کد خبر: ۲۰۲۳۵۱
زمان انتشار: ۱۵:۰۳     ۱۴ بهمن ۱۳۹۲
اگر من الان به استقلال عرق نداشتم شروع می‌کردم به حرف زدن اما صادقانه می‌گویم الان شرایطی نیست که من بخواهم درباره مشکلات مالی باشگاه استقلال با شما حرفی بزنم. ترجیح می‌دهم سکوت کنم.

به گزارش پایگاه 598 به نقل از شبکه ایران، درست زمانی که استقلال به یک بازیکن آماده در خط میانی نیاز داشت به روزهای اوج بازگشت. آن بازیکنی که با نمایش معمولی‌اش همه را ناامید کرده بود و انتقادهای بسیای را سبب می‌شد در هفته‌های اخیر به عصای دست امیر قلعه‌نویی بدل شده است. آری، از پژمان نوری حرف می‌زنیم. یک انزلی چی تمام عیار. مردی که به استقلال آمده است تا عمر فوتبالی‌اش را زیاد کند. استقلال برای نوری به مثابه خونی تازه بود. خونی در رگ‌های جسمی نیمه جان که انگار داشت آخرین نفس‌هایش را شماره می‌کرد. نوری اکنون نه در اوج اوج اما به روزهای خوبش بازگشته و اگر همین رویه را پیشه کند شاید بتوان جسارت به خرج داد و گفت او به اوج بازگشته است. گفت و گو را با هافبک- مدافع استقلال از نقطه‌ای آغاز کردیم که این روزها به معضل بزرگی برای استقلال بدل شده؛ از جدایی‌ها، از پیشنهاد‌های میلیاردی تیم‌های عربی که یکی یکی بازیکنان را به آن ور آب می‌برد.


خودت را بگذار جای نکونام یا منتظری و تیموریان. اگر الان تیم‌های عربی به تو پیشنهاد بدهند حاضری در این شرایط که استقلال به شدت در مضیقه بازیکن است این تیم را ترک کنی؟


مگر چند سال دیگر می‌توانم فوتبال بازی کنم و از این پول‌ها در بیاورم که این پیشنهاد را رد کنم؟ بله، به من هم اگر چنین پیشنهادهایی شود می‌روم. این طبیعی است. چند سال دیگر هیچ کس سراغ من را نمی‌گیرد. من می‌مانم و خانواده‌ام. تک و تنها. باید فکر آن روزها بود. الان است که به اسم من پول می‌دهند، فردا که پیر شدم هیچ کس نگاهم هم نمی‌کند.


جایی برای احساساتی شدن وجود ندارد؟ اینکه به خاطر تیم، به خاطر هواداران یا اینجور مسائل قید جدایی را بزنی و به تیم‌های دیگر بروی؟


من به همه تیم‌هایی که برایشان بازی کردم عرق داشته‌ام. چه در پگاه، چه در پرسپولیس و ملوان و چه حالا که برای استقلال بازی می‌کنم اما مگر اینجا پول بازیکنان را سر وقت می‌دهند که یک فوتبالیست دلخوشی داشته باشد؟ روزنامه‌ها را که نگاه می‌کنی مدام واژه میلیاردی را می‌بینی درحالی که خیلی از فوتبالیست‌های ما در طول یک فصل 30 درصد از پولشان را هم نمی‌گیرند. یکی از دلایلی که باعث می‌شود بازیکنان به اصطلاح بروند آن ورآب همین خوشقولی تیم‌های خارجی است. آنها پول را سروقت می‌دهند. خوب هم می‌دهند. اینطوری آینده من و خانواده‌ام تامین است. مطمئن باشید هر بازیکنی پیشنهاد خوب داشته باشد می‌رود. جایی برای احساساتی شدن وجود ندارد. اگر بگویم دارد به شما دروغ گفته ام.


همین حالا استقلال با مشکلات مالی روبرو است اما شما دم نمی‌زنید. چرا هیچ وقت اعتراضی به این موضوع ندارید؟


اگر من الان به استقلال عرق نداشتم شروع می‌کردم به حرف زدن اما صادقانه می‌گویم الان شرایطی نیست که من بخواهم درباره مشکلات مالی باشگاه استقلال با شما حرفی بزنم. ترجیح می‌دهم سکوت کنم، چیزی نگویم و خودم را نگه دارم. اینطوری خیلی بهتر است.


پس آنطورها هم که می‌گویی بی احساس نیستی!


نه آنطورها که فکر می‌کنی.


چرا استقلال را انتخاب کردی؛ صادقانه جواب بده.


تا الان هم همه سوال‌ها را صادقانه جواب دادم. می‌دانید چرا استقلال را انتخاب کردم؟ چون می‌خواستم عمر فوتبالی‌ام بیشتر شود. در ملوان داشتم تمام می‌شدم. آنجا شرایط خوبی وجود نداشت. اوضاع نامناسب نبود. به همین دلیل آمدم استقلال. فکر می‌کنم تصمیم خوبی بود. تصمیمی که باعث شد من دوباره به شرایط آرمانی برگردم. در ملوان می‌ماندم فوتبالم تمام می‌شد.


شاید یک روز برگردی ملوان، به این فکر کردی؟


ملوان خانه من است. همیشه خودم را مدیون هواداران انزلی چی می‌دانم. روزهای خوبی را با مردم انزلی پشت سر گذاشتم و اگر روزی من را خواستند قطعا برمی‌گردم اما الان اولویتم استقلال است. به این تیم فکر می‌کنم و تمام تمرکزم را گذاشته‌ام روی بازی‌های این تیم.


گفتی آمدی که فوتبالت در ملوان تمام نشود. خواستی عمر فوتبالی‌ات بیشتر شود. هدف‌های ثانویه دیگری هم داشتی؟


نمی‌توانستم نسبت به تیمی که انتخاب می‌کنم بی هدف و بی انگیزه باشم. من به استقلال آمدم تا قهرمانی در لیگ را تجربه کنم. آمدم اینجا قهرمان شوم تا وقتی 20 سال دیگر کارنامه فوتبالی‌ام را مرور می‌کنم ببینم که قهرمانی‌هایی در آن وجود دارد. دوست دارم بعد‌ها از استقلال و این روزها خوب تعریف کنم و دیگران هم لذت ببرند.


از انتخاب استقلال، تیمی که برخی بازیکنانش را وسط فصل از دست داد، با مصدومان زیادی مواجه شد و اکنون که می‌بینید فاصله امتیازی‌اش با دیگر رقبا کم شده راضی هستی؟


در استقلال آرامش دارم. اینجا شرایط خوب است و باید بگویم فراز و نشیب برای هر تیمی وجود دارد. هیچ تیمی نیست که به قول معروف یک کله تا آخر فصل همه را ببرد و قهرمان شود. قطعا جایی گیر می‌کند اما اینها مقطعی است. به نظر من استقلال هنوز هم شانس اول قهرمانی محسوب می‌شود و ما باید اینطور فکر کنیم که همه بازی‌ها تا پایان لیگ یک فینال است. بازی‌های سختی پیش روی ما است و امتیاز از دست دادن در هر یک از این بازی‌ها موجب می‌شود قهرمانی را از دست بدهیم. می‌خواهم حرف دیگری را صادقانه بگویم. اگر مس را می‌بردیم و آن غفلت ثانیه‌های پایانی نبود الان من به شما می‌گفتم استقلال قطعا قهرمان لیگ می‌شود.


این تساوی تردیدهای زیادی برای شما ایجاد کرده، می‌دانید چرا؟! چون استقلال روی کاغذ بازی‌های سخت تری نسبت به پرسپولیس دارد یا فولاد.


اگرچه معتقدم که روی کاغذ نمی‌شود نتایج بازی‌ها را تعیین کرد اما با شما هم عقیده‌ام که بازی‌های ما سخت‌تر از بازی‌های پرسپولیس و فولاد است. آنها بازی‌های راحت تری دارند اما به شرط اینکه تیم‌های پایین جدولی که بیشتر با پرسپولیس بازی می‌کنند تکلیف سقوط شان مشخص شود. در غیر این‌صورت آنها با مشکلات بسیاری مواجه می‌شوند چون همه آن تیم‌ها می‌خواهند در لیگ بمانند و این کار آنها را دشوار می‌کند.


بنابراین شرایط برای هر دو تیم یکسان است اما در نهایت کدام تیم قهرمان می‌شود؟ استقلال یا پرسپولیس؟


سوال سخت نپرسید. من پیشگو نیستم. چیزی که الان می‌بینید به نفع ما است. استقلال صدر جدول است و با وجود اینکه معتقدم می‌توانستیم مس را ببریم و فاصله مان را زیاد کنیم اما استقلال را شانس اول می‌دانم. همین حالا ما در شرایطی صدرنشین لیگ هستیم که مشکلات زیادی را پشت سرگذاشتیم. خیلی از بازیکنان ما از تیم جدا شدند و رفتند. مصدوم داشتیم، محروم داشتیم و مشکلاتی از این دست.
یکی از پرسش‌های ما از بازیکنان استقلال همین است. چرا استقلال با وجود تمام مشکلاتی که خودت می‌دانی و همه می‌دانند اینجای جدول است؟ قدری غیر عادی به نظر نمی‌رسد؟


غیرعادی نیست چون روی نیمکت استقلال مربی باتجربه‌ای نشسته است.


فقط امیر قلعه‌نویی؟! این وجه تمایز آنقدر اثرگذار است که با وجود تمام مشکلات صدرنشین باشید؟


خیلی تاثیر گذار است. مربی مغز تیم است و وقتی مغز تیم خوب کار کند همین می‌شود که می‌بینید. به قول شما شاید حضور استقلال در صدر جدول کمی عجیب و غیر منتظره باشد اما این کار شده است. چیزی که می‌بینید برآیند کار قلعه‌نویی و تلاش بچه‌ها است. خیلی از بازی‌ها بود که به 15 نفر هم نمی‌رسیدیم در حالی که نیمکت برخی تیم‌ها داشت از ازدیاد بازیکن فوران می‌کرد. استقلال با دوازده، سیزده نفر خودش را به اینجا رسانده است که کار بسیار دشواری هم بوده... من چند سوال قبل‌تر به شما گفتم که دوست ندارم به یکی ازسوالات تان جواب بدهم. یکی از دلایل موفقیت استقلال همین است.


سوال درباره مشکلات مالی و سکوت بازیکنان...؟


بله، من سکوت کردم. گفتم حرفی نمی‌زنم و جواب دادن به این سوال را می‌گذارم برای آخر فصل. دلیلی ندارد الان بخواهم با یکسری حرف‌ها هم اعصاب خودم را خراب کنم هم بازیکنان و هم مربیان را. مسوولان باشگاه هم دلخور می‌شوند و فردا که من را می‌بینند می‌گویند چرا این حرف‌ها را زدی. می‌ریزیم توی خودمان و تحمل می‌کنیم، آن هم برای موفقیت تیم. منتی نیست. برای خودمان این کار را می‌کنیم و می‌دانیم باشگاه هم دیر یا زود مشکلات مالی را حل می‌کند. ما بازیکنان بزرگ و باتجربه‌ای داریم که می‌دانند چه کار کنند.


اول فصل وقتی شما به استقلال آمدید انتقاد‌های زیادی بود. سن و سال استقلال توی ذوق می‌زد. شما میانگین سنی مطلوبی نداشتید و این نگران‌کننده بود.


الان تیم کجای جدول است؟ آیا باز هم نگرانید؟ بازهم فکر می‌کنید بازیکنان پا به سن گذاشته‌ای مثل من به درد تیم نمی‌خورند؟ نه، ملاک این نیست. ملاک آمادگی بازیکنان است. ملاک تجربه است. ملاک تاکتیک‌های تیم است. ملاک فکر مربی است. مربی می‌داند که در هفته‌های پایانی کدام بازیکن به دردش می‌خورد. مربی می‌داند که در این هفته‌ها چه فاکتوری بیشتر به کار تیم می‌آید. الان تیمی موفق خواهد بود که بتواند خودش را بالای جدول حفظ کند. خیلی تیم‌ها آمدند بالای جدول و رفتند. دلیلش نداشتن تجربه بود. استقلال اما بازیکنان باتجربه‌ای دارد. بازیکنانی که قادرند تیم را اینجای جدول نگه دارند.
اما خودت کلی قلعه‌نویی را دق دادی تا به اوج برگشتی. بهت برنخورد آقا پژمان اما هفته‌های اول آن بازیکنی که انتظار می‌رفت نبودی. افت محسوسی داشتی.


نه، به من برنمی خورد. همیشه انتقاد را دوست داشتم. درست است که زیاد روزنامه نمی‌خوانم اما با انتقاد هم مشکلی ندارم. از خودم هم می‌پرسیدید آن موقع‌ها می‌گفتم از خودم راضی نیستم. نه، راضی نبودم. آن پژمان، پژمان مورد علاقه خودم هم نبود. این پژمان اما دارد راه می‌افتد. از خودم راضی ام. شرایط خوب شده و من به آینده امیدوارم. حالا من یک سوال از شما بپرسم. به نظر شما وقتی نکونام از لالیگا به استقلال آمد آن بازیکنی بود که انتظار می‌رفت؟


نه، هرگز.


من هم مثل نکونام هفته‌ها طول کشید به شرایط دلخواه برسم. هماهنگ شدن با شرایط آرمانی آن هم در تیمی مثل استقلال که هواداران زیادی دارد دشوار است. تعارف که نداریم. درست است که من باتجربه‌ام اما استقلال همیشه استقلال است و یک بازیکن حتی با پیشینه قوی باید خودش را با شرایط بازی در اینجا وفق دهد. من هم طول کشید آن بازیکن مورد نظر شوم.


انتخاب پست بازی‌ات چقدر در بازگشت دیرهنگام تو به شرایط آرمانی نقش داشت؟


من همیشه دوست داشتم در پست دلخواهم هافبک میانی رو به جلو بازی کنم. جایی که بتوانم خوب بدوم و بجنگم. هفته‌های اول شرایط بازی در این پست را نداشتم و استقلال هم گاهی وقت‌ها مدافع چپ کم می‌آورد و مربیان تصمیم می‌گرفتند از من استفاده کنند. من هم مشکلی با این موضوع نداشتم چون همیشه به تصمیم کادر فنی احترام گذاشته‌ام اما نمی‌توانستم آن بازی دلخواه را انجام بدهم. قبول دارم گاهی شرایط بد بود. الان که آماده شدم و هافبک چپ بازی می‌کنم هم بیشتر به چشم می‌آیم و هم شرایط خودم ایده‌آل‌تر است.


سوال کلیشه‌ای نپرسیدیم! به تیم ملی هم فکر می‌کنی؟


این یک واقعیت است که همه بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران به تیم ملی فکر می‌کنند. حتی من که شاید از نظر بعضی‌ها شرایطم به تیم ملی نخورد. خب، من همیشه به تصمیم آقای کروش احترام گذاشته‌ام. چه آن روزها که دعوت می‌شدم و چه حالا که دعوت نمی‌شوم اما دوست دارم در تیم ملی بازی کنم چون می‌دانم می‌توانم در جام جهانی به تیم ملی کمک کنم. لازم به گفتن نیست. من در چند پست می‌توانم بازی کنم و خود کروش هم همین موضوع را می‌داند. بنابراین فکر می‌کنم هر وقت صلاح بداند من به تیم دعوت می‌شوم.


یکی از طرح‌هایی که میان اهالی فوتبال مطرح می‌شود این است که تیم ملی با ترکیب باتجربه به جام جهانی برود. درست همان کاری که در جام جهانی 1998 شد و تیم ملی با ترکیبی با تجربه و پا به سن گذاشته به این مسابقات رفت و نتایج خوبی هم گرفت.


درباره تیم ملی نگویید که شرایط خیلی بد است. الان تیم ملی درگیر دعوا و مشاجره است و من نمی‌دانم با این شرایط تیم ملی چطور می‌خواهد خودش را آماده جام جهانی کند! شرایط عجیبی بر تیم ملی حاکم است. همه با هم دعوا می‌کنند و این به ضرر تیم ملی است. فوتبال ما هم که تازه موقع امتحان یادش می‌افتد درس بخواند. درست مثل آن دانش آموزهای شب امتحانی که طول ترم را به استراحت و تفریح می‌گذرانند و بعد شب امتحان تازه می‌روند لای کتاب را باز کنند. اینطوری فایده ندارد و ما بیشتر آسیب می‌خوریم. الان تیم کره جنوبی 15 بازی تدارکاتی برگزار کرده درحالی که همین تیم در مسابقات مقدماتی جام جهانی رفت و برگشت به ما باخت. آنها می‌دانند دارند چه کار می‌کنند اما فوتبال ایران سردرگم شده است. به نظر من باید زودتر بجنبیم. تیم ما فرصت زیادی از دست داده و باید شرایط را لااقل در این زمان باقیمانده تغییر دهیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها