اتفاقات بی سروصدا و خطرناکی در داخل کشور در جریان است / توافقنامه ژنو برگ برنده اوباما و حزب متبوعش برای انتخابات آینده آمریکاست

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، علیرضا زاکانی در مراسم جشن بزرگ دهه انقلاب در مسجد اهل بیت(ع)، در سخنانی با موضوع توافقنامه ژنو فرصتها و تهدیدها به تبیین این موضوع پرداخت که مشروح این سخنرانی در ادامه می آید:

به فضل الهی و قطع و یقین بدانید که این انقلاب به سر منزل مقصود می رسد و هرکسی در این مسیر دچار خستگی شود جوانان نمی گذارند بار انقلاب بر زمین بماند . خداوند این انقلاب را یاری و مدد می کند. افق امروز شرایطی است که انقلاب در مسیر رشد و رسیدن به افق های پیش رو گام های اساسی را بر میدارد.

قبل از پیروزی انقلاب جهان به دو دسته کشور سلطه گر و سلطه پذیر تقسیم می شد. کشورهای سلطه گر به دو دسته ی غرب و شرق تقسیم می شدند و این حق را برای خود قائل بودند تا برای همه کشورهای سلطه پذیر تصمیم گیری کرده و نقش ویژه و خاصی برای خود قائل می شدند.

پیروزی انقلاب اسلامی راهی نو به روی بشریت گشود


بحث هسته ای فقط منحصر به ما نیست

اگر بحث هسته ای را مورد بررسی قرار دهیم باید بدانیم سطح موضوع هسته ای بین دوقطب جهان است و این اصلا متعلق به ما نیست و نباید فکر کنیم که می توانیم آنرا به اندک بهایی بفروشیم این یک مولفه تاثیرگذار بر معادله قدرت در سطح جهانی است و نکته مهمتر اینکه  موضوع هسته ای یک امکان مطلوب برای ادامه پیشرفت در جامعه اسلامی و شکل دهی یک جامعه نمونه است.علاوه بر اینکه موضوع هسته ای بنیان جدی استمرار حیات مادی مارا هم فراهم می کند.

بحث هسته ای برای ادامه حیات عزت مدارانه ی ما ضروری است

حجت الاسلام روحانی در زمان انتخابات چیزی گفت که کسی به او جواب نداد او گفت: چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.

 شاید این شعار روحانی برای رای آوری خوب بود اما این حرف اساسا نادرست و خطرناک است. اگر با نگاه مادی هم بسنجیم همه کارشناسان بزرگ دنیا اذعان دارند که منابع سوختی طبیعی تا کمتر از نیم قرن آینده تمام می شود این در حالی است که امریکا بیش از 29درصد نفت دنیا و نزدیک به 30درصد گاز دنیا را مصرف می کند. آمریکا سیر قهقرایی خود می گذراند از طرفی بیشترین بهره برداری هسته ای را در تولید انرژی را داراست.

اروپا نیز بیش از 39 درصد نفت و گاز دنیار ا مصرف می کند اما شاهدیم که باوجودی که نیاز آنها ، آنها را به منطقه ما وابسته کرده اما باز هم به مازور می گویند و ملت های مارا تحقیر می کنند .

در بحث هسته ای هم معادله دو قطب معارض که به دنبال جهانی شدن است یکی ایران که به دنبال تحقق اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی است و دیگری امریکا که به دنبال جهانی سازی تصنعی است. ابزار ما منطق و ابزار امریکا اقتصاد، زور و جنایت است از این رو امریکا برای ورود به این معادله بهانه جویی سیاسی می کند.

سیاست غرب در مواجهه با بحث هسته ای، سیاست بهانه جویی است

غربی ها و در راس آن امریکا می داند ایران به سمت فعالیت های هسته ای غیر صلح آمیز و ضدبشری نمی رود اما باز هم بهانه جویی کرده و ما را در حالی متهم به تروریست می کند که خودشان شیوع دهنده تروریست در منطقه هستند مارا متهم به ساخت سلاح هسته ای می کنند اما همین امریکا سالها پیش در هیروشیما و ناکازاکی جنایات بیشماری را مرتکب شد مارا مخل امنیت منطقه معرفی می کند اما تقویت صهیونیستها امنیت منطقه را بهم می ریزد.

زمانی که دکتر جلیلی متولی پرونده هسته ای در تیم مذاکره کننده بود می گفت غربی ها به صراحت می گفتند بحث هسته ای شما سیاسی است و اصول فنی ندارد .

باید  بدانیم با دشمن بهانه جو مذاکره می کنیم که بحث هسته ای ابزار بهانه گیری های اوست آنها می خواهند جوهره ی اصلی انقلاب را از ما بگیرند و ما را تا رسیدن به اهدافشان رها نمی کنند.

امریکا از پیروزی انقلاب تا کنون طی 5مرحله به ما حمله کرده و در این بین حتی یک لحظه هم عقب نشینی نکرده است. 10سال اول انقلاب به جنگ گذشت سال آخر جنگ تحمیلی جنگ نرم را با ایران طرح ریزی کرد . سال 78 و ایام دوم خرداد توجه خود را با برداشتن سومین گام یعنی نفوذ در حاکمیت معطوف کرد . سال 88 در قضایای فتنه هدفش را با ایجاد شکاف در قاعده هرم اجتماعی پیگیری کرد و بعد از آن تمام تلاش خود را معطوف شرایط زندگی سخت در کشور با ایجاد تحریم ها و طرح های فشار اقتصادی کرد و از هرآنچه داشت بهره گرفت .

در بحث هسته ای در دو بعد داخلی و خارجی باید احساس خطر کنیم. هم نسبت به مراودات و شرایط خارجی احساس خطر و حساسیت وجود دارد و این طبیعی است هرکه دلش برای ایران اسلامی می تپد باید احساس خطر کند از مواجهه با یک مشت گرگ که سابقه ی گذشته چیزی جز شرارت از طرف مقابل دیده نشده است. اما این درجه برای ما بالاتر است برای اینکه کسانی نمایندگی ما را در تیم مذاکره کننده دارند که تفکرشان تفاوت  هایی با تفکر راستین انقلاب اسلامی دارند .

اتفاقات بی سر و صدا و خطرناکی در داخل کشور در جریان است

 اگر بگوییم که اتفاقات داخل کشور که بی سروصدا رخ می دهد از بحث توافقنامه خطرناک تر است بیراه نگفته ایم. ما تا به الان 4تیم مذاکره کننده داشتیم دور اول به مدیریت حسن روحانی به تعلیق و تعطیلی کشید در آن برهه اجماع جهانی علیه ما بود. در دوره لاریجانی خواهان حل مشکل ما با امریکا بودند و موضوع را سیاسی می دانستند . در دوره سوم دوران جلیلی سه دیدگاه وجود داشت اول اینکه زمان بگیریم و از طریق روسیه موضوع را سیاسی حل کنیم نگاه دوم این بود که در حوزه فنی بیگناهی خود را با شفافیت به اثبات برسانیم که در روند مذاکرات ثابت شد اتهاماتی که به ما می زنند دروغ است . از مذاکرات بغداد به بعد معادله تغییر کرد و همه چیز در یک سیر منطقی  پیش می رفت آنها قانع شدند که مسئله فنی است . در این مدت ایران از موضع منطقی و برابر و با پیشدستی در مقابل این 6کشور وارد مذاکره شد. و آن چیزی که اراده ایران بود مورد تفوق و چیرگی بود . رهبر معظم انقلاب هم در آن برهه تاکید داشتند با منطق درست مذاکره را ادامه دهید.

فتنه 88امید دوباره ای در جان دشمنان نظام دمید

در اوج قدرت به ناگاه با فتنه 88 مواجه شدیم. فتنه بزرگ 88 موجب برهم زدن موازنه ای بود که در اوج قدرت از آن برخوردار بودیم و تلاش و مسیر طی شده ی غرب تا آن زمان مسیر ناکامی بود.

فتنه 88 آنها را امیدوار کرد . الان اگر اشکالی در حوزه هسته ای ، اقتصادی و یا هر زمینه دیگری با آن مواجه می شویم یک پای جدی آن فتنه 88 است.

بعد از فتنه 88 قطعنامه های متعددی علیه ما صادر شد

برای رسیدن به توافقنامه نیازمند متن و زمینه ها متن و فرامتن هستیم. این متن توافقنامه دارای مضرات و مشکلات بالفعل است با یک نگاه کلی براساس این توافقنامه آن چه گرفتیم و به ازای آنچه دادیم اصلا قابل مقایسه نیست . این در صورتی است که فقط به متن اکتفا کنیم .

آنچه در در توافقنامه صورت گرفته، هم اوباما نیازمند این توافقنامه بود و هم تیم مذاکره کننده ولع رسیدن به این توافقنامه را داشت. این توافقنامه برگ برنده و زرین اوباما و حزب متبوعش برای انتخابات سال آینده بود.

دشمن با تبلیغات سعی دارد القا کند که توافقنامه ژنو ما را از یک نابودی حتمی نجات داد و این یک دروغ بزرگ است حقیقت این است که مذاکره کنندگان ما با خوشبینی این مذاکرات را دنبال می کردند.

در داخل کشور سه دیدگاه در مواجه با خارج از مرزها وجود دارد

نگاه اول که به صورت تند دور مرز های جغرافیایی مرز می کشد و همه چیز را در درون و براساس اقتضائات پایه ریزی می کند. دیدگاه دوم نظم موجود جهانی را می پذیرد و سعی دارد همسوئی خود را با این نظم جهانی به اثبات برساند. و دیدگاه سوم نگاه منطقی انقلابی حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است که می فرمایند اصل داخل کشور است اما باید سراغ دیگران رفت و منطق خود را به جهانیان ارائه دهیم و از دستاوردهای بشری آنچه به انتخاب خودمان برای داخل کشور منفعت دارد مورد استفاده قرار دهیم.

اصل پیام انقلاب اسلامی پیام جهانی است

براساس دیدگاه دوم که نگاه نمایندگان ما در تیم مذاکره کننده که برخاسته از آن تفکر است  ایران نمی تواند با انزوا در برابر کشورهای به اصطلاح ابرقدرت و بزرگ مشکلات خود را حل کند و بر این نظرند که چهره ای همگرا از خود نشان دهند .

مطلوب امریکا این است که ریشه این دانش و فناوری را در ایران بخشکاند و ما را وابسته به خود کند که ما از این مرحله با سربلندی عبور کرده ایم اما می خواهند ما را به جایی برسانند که خودمان در مقام عمل بگوییم نمی توانیم  و جریانات داخل کشور در همین راستا و مطلوب دشمن است خط قرمز ما در مسائل هسته ای به جز مسائل نظامی بهره برداری از تمام ظرفیت های قانونی هسته ای است اگر بخواهند مارا محدود کنند صنعت ما مضمحل می شود.

دست هایی قصد خانه نشین کردن دانشمندان هسته ای را دارد

دست هایی در کشور از شهریور ماه امسال فعال شده که دانشمندان ما را خانه نشین می کنند و همه ی مستندات ما را به سویی می برد که آینده ای برای این صنعت متصور نیست و گویی متولیان این امر چشمان خود را بسته اند. مطلوب ما استفاده از سقف خواسته هاست برای یارگیری در جهان وشکستن اجماع جهانی است.

توانمندی های ما فوق العاده بالاست تا همین چند سال پیش برای داشتن یک سانتریفیوژ امکاناتی نداشتیم اما الان امکان ساخت چند هزار سانتریفیوژ را داریم . از نظر مقدورات وضعیت کنونی ما قابل مقایسه با قبل نیست اما الان مدتی است زمزمه هایی در این صنعت می شود که اینگونه القا می کند که صنعت هسته ای هزینه بر است.

به هیچ عنوان به دنبال تضعیف تیم مذاکره کننده نیستیم اما انتظار داریم از حق و حقوق ما دفاع کنند و این نگاه ذلیلانه پذیرش سلطه را کنار بگذارند. امریکا الان در موضع غضب است اما آن زمان هم که در موضع قدرت بود به فرموده امام هیچ غلطی نتوانست بکند.

اگر مسیری که ما دنبال می کنیم ماحصل آن شکست در سایر جبهه ها باشد دیگر نرمش قهرمانانه محسوب نمی شود. در این مسیر برگ برنده متعددی داریم هم قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی و هم پیشرفت داخلی برگ برنده های ما حساب می شوند و آنها هم از همین برگ های برنده می ترسند توافقنامه ژنو شروع یک راه است.

 آنچه ما را در رسیدن به تامین منافع مان یاری می کند عبارت است از:

اولا شکستن اجماع جهانی علیه خودمان و ایجاد شکاف میان این اجماع

دوما یک راستی آزمایی مجدد برای امریکاست که بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب که اگر این اتفاق افتاد باید به بصیرت بخشی و آگاهی بخشی در راستای فتح قله ها کمک کند.

سوما این توافقنامه نشان داد جهان دیگر یک قطب نیست و ما نیز نمایندگی یک قطب را داریم.

چهارما آرامش کنونی در جامعه برای ما مغتنم است و تنفسی است که با کشور را به دوش می کشد فقط باید مراقب باشیم خوابمان نبرد و عده ای فرصت طلب از آن سواستفاده کند.

در این مسیر  کاری که به عهده ما است:

آنچه تا به الان اظهار می کردیم که "انرژی هسته ای حق مسلم ماست" باید همچنان هم صدا و منسجم این مسیر را ادامه دهیم. نقد و انتقاد و شعار نداشته باشیم بلکه شرایط را تبیین کنیم و ضرورت آن را برای آینده توضیح دهیم چرا که به انسجام و ایستادگی کمک می کند و اظهارات و گفته های طرف مقابل را با هدف روشنگری بیان کنیم.

اقتصاد مقاومتی تنها راه عبور از چالشهای کنونی است

راه اصلی برای عبور از این شرایط درون زایی و تکیه به نیروی داخلی است . اقتصاد مقاومتی تنها راه عبور از چالشهای کنونی است چون در مباحث اقتصادی در داخل دچار ضعف هستیم از همین نقطه مارا تحت فشار می گذارند باید اجماع جهانی را علیه خودمان زمین گیر کنیم  در این راستا نباید راه نفی را پیشه کنیم بلکه باید مسیر تبیین را پی گیری کنیم .

حق نفی و تضعیف نداریم اما حق تبیین و انتقاد داریم باید به زمینه ها ، فرامتن ، متن، اقتضائات و توانمندی ها تکیه کنیم تا مسیر آینده را با افتخار پشت سر بگذاریم این امتحان بزرگی برای ما است و ما باید برای آینده ریل گذاری کنیم.

-------------------------
تنظیم از محمد صالحی