به
گزارش پایگاه 598 به نقل از کیهان، ماجرا از آنجا آغاز شد که خاتمی و جمعی از اعضای مجمع روحانیون در
آستانه 22 بهمن به شکل بیسر و صدا به حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) رفته و
مورد استقبال سیدحسن خمینی قرار گرفتند.
خاتمی درهمین بحبوحه مدعی
شد باید کدورتهای گذشته کنار گذاشته شود! و این در حالی بود که فتنه و
آشوب تدارک شده از سوی سرویسهای جاسوسی بیگانه و با بازیگری افراطیون مدعی
اصلاحات، یک کدورت و دلخوری شخصی نبود که بتوان از آن گذشت. بدتر از همه
اینکه خاتمی در جلسات محفلی اذعان کرده بود ادعای تقلب واقعیت ندارد و با
این همه از فتنهگران مدعی تقلب حمایت کرد. در حقیقت جرم خاتمی و طیف همسو
با وی در مجمع روحانیون، سنگینتر از افراد قانونشکنی بود که با توهم
تقلب، احساساتی شده و اقدام به قانونشکنی و رفتار ضد امنیت ملی کرده
بودند.
همزمان با همین تحرکات بود که مجمع روحانیون و حزب مشارکت با
صدور بیانیههای دو پهلو، دعوت به حضور در راهپیمایی 22 بهمن کردند. همین
موضوع سر آغاز ماجرای تازهای در جبهه سرخورده فتنه سبز شد. این طیف یک بار
سناریوی افتضاح اسب تروا را با اعلام آن از سوی عطاءالله مهاجرانی و
کارگردانی رسانههایی نظیر بیبیسی در 22 بهمن سال 88 به اجرا گذاشتند که
طبق آن قرار بود حامیان فتنه لابلای جمعیت تظاهراتکننده بروند و در وقت
مقتضی چفیهها و نمادهای مذهبی را به دور بیندازند و به نفع فتنه شعار دهند
اما هیچ و پوچ بودن حامیان فتنه باعث ضربالمثل شدن سناریوی مذکور به
عنوان «درازگوش تروا» گردید. حالا در آستانه 22 بهمن 92، ابراهیم نبوی از
دستاندرکاران سناریوی اسب تروای سال 88، همسو با اصلاحطلبان میگفت باید
در راهپیمایی شرکت کرد چرا که جمهوری اسلامی واقعیت است. بیبیسی نیز به
استقبال بیانیه خاتمی رفته و خواستار یک راهپیمایی متفاوت شد! اما در روز
22 بهمن نه از آن تفاوت خبری بود و نه از خاتمی و موسویخوئينیها و برخی
فتنهگران عضو مجمع روحانیون
با این حال اقدام تاکتیکی خاتمی و مجمع
روحانیون باعث اختلافات جدید در میان فتنهگران و اپوزیسیون شد چنان که
سایت روزنت به قلم یکی از همکاران فراری نشریات اصلاحطلب نوشت: باید به
راهپیمایی 22 بهمن نه گفت. ما در 22 بهمن 88 نیز همین اشتباه را کردیم و
اسب تروا اتفاق افتاد؛ همان روزی که قرار بود پس از 9 ماه تظاهرات، جنبش
سبز تظاهرات بزرگی را به سود خود، برگزار کند. فراموش نکنیم که جمهوری
اسلامی از همان روزهای نخست، نشان داد که استعداد بیبدیلی در جمع کردن
حامیان خود و مردم عادی، در خیابان و استفاده از آن به سود خود دارد.
نمیتوان بدون طرح و برنامه مشخص، پروژهای را که 34 سال است انجام میشود،
به سود خود، مصادره و از آن استفاده کرد. تظاهرات 22 بهمن سال 88 که شکستی
کامل برای جنبش سبز بود، در واقع پایان پروژه تظاهرات خیابانی تا یک سال
پس از آن بود. حجم ناامیدی و جسورتر شدن حکومت در شکست جنبش سبز را نیز
نباید فراموش کرد. آنچه رخ داد، برنامهریزی سادهلوحانه بود.
اما
رادیو فردا در گزارشی که از سوی محمدرضا یزدانپناه - دیگر همکار فراری
نشریات اصلاحطلب- تهیه شده، میگوید: اصلاح طلبان نگاهی معطوف به قدرت
دارند و برخی از آنان در سال 88 ناخواسته در عملی انجام شده قرار گرفتند.
موسوی و کروبی باعث ورود ناخواسته اصلاحطلبان به دعوای سال 88 شدند و حالا
میخواهند به شکلی خود را کنار بکشند.
رادیو فردا میافزاید: دعوت
اصلاحطلبان برای شرکت در راهپیمایی سیوپنجمین سالگرد 22 بهمن، اختلافات
زیادی میان بدنه جوانتر این جناح و افرادی که خود را هنوز سبز میدانند،
ایجاد کرده است. یکی از مخالفان در فیس بوک خود نوشته که اگر وضعیت اینطور
پیش برود، بعید نیست که اصلاحطلبان در سال آینده از طرفداران خود بخواهند
که در سالگرد راهپیمایی 9 دی هم شرکت کنند تا حسننیت بیشتر خود را به
حکومت نشان دهند.
اما در کنار حضور پرشور و دشمنشکن ملت ایران،
ماجرای مهمی که از نگاه برخی ناظران مغفول مانده، طنین گرم و پررونق شعار
«مرگ بر آمریکا» بود. این بار مدعیان اصلاحطلبی برخلاف 3 ماه پیش که
خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا از راهپیمایی 13 آبان شده بودند، ماجرا را
به سکوت برگزار کردند چرا که از تصاعد میزان نفرت و انزجار ملت ایران نسبت
به سیاستهای خصمانه و منافقانه شیطان بزرگ در همین چند ماه اخیر خبر
داشتند. در حقیقت برخلاف 3 ماه پیش، دیگر رسانه یا سیاستمدار اصلاحطلبی
نبود که جرأت کند و مانند 3 ماه پیش خواستار حذف شعار مرگ بر آمریکا شود.
آن هنگام یکی از همین چهرههای سیاسی حتی نسبت دروغی را هم به حضرت
امام(ره) مبنی بر موافقت ایشان با حذف شعار مرگ بر آمریکا داد که با انتشار
اظهارات متواتر حضرت امام خمینی در دفاع از شعار مرگ بر آمریکا- حتی در
ماههای پایانی عمر شریفشان- دروغ بودن این ادعا ثابت گردید.
در هر
صورت آنچه یقین و تردیدناپذیر است این که آلودگان به حمایت از فتنه،
چارهای جز ابراز ندامت و عذرخواهی به خاطر آن خیانت بزرگ ندارند.