كمتر پيش مي آيد كه سياستمداري در آمريكا چنين موضعي اتخاذ كرده و به اين واقعيت كه ايران مي تواند سبب انزواي آمريكا باشد، تصريح نمايد. بخصوص كه هيلاري كلينتون، بانوي اول اسبق آمريكا به سياستمدار پان صهيونيسم معروف است و در دوره وزارتش بر دستگاه ديپلماسي آمريكا در قبال ايران سياست هايي كاملا صهيونيستي اتخاذ مي كرد.
كلينتون در دوره وزارت خود به شدت از «تحريم هاي فلج كننده» عليه ايران حمايت مي كرد اما در حال حاضر كه از قدرت به دور است، بر اين اعتقاد است كه در دوره مذاكرات نبايد تحريم هاي جديد اعمال كرد. همسر رئيس جمهور اسبق آمريكا «تحرم هاي تكروانه» آمريكا عليه ايران را نادرست مي داند و تاكيد دارد كه واشنگتن نبايد به اين سمت حركت كند.
كلينتون در نامه اي به كارل لوين، رئيس دموكرات كميته نيروهاي مسلح آمريكا در سنا تاكيد كرده است كه تحريم هاي جديد عليه ايران مي تواند سياست خارجي آمريكا را خدشه دار كند. به زعم وي شدت عمل كنگره در قبال ايران مي تواند شكافي در جامعه جهاني ايجاد كرده و برخي از كشورهاي را از آمريكا دور سازد، حتي در ميان متحدان اروپايي. به اين دليل كه آنها از سياست هاي سخت گيرانه گريزان هستند.
به هر جهت در اين ميان منافع، عامل بسيار مهمي است. بخصوص در دوره اي كه غرب با بحران مالي مواجه است.
نگارش اين نامه و ديدگاه را از چند منظر مي توان
مورد تحليل قرار داد. ابتدا اينكه چنين نظرهايي بخصوص زماني كه شخص نظر دهنده در
قدرت نيست كاملا طبيعي و پذيرفتني است. يعني در ميان سياستمداران آمريكا، اشخاص، گروه
ها و طيف هاي زيادي هستند كه در بسياري از زمينه ها به حقانيت رفتارهاي سياسي
جمهوري اسلامي باور دارند. اما مسئله اين است كه به خاطر نوع نگاه هژمونيك آمريكا
آن را به زبان نمي آورند.
مسئله ديگر اين است كه چنين افرادي تا از قدرت بيرون هستند نظر شخصي خود را بيان مي كنند اما هر وقت وارد گردونه قدرت مي شوند مجبور هستند از خود بگذرند و با نظرات ساختار سياسي آمريكا پيش بروند. بسيار ديده شده افرادي حتي در سطح رئيس جمهور وقتي دوره رياست شان به اتمام مي رسد، مواضع اي ا اتخاذ مي كنند كه در زمان رياست كاملا برخلاف آن عمل كرده اند.
مسئله ديگر در خصوص اين موضع كلينتون به مخالفت آن با حزب جمهوريخواه بخصوص رقيب انتخاباتي خود در سال 2016 باز مي گردد. كلينتون از هم اكنون براي رقيب خود خط و نشان مي كشد كه حزب جمهوريخواه بداند، وي مهره اصلي دموكرات ها براي انتخابات است. كلينتون براي انتقال اين پيام به جمهوريخواهان، از كشور ايران شروع كرده است كه در حال حاضر حساسيت بالايي در ميان كنگره و اين حزب رقيب دارد.
اما مهمترين تحليل در خصوص اين موضع كلينتون به تاثيرگذاري ايران در انتخابات آمريكا باز مي گردد. تاريخ هم نشان داده كه ايران يكي از تاثيرگذارترين كشورها در تعيين رئيس جمهور آمريكا است. اين مسئله را مي توان در شكست جيمي كارتر از رونالد ريگان ديد كه دليل اصلي آن انقلاب اسلامي و بحث گروگان ها بود.
هيلاري نيز در حال حاضر به خوبي از اين مسئله آگاه است كه طيف قابل توجه اي از شهروندان آمريكا، از عملكرد جمهوريخواهان بخصوص در زمينه فشار و تحريم هاي بيشتر و فراموشي ديپلماسي در قبال ايران مخالف هستند. بنابراين هيلاري كلينتون دو سال قبل از انتخابات فهميده است كه براي پيروزي احتمالي خود بايد از دريچه ديپلماسي ايران وارد شود اما اين دليل نمي شود كه اگر پيروز شد همين مواضع را ادامه دهد...