به گزارش پایگاه 598، محمدکاظم روحانی نژاد خبرنگار صداو سیما در وبلاگ توشه قلم نوشت: صرف نظر از تفاوتهای دهکده مورد تصور ما با دهکده داووس، سفر به سوئیس به همراه رئیس جمهور محترم نکات متمایز دیگری هم داشت.
انتظار داشتم در فرودگاه شهر زوریخ با چهرههایی جدید و متفاوت با ایران و منطقه شرق آسیا که بخش قابل توجهی از عمرکاریام آنجا گذشته است ببینم اما ناگهان نخستین نفری که با من روبرو شد به زبان عربی غلیِظی گفت: « السلام علیکم یا ایهاالاخی، انا علی بن حسین من لبنان!».
حالا من عربی نمیدانم پس به زبان انگلیسی پاسخ دادم سلام. خوشحالم از دیدن شما، لبنان کجا سوئیس کجا؟! پاسخ داد 28 سال است در این کشور زندگی میکنم شیعه هستم و حزب الله. گفتم ماشاالله و ایول الله.
به همراه همکارانم سوار خودرو شدیم تا در ستون امنیتی هیأت یا اصطلاحاً اسکورت به طرف داووس حرکت کنیم، دیدم بوسیله تلفن همراه و بیسیم با تمام رانندگان خودروها و راهنمایان به زبان عربی صحبت میکند و الحمدالله همگی لبنانی و از مریدان رهبر آزاده مقاومت و افتخار شیعه سید حسن نصرالله هستند و شور و حال عجیبی دارند. خلاصه این 3 روز که آنجا بودیم در مسیر حرکت، زمزمه دعای شریفه آل یاسین، امین الله، بخشی از زیارت عاشورا، صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام و دعای فرج با ما همراه بود و همدم.
علی بن حسین میگفت: 3 سال پیش حرم حضرت رضا علیه السلام را زیارت کرده و از هم اکنون نیز بلیط سفر به ایران و مشهد مقدس به همراه خانواده در اردیبهشت ماه آینده را تهیه کرده است.
* نمیدانستیم زبان رسمی سوئیس عربی است!
صبر و نجابت و مهربانی این گروه مثال زدنی است به قول یکی از همکاران، ما نمیدانستیم زبان رسمی سوئیس عربی است چون در داخل اجلاس هم بخشی از کارمندان اجلاس لبنانی و عرب بودند که البته به زبانهای انگلیسی و آلمانی هم تسلط داشتند.
جالب بود «حسن» یکی دیگر از رانندهها در مسیر 170 کیلومتری زوریخ به داووس یا بلعکس و همچنین رفت وآمد در داخل دهکده برای برنامههای آقای روحانی، گاهی سرودههای انقلابی میخواند و از مقاومت جنوب لبنان، سرداری سید حسن، صلابت ایران وانقلاب با حرارت یاد میکرد، یکی از دوستان به شوخی میگفت چه خوب است که آدم در سوئیس زندگی و از مقاومت لبنان حمایت کند!
به هرحال در مقایسه با برخی از هموطنان ما که حاضرند دشمنی و وطن فروشی کنند و تا چند روزی در دیار دیگری خوش بگذرانند نعمتی است.
برف و سرمای شدید و رفت و آمد مردم حتی کودکان دانش آموز دهکده داووس با چوب اسکی از دیدنیهای این سفر بود؛ یاد سریال های پر خاطره «بل وسپاسین» و «بچههای آلپ» در ذهنم زنده میشد.
هتل محل اقامت ما 35 کیلومتر خارج از داووس بود که اصطلاحاً باید آن را «قلعه» یا «آبادی» نامید وقتی رسیدیم ساعت نزدیک نیمه شب بود و 10 نفر آدم پرسروصدا و هایوهوی وارد هتلی آرام درمنطقهای شدند که خاموشی و تاریکی شبانه در دل کوههای پوشیده از برف وجه تمایز انتخاب گردشگران و اسکی بازان است و آرامش را برهم زدند.
طوری که از شانس ما! پیرزنی عصبانی و غرغرو در اتاقش را باز کرد و وحشت زده میگفت «چه خبره؟ شما کی هستید؟ ما آمدهایم برای استراحت ،ساعت خواب مردم است».
چیزی نمانده بود با لنگ کفش و عصای اسکی از ما پذیرایی کند! چه میشود کرد این هم از تفاوتهای ماست که نیمه شب با صدای بلند بگوییم تو و فلانی و فلانی و فلانی بروید به اتاق شماره 200...حالا کلید را اشتباهی داده و از طبقه چهارم باید صدا بزند کلید را عوض کن بده بیاد بالا ...
دیدن چهره «کریه» و عصبانی و درهم ریخته «نتانیاهو» در این اجلاس نیز ازحاشیههای جذاب و البته «با کفاره» اجلاس داووس بود، کم توجهی مقامات کشورها به نخست وزیر رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر احترام و توجه فراوان و خاص به دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران سبب شد که نتانیاهو بدون تسلط به اعصابش هزیان گویی و اراجیفش را تکرار کند و برای اینکه قضیه خرابتر نشود و لابی صهیونیستها هم دست خالی از داووس بر نگردد جایزهای نیز به رئیس صهیونیستها داده شود.
نتانیاهو هنگام خروج از اجلاس با خبر شد که روحانی رئیس جمهور ایران در آستانه ورود است دقایقی معطلی را به جان خرید تا بلکه توفیق یار شود و در مقابل صدها دوربین رسانهای و از قبل آماده شده ازکنار روحانی گذر کند شاید حداقل تصویرش به دردشان بخورد و چند وقتی خوراک سرگرمیهایشان باشد، اما هوشیاری یکی از مسئولان تشریفات سبب شد رئیس جمهور ایران با کمی تأمل و تأخیر وارد محل اجلاس شود و نتانیاهو حسرت این همزمانی را هم به تمامی حسرتهایش بیفزاید و ناامید محل را ترک کند.
* محدود بودن تعداد همراهان رئیس جمهورب نابراین چارهای ندیدند که رسانههایشان با استفاده از فناوری جعل، دروغ بزرگ پارک شدن هواپیمای رئیس جمهوری اسلامی ایران با هواپیمای حامل صهیونیستها را تبلیغ کنند درحالی که وقتی هواپیمای ما توقف کرد و روحانی پیاده شد دقت کردم دیدم جز هواپیمای غول پیکر مسافربری کره جنوبی هیچ هواپیمای دیگری در آن محدوده وجود نداشت.
و هنگام بازگشت نیز چنین نبود، محدود بودن تعداد همراهان رئیس جمهور در سفر به داووس از دیگر ویژگیهای این سفر بود، چه خوب است این رکن مهم در سفرها رعایت شود تا هم در کاهش هزینههای گزاف و هم در مدیریت امور سفر موفقیتهای بیشتری بدست آید .