندارد؟