به گزارش 598 ، گفتگوی iranpn.com، با برهان ئیلدیز، میهمانی از ترکیه و مقیم هلند شركت كننده اجلاس جهاني اهلبيت ، ساعت 23 است. از و پرسیدم: خسته نیستی؟ اگر مایلی وقت دیگری تماس بگیرم با هم صحبت کنیم. گفت: به دوستان همسفرم گفتم: این ایرانیها را میبینی که به رغم این همه مشکلات هیچ وقت خسته نمیشوند و هم چنان با تمام سختیها به راهشان ادامه میدهند، علتش این است که هر بار روی امامشان را میبینند، همه خستگیشان در میرود. من از زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) و زیارت امامم برگشتهام، من موفق شدم در بزرگترین نماز جهان اسلام به امام امت اقتدا کنم، حالا تو از من میپرسی که خسته نیستی؟ خستگی همهی عمرم با این دیدار کوتاه بر طرف شد.
ابتدا میخواستم مثل هر گفتگوی متداول دیگری، با او راجع به دیدگاههایش نسبت به اجلاس مجمع، جهان تشیع، تحولات منطقهای و ایران صحبت کنم، اما دیدم به طور کلی در حال و هوای معنوی دیگری است. و همین موضوع را برای شروع مناسبتر دیدم.
س: از دیدارت بگو.
پاسخ: زیارت بارگاه امام رضا علیهالسلام و زیارت امام خامنهای در مشهد مقدس، برای ما لحظاتی بود که در تمامی عمر فراموش نشدنی است. همین الآن که به یاد آن فضا و حال معنوی میافتم، تمام بدنم میلرزد. این فضای روحانی و معنوی یک حالتی است که فقط میتوان آن را زندگی کرد و نمیتوان در قالب الفاظ بیان و تشریحاش نمود.
با هیجان و حالی که داشت، سخنش را با هیچ پرسشی قطع نکردم، فقط به او نگاه میکردم تا ادامه دهد. و او در تبیین این حال افزود:
ادامه: چون که انسان در یک آن خود را در مقابل رهبر نزدیک به دو میلیارد مسلمان میبیند، خود را در مقابل نایب امام زمان (عج) میبیند. انسان وقتی خود را در مقابل «ولی الله» میبیند، گویا تمامی افکار سابقش و مشغولیات ذهنیاش به کنار میروند و یکپارچه بهت، حیرت و هیجان میشود. من چه میتوانم بگویم. این یک حالتی است که فقط میتوان آن را زندگی کرد و قابل تعریف کردن نیست. باور کن که همین الآن که صحبتش به میان آمد، چنان در هیجانم که نمیتوانم صحبت کنم.
شاید آن یکی دو ساعت دیدار برای ما به اندازهی دو دقیقه تمام شد، اما در همین مدت کوتاه، گویا همهی دنیا، همهی وابستگیها و دغدغههای دنیوی و مادی قطع شد. انسان به ناگاه به یک عالم معنوی پرواز میکند. آیا شنیدهای به آنان که به دیدار بیتالله میروند، وقتی چشمشان به کعبه میافتد چه حالتی دست میدهد؟ باور کن که این هم یک چنین حالتی و شاید شدیدتر بود. زیارت ولیّ خدا.
من در آن حالت عجیب به سایر دوستانم نگاه کردم، دیدم حال آنها نیز مانند حال من است. از همان لحظهای که امام وارد شد تا وقتی خارج شد، اشک چشم هیچ کدام ما قطع نشد. حالا من چه بگویم، گفتم که قابل تعریف در قالب الفاظ نیست.
چون سخنش قطع شد و گفت دیگر نمیتوانم در این باره صحبت کنم و هنوز هیجان زده هستم و در شرحش نیز بدنم میلرزد، موضوع را با سؤالی دیگر تغییر دادم:
س: اجلاس امسال را چگونه دیدید؟
پاسخ: من سالهای گذشته نیز شرکت کرده بودم، اما امسال شاهد پیشرفتهای چشمگیری بودم. و تفاوت عمده با سالهای گذشته، توجه و تذکر به ولایت فقیه بود. شیعیان از کشورهای مختلف اروپایی، افریقایی و سایر نقاط دور هم جمع شده بودند و این تجمع در ظل «ولایت فقیه» بود. امسال همه در این مورد بحث و سخنی داشتند و این خود حامل پیامهای جدی و بزرگی است. سالهای گذشتی چنین اتفاقی با این یکپارچگی رخ نداده بود.
نکتهی قابل توجه آن که: به غیر از ایرانیها، همه از ایشان به نام «امام خامنهای» نام میبردند و تعجب میکنیم که چرا این نام را از طرف ایرانیها نمیشنویم؟! علتش چیست نمیدانم؟
به غیر از ایرانیها، همه از ایشان به نام «امام خامنهای» نام میبردند و تعجب میکنیم که چرا این نام را از طرف ایرانیها نمیشنویم؟!
گفتم: شاید یک عادت کلامی است. پس از امام به ایشان «مقام معظم رهبری» گفتند و این یک عادت شد.
پاسخ: سخنم را قطع کرد و سریع گفت: ولی خیلی عادت بدی است، باید ترک شود. آخر شما دقت کنید، حتی رئیس جمهور سابق عراق، ابراهیم جعفری نیز در سخنان خود نام ایشان را «امام خامنهای» میگوید! میفهمید این یعنی چه؟ یعنی حتی او به محور بودن ولایت برای وحدت شیعه اذعان دارد و با گفتن «امام خامنهای» مفهوم و منظور و مصداق آن را بیان میدارد. آقای حکیم در سخنرانی خود «امام خامنهای» میگوید، علمای بحرین و سایرین از کشورهای دیگر نیز همینطور.
همه با دقت و تأکید از ایشان به نام «امام خامنهای» یاد کردند و این برای ما نقطهی امید بسیار بزرگی بود. چرا که من ارتباطات بسیاری با مسلمانان جهان دارم و حتی بسیاری از میهمانان این اجلاس از اروپا تا افریقا را میشناختم، اما تا کنون چنین شناخت و گرایشی و تأکیدی نسبت به «ولایت فقیه» که تنها عامل وحدت جهان تشیع است ندیده بودم. امسال کاملاً بارز و مشهود بود که نقطهی بیداری، نقطهوحدت و یکپارچگی و موضوع اصلی همهی آنها «ولایت فقیه» بود و تجلی و مصداق آن را در «امام خامنهای» میدیدند.
امسال کاملاً بارز و مشهود بود که نقطهی بیداری، نقطهوحدت و یکپارچگی و موضوع اصلی همهی آنها «ولایت فقیه» بود و تجلی و مصداق آن را در «امام خامنهای» میدیدند.
سؤال: سخنش قطع شد، خواستم بیان نقطهنظراتش و یافتهاش را بشتر تشریح کند، گفتم: بیشتر توضیح دهید.
پاسخ: امسال با حضور این میهمانان از اقصی نقاط عالم، شاهد یک حقیقت باور نکردنی بودم، آن هم مشهود بودن و ظهور یک پناسیل بزرگ در جهان تشیع. بیسابقه بود. این یک واقعیت معظم و باور نکردنی است و قبول کنید که در هیچ کجای جهان چنین پتانسیلی وجود ندارد. شما از کشورهای مختلف جهان نخبگان، اهل علم و دانشمندان را جمع کنید، آنها با آن همه موضوعات مختلف، دغدغهها یا مشکلات خاص خود و مباحث متفاوتی که میتوانستند در این فرصت غنیمت شمرده و طرح کنند، همگی بر مسئلهی «ولایت فقیه» وحدت کرده و تأکید داشتند. شرایط امروز، شرایطی است که حتی در تاریخ شیعه سابقه نداشته و دیده نشده است، چنان چه امام خامنهای نیز در سخنان خود اشاره نمود که جهان تشیع اکنون در دوران طلایی خود به سر میبرد.
سؤال: نتیجهگیری شما از این تحول بزرگی که در جهان تشیع نسبت به شناخت اهمیت و جایگاه «ولایت فقیه» میبینید چیست؟
پاسخ: بسیار روشن است. اگر ما بتوانیم این عصر طلایی را خوب درک کنیم و قدر بدانیم، اگر بتوانیم در این فرصت مناسب اهمیت، جایگاه و نقش «ولایت فقیه» را خوب شناخته و تبیین کنیم، نه تنها برای جهان تشیع و همهی جهان اسلام راه روشن هدایت و نجات را معرفی و عرضه کردهایم، بلکه میتوانیم راه نجات را به بشریت نشان دهیم. پتانسیل موجود بسیار معظم و قوی است. باید قدر دانست و کار کرد.
همان طور که آقا فرمودند: مکتب شیعه برای بشریت حرفهای بسیاری دارد که راهگشای آنان میگردد. مذهب تشیع از داروی مداوا کنندهی همهی بیماریهای مادی و معنوی بشریت امروز برخوردار است. لذا لازم است اهل علم به میدان بیایند، کسانی که به فقه تشیع، نیازهای بشر امروز و شرایط روز جهان واقفند. همانطور که امام خامنهای در سخنانشان فرمودند: «باید معارف دینی از جمله معارف اهل بیت علیهم السلام متناسب با نیازهای روز در اختیار مسلمانان و جوامع غیر اسلامی قرار گیرد.»
سؤال: این گونه اجلاسها چه نقشی در برقراری ارتباط بیشتر شیعیان جهان با یک دیگر دارد؟
پاسخ: الآن به آن گوشهی سالن، برادرانی که از اروپا همراه من آمدهاند به همراه چند عالم دیگر از ترکیه، با میهمانان دعوت شده از بحرین جلسه گرفتهاند و در اینجا از نزدیک با هم صحبت می کنیم و غالب بحثها نیز پیرامون تحولات منطقه است.
سؤال: آیا اخبار درستی از اوضاع بحرین در رسانههای غرب منتشر میگردد؟
پاسخ: خیر. اما ما حرکت بزرگی آغاز کردیم. ما تا کنون دو بار در هلند، برای دفاع از مسلمانان بحرین تظاهرات کردیم. ما به همراه مسلمانان بحرینی مقیم اروپا با رجوع به وکلای شیعه، نسبت به ظلمها و جنایاتی که در بحرین میشود و اعتراض به سکوت مجامع و رسانههای بینالمللی، چندین بار به صورت رسمی به سازمان ملل شکایت کردهایم. هم چنین به زودی در نظر داریم که یک کنفرانس بزرگی در هلند برگزار کنیم تا مبارزین بحرینی بتوانند در آن شرکت نموده و مسائل و مصائب خود را مستقیم به مردم گزارش دهند و قصد داریم که در مقابل دادگاه بینالمللی لاهه نیز تجمعی داشته و شکایت خود را اعلام کنیم.
سؤال: بدیهی است که اگر وارد مسائل سیاسی و تحولات منطقهای شویم، سؤال به ویژه راجع به مواضع متضاد دولت ترکیه و رجب طیب اردوغان بسیار است، اما گمان میکنم که بهتر است بحث در این زمینه را به فرصتی دیگر موکول کنیم.
پاسخ: البته، حرف بسیار است. من هم موافقم.
به امید دیداری زودرس، خداحافظی کرده و دل گفتههای او را تقدیم شما نمودیم.